اصلانی عمری دراز در مرزهای هجرت و غربت با یاد وطن زیست. از سویی در وطن بسیار شنیده میشد و از سوی دیگر بیآنکه در ایران باشد، بسیاری از ما را به یاد کوچهها و پسکوچههایی انداخت که شاید کیلومتری از آنها فاصله نداشته باشیم، اما مدتهاست به آنها سر نزدهایم. او نوستالژی ایران قدیم را داشت و چونان علی حاتمی که تصویری از ایران اواخر قاجار و اوایل پهلوی را در آثارش برای ما خواستنی و دیدنی کرد، اصلانی نیز طهرون قدیم را بهطرزی دلپذیر برای ما روایت کرد. او راوی اصالتی باشکوه و قدمتی ستوده بود.
فرامرز اصلانی، خنیاگرانه ترانه میساخت. کلام ترانههای او در عین سادگی، طراوتی عجیب داشت. با تمام نقدهایی که به ساختار کلام ترانههای او وارد شده و میشود اما نکته مهم در ترانههای او توجه بسیار به تناسب هنرمندانه و هارمونی دلپذیر میان کلام و ملودی و اجراست. آنچه اصلانی را از دیگر همنسلانش متمایز میکرد دوری از تکلفهای مرسوم و درک عمیق او از تناسبی شگرف میان اجزای اثر برای آفرینش ترانههایی ماندگار بود.
یکم فروردینماه سال جاری، پیرمردی خوشپوش، خوشصدا و خوشقریحه در ۷۸ سالگی دیده از جهان فروبست، ترانهسازی مؤلف که با آن صدای گیرای مردانه و آن ملودیها که کاملاً حسابشده و به اندازه، برای همان صدا طراحی شده بودند، بیشک بیمانند بود، چه در تألیف ترانه، چه در ملودیسازی و چه در خوانندگی.
درباره فرامرز اصلانی این روزها به اندازه کافی نوشتهاند؛ هم درباره هنرش، هم درباره تیپ و قیافهاش و هم درباره مواضع سیاسیاش که این نوشته فقط جنبههای هنری کار او را میکاود و به مواضع سیاسی بهخصوص اخیر او سنخیتی ندارد.
بررسی اظهارات رئیسجمهور در مراسم اعطای جایزه ملی جوانی جمعیت
ادامهی باران و تگرگ در خراسان
این سیل نمیایستد؟گفتوگو با نمایندگان درباره تغییر معاون پارلمانی رئیسجمهوری