| کد مطلب: ۴۵۹۷۹

مینسک، شریک در قدرت روسیه/کانال مخفی کاخ سفید که راه را برای دیدار ترامپ با پوتین هموار کرد

جمعه این هفته دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در آلاسکا دیدار خواهد کرد تا درباره آتش‌بس احتمالی در اوکراین گفت‌وگو کنند؛ دیداری که از سال ۲۰۲۱ (زمانی که جو بایدن با پوتین در ژنو دیدار کرد) برای اولین بار میان رهبران این دو کشور برگزار می‌شود.

مینسک، شریک در قدرت روسیه/کانال مخفی کاخ سفید که راه را برای دیدار ترامپ با پوتین هموار کرد

جمعه این هفته دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در آلاسکا دیدار خواهد کرد تا درباره آتش‌بس احتمالی در اوکراین گفت‌وگو کنند؛ دیداری که از سال 2021 (زمانی که جو بایدن با پوتین در ژنو دیدار کرد) برای اولین بار میان رهبران این دو کشور برگزار می‌شود. ترامپ و پوتین آخرین بار سال 2019 با یکدیگر دیدار کردند و این اولین بار پس از یک دهه است که پوتین وارد خاک آمریکا می‌شود. یوری اوشاکف، یکی از مشاوران پوتین به سی‌ان‌ان گفته است که ترامپ هم‌اکنون برای دیدار بعدی به روسیه دعوت شده است. 

ترامپ در کاخ سفید درباره مهلت زمانی که برای پوتین تعیین کرده که یا به توافق صلح برسد یا با اعمال تعرفه‌های 100درصدی روبه‌رو شود ادعا کرد که درگیری روسیه و اوکراین به‌زودی حل می‌شود. ترامپ همچنین گفت که اوکراین باید به‌عنوان بخشی از معاهده صلح اراضی تحت تصرف روسیه را واگذار کند. ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین نیز هر گونه توافقی که شامل اهدای اراضی اوکراین باشد را رد کرده است. سایمون شوستر، خبرنگار ارشد تایم در گزارشی به کانال مخفی کاخ سفید پرداخته که راه را برای نشست پوتین و ترامپ باز کرده است؛ کانالی که از طریق الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس و متحد پوتین ایجاد شده است. در ادامه خلاصه‌ای از گزارش شوستر را می‌خوانیم: 

برای مصاحبه با رئیس یک کشور، روزنامه‌نگار معمولاً اولین گام را برمی‌دارد و درخواستی را به اداره ارتباطات و رسانه‌ای با این امید که کسی پاسخ دهد، می‌فرستد. هرازگاهی، زمانی که رئیس‌جمهور واقعاً می‌خواهد گفت‌وگو کند، ممکن است دعوتش مسیر دیگری به‌خود بگیرد. اما به‌ندرت پیش آمده که از میان پیشنهاداتی که بهار امسال به من شده به اندازه اطرافیان الکساندر لوکاشنکو، دیکتاتور بلاروس، پیگیر و مداوم باشند. 

هنوز مشخص نبود که افراد واسطه چه می‌خواستند. من هیچ‌وقت به بلاروس نرفته بودم و مطالب زیادی درباره‌اش ننوشته بودم، اما پوشش خبری کشورهای همسایه، روسیه و اوکراین، من را به ادراکی از داستان لوکاشنکو رسانده بود. در اروپا او افتخار دوگانه طولانی‌ترین رهبر در قدرت را دارد؛ 31 سال حیرت‌انگیز بدون وقفه، به این معنا که اکثر جمعیت 9 میلیون نفری این کشور محصور در خشکی هیچ رهبر دیگری را در بزرگسالی خود ندیده‌اند. رژیم او هم در میان سرکوب‌گرترین و انزواگرایانه‌ترین در جهان است؛ روابط بد و تقریباً بدون تجارت با 4 همسایه و تقریباً وابستگی کامل به پنجمین همسایه: روسیه. 

به قول گفته‌های به‌یادماندنی یکی از کارشناسان سیاست منطقه، بلاروس مثل «بالکن روسیه» با منظره اروپا عمل می‌کند؛ استعاره‌ای عجیب و غریب که نشان‌دهنده روشی است که روسیه از نقطه ضعف آن برای پرتاب بمب، استقرار سلاح‌های هسته‌ای و آغاز حملات خود استفاده می‌کند. از سال 2022، تلاش‌های روسیه برای تصرف اوکراین به بلاروس به‌عنوان منطقه آماده‌سازی، پایگاه آموزشی و منبعی از تجهیزات و مهمات وابسته بوده است. لوکاشنکو از ارسال سربازان خود به مبارزه در این جنگ خودداری کرده است.

اما اوکراین، مثل بیشتر اروپا همچنان او را همدست ولادیمیر پوتین در بدترین حمله‌ای می‌بیند که این قاره در 80 سال اخیر به خود دیده است.  بنابراین برای من تصمیم مسلمی نبود که به تماس ماه می از یکی از مقامات دولت لوکاشنکو که به‌نظر می‌آمد در مواجهه با رسانه‌های غربی تازه‌کار باشد، پاسخ دهم. بعد از چند دقیقه گفت‌وگو این شخص سوال کرد که برای گفت‌وگو با مجله تایم چقدر هزینه باید پرداخت کند و زمانی که فهمید در این فرآیند هیچ نوع رشوه‌ای قابل قبول نیست گیج و مبهوت به‌نظر می‌رسید.

او گفت: «گفتم بپرسم تا بعداً هیچ سوءتفاهمی پیش نیاید.». پس از چند تماس تلفنی دیگر و رد و بدل کردن پیام‌ها، ما بر سر شرایط گفت‌وگو توافق کردیم؛ اینکه در مینسک، پایتخت بلاروس انجام شود بدون اینکه هیچ سوال یا موضوعی از قلم بیفتد. کمی بعد، پس از چندین مکالمه با دیپلمات‌های آمریکایی و اروپایی، انگیزه‌های لوکاشنکو مشخص شد. 

از آغاز امسال، این رهبر اتوکرات دیالوگ محرمانه‌ای را با دولت ترامپ دنبال کرده و خدمات خود را به‌عنوان نجواگر پوتین ارائه می‌کند. او مقامات آمریکایی را راهنمایی کرد که چگونه مسیر گفت‌وگوها با کرملین را حفظ کنند، به آنها تضمین‌هایی داد مبنی بر اینکه روس‌ها حتی با اینکه حملات بمباران خود را علیه اوکراین ادامه می‌دادند، آماده بودند تا با حُسن‌نیت مذاکره کنند. لوکاشنکو با استفاده از تمام مسیرهای در دسترس به واشنگتن، چشم‌انداز صلح را به‌گونه‌ای که برای جلب توجه رئیس‌جمهور دونالد ترامپ طراحی شده بود، مطرح کرد. او به طرف‌های آمریکایی خود گفت: «اگر به توافق برسیم، آنها جایزه نوبل صلح را در یک سینی می‌آورند.» 

آمریکایی‌ها هم همکاری کردند. با گذشت یک ماه از مراسم تحلیف ترامپ در ماه ژانویه، مقامات آمریکایی اولین دیدار از حداقل 5 بار سفر خود به مینسک برای کشف اینکه لوکاشنکو چه دستاوردهایی می‌تواند داشته باشد، انجام دادند. در این فرآیند، آنها وجهه بلاروس به‌عنوان کشوری طردشده را بهبود بخشیدند، آزادی چندین زندانی سیاسی مهم را رقم زدند و کانال پشت‌پرده‌ای را از طریق مینسک با کرملین ایجاد کردند. 

در این چارچوب، تمایل لوکاشنکو برای گفت‌وگو با تایم معنادار بود. آنچه کمتر واضح بود این بود که آیا او میانجی‌گر صلحی است که به ابتکار خود عمل می‌کند یا عروسکی در دستان کرملین. آمریکایی‌ها شک و شبهه‌های خود را داشتند. جان کول، وکیل پیشین ترامپ که امسال چندین بار از سوی دولت آمریکا با لوکاشنکو دیدار کرده می‌گوید: «ما ساده‌لوح نیستیم. او دوست پوتین است. آنها به‌طور مرتب با یکدیگر صحبت می‌کنند و او پیشنهاد داده که پیام‌های ما را به پوتین بدهد. این یک کانال است، درست است؟ بسیار ارزشمند است.»

  او اضافه می‌کند، آمریکایی‌ها از این کانال استفاده کردند تا ایده برگزاری نشست بین پوتین و ترامپ را تشویق کنند. آنها امیدوار بودند که با رودررو نشستن ترامپ و پوتین به شکست بن‌بست در روند صلح کمک کنند. همانگونه که کول با استفاده از اسم مستعار رایج برای لوکاشنکو می‌گوید: «همیشه لوکا را تشویق می‌کردند که (پیشنهاد) دیدار را به پوتین بگوید.»  در بیشتر روزهای بهار و تابستان، تلاش‌ها مختل شد و تنش‌ها افزایش پیدا کرد. خطوط مستقیم تماس بین دو قدرت به آشفتگی تهدیدهای هسته‌ای، توهین‌ها و اولتیماتوم‌ها تبدیل شد. در ماه اوت، ترامپ تعرفه‌های سنگینی را بر هر کشوری که از روسیه نفت می‌خرد، اعمال کرد و وعده داد تا زمانی که مسکو آتش‌بس در اوکراین را بپذیرد، فشارهای اقتصادی را افزایش دهد. پوتین امتناع کرد. ارتش او آماده بود تا در «سراسر کل جبهه» پیشروی کند تا اینکه روسیه به پیروزی برسد. 

در تمام این مدت، لوکاشنکو همچنان پیام بسیار متفاوتی را برای آمریکایی‌ها می‌فرستاد: دیکتاتور بلاروس به آنها اطمینان می‌داد که پوتین صلح می‌خواهد و آماده است که امتیازاتی بدهد. این سیگنال‌ها بر امیدها در داخل کاخ سفید دامن زد که به‌زودی امکان رسیدن به دستاوردی دیپلماتیک وجود دارد و آنها به آماده‌سازی زمینه‌ها برای اعلان دیدار حضوری رهبران روسیه و آمریکا در ششم اوت کمک کردند. 

حالا پس از گذشت بیش از سه سال و نیم پایان جنگ ممکن است به دو ابرقدرت هسته‌ای واگذار شود. مقدمات مذاکرات اکنون در حال انجام است و این مذاکرات فرصت تازه‌ای برای اعلام آتش‌بس ارائه می‌دهند. این مذاکرات همچنین می‌تواند به پوتین فرصتی برای طولانی‌کردن جنگ بدهد، همانگونه که در ماه‌های اخیر  با طولانی کردن مذاکرات و خرید زمان برای ارتش برای ادامه تصرف اراضی اوکراین و کشتار مردمش انجام داده است. 

لوکاشنکو که به عنوان میانجی عمل کرده به‌نظر برای کناره‌گیری آماده می‌آید. اما نقش او برای آماده‌سازی مقدمات این نشست جزئیات بسیاری را درباره مخاطرات گامبی دیپلماتیک اخیر ترامپ نشان می‌دهد. همانگونه که لوکاشنکو زمانی که بالاخره در مینسک دیدار کردیم توضیح می‌دهد، تمام ماجرا ممکن است از هم فرو بپاشد مگر اینکه ترامپ با احترام کافی با پوتین رفتار کند. او به من می‌گوید: «باید کاری کنید که خوب به‌نظر بیاید. به‌نام صلح، شاید لازم باشد کمی زیرک‌ باشی و امتیازهایی بدهی. حتی اگر نتوانید از کارهای پوتین سردر بیاوری باید با او همانند یک انسان رفتار کند.» به عبارت دیگر داستان کانال پشت‌پرده از طریق بلاروس می‌تواند پیش‌درآمدی برای تسلیم اوکراین باشد. 

برای یک مسافر آمریکایی، مسیر رسیدن به بلاروس دردآور است. تحریم‌های آمریکا و اروپا آنقدر کشور را بسته نگه داشته که پروازهای خارجی دیگر به این کشور پرواز نمی‌کنند. مستقیم‌ترین مسیر نیازمند پرواز به لیتوانی، حاشیه شرقی ائتلاف ناتو، و سپس عبور با ماشین از مرزی به‌شدت محافظت‌شده است. در طول مسیر، در لیتوانی روی یکی از علائم جاده‌ای کنار اتوبان برای کسانی که به سمت شرق حرکت می‌کنند، هشدار می‌دهد: «مینسک، اشغال شده توسط کرملین.» 

اولین فرستاده آمریکا که از طرف دولت ترامپ این سفر را طی کرد، کریستوفر اسمیت، معاون دستیار وزیر امور خارجه در امور شرق اروپا بود که از تابستان 2023 بر سیاست آمریکا در قبال بلاروس، اوکراین و دیگر بخش‌های این منطقه نظارت می‌کند. اسمیت که یک دیپلمات حرفه‌ای است که زبان روسی را روان صحبت می‌کند، پس از سفر به مینسک در اوایل امسال هیچ دیدار دیگری با لوکاشنکو نداشته است. او در دولت بایدن سیاست آمریکا را در قبال بلاروس اعمال کرد که اغلب به آن «فشار حداکثری» می‌گویند. برای انزوای اقتصاد لوکاشنکو و تنبیه او برای همسویی با روسیه در جنگ از تحریم‌ها استفاده کرد. با اعمال چنین هزینه‌هایی استراتژی این بود که او در ائتلاف خود با مسکو تجدیدنظر کند. 

این امر تاثیر عکس داشته است. قطع تجارت با غرب باعث شد بلاروس برای تجارت وابستگی بیشتری به روسیه پیدا کند و در سطحی کمتر از آن به چین. بدترین شرایط در رویارویی لوکاشنکو با غرب در بهار 2023 بود؛ زمانی که از کرملین خواست تا موشک‌های هسته‌ای را در اراضی بلاروس مستقر کند. لوکاشنکو این لحظه را به یاد دارد: «به برادر بزرگترم، دوستم گفتم، ما باید سلاح‌های هسته‌ای را به بلاروس بازگردانیم.» پوتین قدردانی کرد. 

تا پایان سال گذشته، اسمیت و همکارانش در وزارت خارجه برای چرخشی بزرگ در سیاست آمریکا آماده می‌شدند. ترامپ در طول کمپین ریاست‌جمهوری خود وعده داده بود تا روابط خود را با پوتین بهبود بخشد و جنگ در اوکراین را به‌سرعت پایان دهد. اسمیت می‌خواست ببیند که بلاروس چگونه می‌تواند به هر دو هدف کمک کند و در حین ماموریت خود در سازمان ملل در نیویورک سعی کرد با مقامات مینسک ارتباط برقرار کند. لوکاشنکو از این فرصت استفاده کرد. لوکاشنکو می‌گوید: «این باور من است، اصول من است. اگر می‌خواهید روابط عادی داشته باشید باید با همه صحبت کنید و اگر صحبت نکنید پس کم‌کم به سمت جنگ می‌روید.» 

لوکاشنکو در 26 ژانویه برای جلب آمریکایی‌ها حُسن‌نیت خود را نشان داد. او آناستازیا نوهفر که نزدیک به پنج سال در زندان بود را آزاد کرد. اسمیت برای آزادی او در واشنگتن با ولنتین ریابکف، سفیر بلاروس در سازمان ملل مذاکره کرده بود. وزارت خارجه سپس گروهی را از سفارت آمریکا در ویلنیوس، پایتخت لیتوانی، ترتیب داد تا نوهفر را از مرز با بلاروس سوار کنند و او را به آمریکا بازگردانند. 

با این حال پیروزی دیپلماتیک هر چقدر هم کم بود در اولین هفته دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ اتفاق افتاد؛ زمانی که دولت جدید مشتاق بود تا هر گونه نشانه‌ای از سلسله پیروزی‌هایی که به مردم آمریکا وعده داده بود، پیدا کند. مارکو روبیو که در آن زمان 5 روز بود سکان وزارت خارجه را به دست گرفته بود آزادی زندانی را به رهبری ترامپ ربط داد و در توئیتی از اسمیت برای تسهیل آن تشکر کرد. روبیو با حروف بزرگ نوشت:‌ «صلح از طریق قدرت». 

حدوداً 2 هفته بعد، در 12 فوریه، اسمیت اولین مقام ارشد از دولت ترامپ بود که به مینسک سفر کرد. لوکاشنکو در کاخ خود به او خوشامد گفت؛ ساختمانی غول‌پیکر از سنگ و طلا که با عکس‌هایی از زندگی دیکتاتور تزئین شده: تصاویری از کودکی و روزهایی که مدیر یک مرزعه اشتراکی در شوروی بود در کنار پرتره‌هایی از او در کنار رهبران جهان مانند بیل کلینتون، ولادیمیر پوتین، فیدل کاسترو و ولودیمیر زلنسکی. 

در آن چند ساعت اولیه گفت‌وگوها، دیکتاتور بلاروس برخی از شروط اولیه برای بازگشت دیالوگ بین آمریکا و بلاروس را ارائه کرد. او با اشاره به اسمیت، با لحنی که نیمی از آن شوخی بود، به‌عنوان مامور سازمان سیا او را تشویق کرد که هیچ‌وقت تلاش نکند شکافی بین مینسک و مسکو ایجاد کند چون عملاً تلف کردن وقت هر دو نفر است. او به‌یاد دارد که به اسمیت می‌گوید: «اگر می‌خواهی من را به‌عنوان جاسوس استخدام کنی، این کار را نکن. کار نخواهد کرد. آنها تا مدت‌ها به این موضوع خندیدند، آمریکایی‌ها، نماینده‌هایشان. آنها گفتند «نه نه نه. ما رؤسای‌جمهور را استخدام نمی‌کنیم.»» 

دومین شرط پس از اولی بیان شد. لوکاشنکو به‌وضوح گفت که هر قدم را با پوتین هماهنگ می‌کند و هیچ تصمیمی را بدون تاییدیه کرملین نمی‌گیرند. او می‌گوید: «ما می‌توانیم درباره روسیه صحبت کنیم، درباره پوتین، درباره جنگ و بقیه موارد اما ما اساساً پشت سر روسیه هیچ توافقی با آمریکا انجام نمی‌دهیم. این یک تابوست.» 

آمریکایی‌ها موافقت کردند و چند ماه بعد، هیئتی از نمایندگان آمریکا برای دیدار با لوکاشنکو اعزام شدند. این هیئت به رهبری کول، وکیل پیشین ترامپ و عضو ثابت صحنه سیاسی واشنگتن بود. کول 46 سال بود که با گرتا ون ساسترن، مجری اخبار ازدواج کرده بود. در سال 2021، کمی پس از یورش به کنگره آمریکا، ترامپ کول را استخدام کرد تا شکایتی را علیه فیس‌بوک و دیگر شرکت‌های شبکه‌های اجتماعی برای این تصمیم که دسترسی ترامپ را از پلتفرم‌هایشان ممنوع کردند، تنظیم کند. این شکایت به نفع ترامپ شد. متا، کمپانی مادر فیس‌بوک و اینستاگرام در ماه ژانویه توافق کرد که 25 میلیون دلار به ترامپ بپردازد. 

کول در سفر به مینسک در ماه آوریل به مراسم ناهاری بسیار طولانی و پرزرق و برقی دعوت شد که شامل پن‌کیک سیب‌زمینی با خامه ترش و دیگر المان‌های ملی این کشور بود. لوکاشنکو، کسی که هیچ‌وقت مشروبات الکلی نمی‌خورد، لیوانی را برداشت و مهمان آمریکایی خود را تشویق به نوشیدن کرد. در آن شب او چندین نفر دیگر از زندانیان سیاسی از جمله شهروندان آمریکایی را با کول به خانه فرستاد. 

روبیو برای بار دیگر در شبکه اجتماعی نوشت: «هیچ رئیس‌جمهوری برای حفظ ایمنی آمریکایی‌ها در خارج از کشور این‌قدر سریع کارها را پیش نبرده است.» کول در سفارت آمریکا در ویلنیوس در ویدئویی با آمریکایی آزادشده، یوراس زیان‌کوویچ، ظاهر شد که پرچم آمریکا را روی شانه‌هایش گره زده بود و از ترامپ بابت آزادی‌اش تشکر کرد. کول بعدها به من گفت: «این‌ها گام‌های کوچکی است. ما فقط تلاش می‌کنیم همه را آرام کنیم و به ارتباطات‌مان ادامه دهیم. این مشخصه‌ی ترامپ است. او با همه ارتباط برقرار می‌کند و هر چه بیشتر ارتباط برقرار کنید، بهتر می‌شود.» 

کرملین‌شناسان اغلب عادت پوتین برای دیر آمدن را مشاهده کرده‌اند و میزان بی‌احترامی به افرادی که با آنها دیدار می‌کند را می‌توان با میزان زمانی که آنها را منتظر نگه می‌دارد، سنجید (ملکه الیزابت: حدوداً 15 دقیقه، پاپ فرانسیس: تقریباً یک ساعت، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا: سه ساعت). لوکاشنکو در عوض کمی زود به مصاحبه رسید و  هنگامی که از در وارد می‌شد کمی مضطرب به‌نظر می‌رسید، بر پیشانی‌اش عرق نشسته بود و دستانش را به هم می‌فشرد. 

دست راستش را به سمت من جلو آورد و سپس رازی را به من گفت. سازمان اطلاعاتش پرونده‌ای را درباره من آماده کرده بود و او قبل از مصاحبه آن را مطالعه کرده بود. این یکی از روش‌های مورد علاقه لوکاشنکو برای شکستن یخ دیدار بود؛ او زمانی که برای اولین بار در ماه فوریه با اسمیت دیدار کرده بود نیز همین حرف را زده بود.

اتاقی که برای گفت‌وگوی ما انتخاب شده بود کتابخانه کوچکی در طبقه دوم کاخ بود؛ جایی که تیم مطبوعاتی نورافکن‌هایی را برای ضبط رویارویی ما کار گذاشته بود. بدون نورافکن‌ها، اتاق تاریک بود. در یکی از قفسه‌های مجموعه کتاب‌های الکساندر دوگین، متفکر امپریالیست روسی که به ایجاد اساس ایدئولوژیکی برای حمله به اوکراین شناخته می‌شود، چیده شده بود. در گوشه دیگری از اتاق، پشت دوربین‌ها، نقاشی بزرگی از ولادیمیر لنین روی سه‌پایه بود و در حال نشستن بودیم که لوکاشنکو به سمت آن برگشت. 

او توضیح داد که در سال‌های 1980، زمانی که به‌عنوان کارمند حزب کمونیست فعالیت می‌کرده، این نقاشی روی دیوار دفترش آویزان بوده در سال 1994، سه سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، او در اولین انتخابات ریاست‌جمهوری و شاید آخرین انتخاباتی که از نظر ناظران بین‌المللی آزاد و عادلانه در بلاروس برگزار شد، به پیروزی رسید. از آن زمان، رویکرد او در حکومتداری به نوعی احیای شوروی بوده است. این کشور همچنان از بسیاری از نمادها و شمایل‌نگاری شوروی استفاده می‌کند. سرویس‌های امنیتی کشور همچنان به ک.گ.ب شناخته می‌شود که مقر آن در میدان ژرژینسکی است؛  نامی که برگرفته از بنیانگذار جامعه‌گریز پلیس مخفی شوروی است.

لوکاشنکو می‌گوید: «این روزها البته من از دوران شوروی دورم اما اصول شوروی، بهترین‌هایشان در من وجود دارد. چرا باید آنها را رد کنم؟ همانطور که آمریکایی‌ها تاریخ خود را انکار نمی‌کنند، برای من هم همین است. برای همین است که با روسیه چنین دوستی‌ای داریم، نزدیک‌ترین نوع همکاری.»  این تضاد نمی‌توانست با مسیری که اوکراین پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی انتخاب کرده بود، آشکارتر باشد.

در دهه گذشته اوکراین تلاش کرده که از گذشته شوروی خود جدا شود، خود را از چنگال روسیه آزاد و مسیر دموکراسی اروپایی را ترسیم کند. مسیری که باعث شد پوتین دستور حمله به اوکراین را بدهد، صدها هزار نفر از شهروندان آن را بکشد و تقریباً یک‌پنجم اراضی آن را تصرف کند. اما لوکاشنکو، به شکل غیرعادی اوکراینی‌ها را مقصر آغاز جنگ می‌داند. او می‌گوید: «زلنسکی متوجه شد که او در همسایگی روسیه زندگی می‌کند، این خرس خفته. چرا رفت و بیدارش کرد؟»

لوکاشنکو در مذاکرات خود با آمریکایی‌ها موضع مشابهی را اتخاذ کرد و استدلال کرد که اوکراین مقصر تمام تنش‌ها بین آمریکا و روسیه است. او گفت منصفانه است که در مذاکرات صلح بین ترامپ و پوتین، حداقل در مراحل آغازین، زلنسکی در حاشیه قرار بگیرد: «پوتین می‌خواهد قبل از هر چیز با شما معامله کند.» لوکاشنکو که عادت داشت با من به‌عنوان نماینده آمریکا رفتار کند، گفت: «روز اول به توافق برسید و سپس زلنسکی را دعوت کنید. این کار آبرومندانه به‌نظر می‌رسد.» 

زمانی که برای خداحافظی ایستادیم، لوکاشنکو بالاخره توضیح داد که چرا برای صحبت کردن با من اینقدر مشتاق بوده. تلاش او با پوتین برای رسیدن به صلح با شرایط دلخواه برای روس‌ها پیشرفت زیادی با آمریکایی‌ها ایجاد کرده بود. این تلاش به ارتش روسیه کمک کرد تا زمان بیشتری برای ادامه حملات تابستانی خود در اوکراین به‌دست آورد. اما حالا، در لحظه حساس ترامپ موضع سخت‌تری گرفت و تهدید کرد که بر هر کشوری که نفت روسیه را می‌خرد، تعرفه اعمال می‌کند؛ از هند شروع کرد و بعد سراغ چین و ترکیه رفت.

لوکاشنگو به من گفت: «امیدوارم شما افکار عمومی را در آمریکا تغییر دهید. همه‌چیز درست خواهد شد. فقط ترامپ را تشویق کنید.»  همانطور که معلوم شد، ترامپ برای برگزاری نشست با پوتین نیازی نداشت از سوی عموم مردم مورد تشویق قرار بگیرد. او ممکن است به هیچ‌کدام از توصیه‌های بلاروس نیز نیاز نداشته باشد. مهم نیست که لوکاشنکو چقدر می‌خواست که یک میانجی صادق به نظر برسد، مجموعه پیام‌های او به تمام فرستادگان ترامپ و من به هیاهوی بسیاری درباره خطرات رفتار خصمانه در قبال پوتین تبدیل شد. او می‌خواست که همگی باور کنیم که آمریکا در برخورد با کرملین باید با احترام برخورد کند. اما ترامپ از آغاز امسال این روش را امتحان کرده بود که نتیجه آن باعث نشد اوکراین به صلح نزدیک‌تر شود. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
آخرین اخبار