هدف اسرائیل از ترور فرامرزی

سید هادی برهانی استادیار دانشگاه مطالعات جهان در سایت شورای راهبردی روابط خارجی ایران نوشت: «رژیم صهیونیستی در غزه توفیقی در رابطه با هدف قرار دادن رهبران حماس نداشت، اما به نظر می‌آید اکنون روی ترور رهبران مقاومت و کمک‌کننده در عملیات طوفان‌الاقصی در خارج از مرزهای غزه متمرکز شده است.

در واقع این اقدام تاکتیک جدیدی نیست. رژیم صهیونیستی همواره از این روش برای ضربه زدن به سازمان‌های مبارز استفاده کرده است. در این مسیر تاکنون رهبران و فرماندهان بسیاری از این سازمان‌ها توسط موساد ترور شده‌‌اند. در واقع تعداد کمی از رهبران سازمان‌های فلسطینی توانسته‌اند از این ترورها جان سالم به در ببرند. همه سازمان‌های فلسطینی مثل فتح و حماس از این ناحیه ضربه‌های سختی خورده‌اند.

اینک نیز صحنه اصلی مقابله رژیم صهیونیستی با عملیات طوفان‌الاقصی حذف فیزیکی رهبران حماس است. رژیم صهیونیستی در غزه توفیقی در این زمینه نداشت و حماس توانست به‌خوبی از فرماندهی خود حفاظت کند، اما ترور العاروری در لبنان ضربه مهمی به شمار می‌آید، زیرا وی جایگاه مهمی در حماس و روابط حماس با محور مقاومت به‌ویژه ایران و حزب‌الله داشت.

رژیم صهیونیستی مهمترین‌ شانس خود را برای نشان دادن نوعی پیروزی و ارضای حس انتقام صهیونیست‌ها از عملیات طوفان‌الاقصی، ترور رهبران حماس می‌داند. سازمان موساد احتمالاً بیش از هر سازمان اطلاعاتی دیگری در دنیا آدم کشته است. تعداد این ترورها براساس کتاب برگمن (برخیز و اول بکش) بیش از سه هزار نفر است. رژیم صهیونیستی آدم‌کشی را نقطه‌قوت خود می‌داند. رژیم صهیونیستی از این ناحیه ضربه‌های سختی به سازمان‌های فلسطینی، لبنانی و کشورهای عربی درگیر با رژیم صهیونیستی وارد کرده است. ماشین ترور رژیم صهیونیستی در یکی دو دهه اخیر در ایران نیز فعال بوده است.

رژیم صهیونیستی از این توان برای از کار انداختن مغزهای متفکر یا نخبگان مؤثر آنها، بهره می‌برد. تاریخ منطقه نشان می‌دهد کشورها و سازمان‌های منطقه نتوانسته‌اند پاسخ مؤثر و درخوری به این حملات بدهند و از این ناحیه آسیب دیده‌‌اند.

این واقعیت در گذشته وجود داشته و نشانه چندانی از تغییر آن در دست نیست. البته مقاومت دست روی دست نمی‌گذارد و تلافی خواهد کرد اما در صورتی که ضربه‌ای متناسب وارد نشود یا نوعی بازدارندگی مؤثر ایجاد نشود، این ترورها در آینده هم ادامه خواهد داشت.

اتخاذ یک سیاست درست مستلزم تغییراتی جدی و اصلاحاتی اساسی است. دلایل این آسیب‌پذیری باید شناخته و برطرف شود. اگر با دستگاه‌های اطلاعاتی منطقه مثل ترکیه، قطر، عربستان و… تعامل و همکاری برقرار شود، سودمند خواهد بود. بسیاری از کشورهای منطقه و سرویس‌های امنیتی آنها سابقه‌ای طولانی از برخورد و رقابت با موساد دارند.

علاوه بر ظرفیت‌های اطلاعاتی نیاز است از ظرفیت‌های سیاسی  و دیپلماتیک نیز در جهت محدودسازی و مهار رژیم صهیونیستی در دست یازیدن به سیاست ترور به شکل مناسبی بهره گرفته شود.

باید توجه داشت رژیم صهیونیستی روابط گسترده‌ای با قدرت‌های بزرگ دارد و از این مسیر همکاری اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و این قدرت‌ها در جریان است. با رایزنی و برنامه‌ریزی دقیق می‌توان امیدوار بود محور مقاومت بتواند با پاسخ مناسب بازدارندگی جدی ایجاد کند و رژیم صهیونیستی را از پیشبرد سیاست حذف رهبران نظامی و سیاسی مقاومت بازدارد.»