فرار سرمایه از بورس
آخرین خبرهای اقتصادی ایران و دنیا
روز گذشته تنها 14 درصد از نمادها در بورس مثبت و 86 درصد منفی بود
«دنبال آن هستیم تا بازار سرمایه ثبات پیدا کرده، سهامداران به آرامش برسند و بازار سرمایه، بازار پررونقی باشد که سهامداران و کشور از آن منتفع شوند.» این اظهارات رئیس دولت سیزدهم در جمع معاونان و مدیران وزارت امور اقتصادی و دارایی در فروردینماه امسال است؛ اظهاراتی که به وفور از او در کمتر از یکسال مدیریت قوه مجریه شنیده شده است و قطعا باز هم تکرار خواهد شد. وعدههای او برای بهبود وضعیت بورس با حضور سرزده او در تالار بورس اوراق بهادار سعادتآباد تهران، در جمعی از مالباختگان بازار سرمایه در دوران انتخابات آغاز شد و همچنان ادامه دارد اما این وعدهها خروجی نداشته و نخواهد داشت، جز قرمز شدن تالار بورس و فرار سرمایه. البته بیانصافی است که این وضعیت را تنها به سیاستها و دخالتهای دولت کنونی نسبت داد زیرا در سالهای آخر دولت روحانی، بازار سرمایه محلی برای تامین بخشی از کسری بودجه دولت شده بود. دولت سیزدهم در مدت کمتر از یکسال به جز برخی از تصمیمات فنی و تکنیکال بورس، از جمله تغییر دامنه نوسان یا برخی از اقدامات همچون لغو قیمت بازار شرکتهای خودروسازی، عوارض بر صنایع صادراتی شرکتها، قیمتگذاری دستوری بر کالاهای بورسی، موافقت با ورود و معامله خودرو در بورس و لغو در آخرین ثانیهها، سیاستگذاری نادرست و ایجاد اختلاف میان دلار آزاد و نیمایی، واگذاری بورس کالا به صمت و مهمتر از آن نداشتن برنامه مشخص درباره برجام و سادهتر در رودربایستی قرار گرفتن در مسیر رفته دولت روحانی در مورد برجام و عدم کنترل قیمت ارز بازار بورس را تحت تاثیر قرار داده است. آمار تعداد روزهای سیاه بازار بورس از شمارش خارج شده است؛ روزهایی که نویدبخش آرزوهای بربادرفته سهامداران است. بورس دیگر جذابیت سه سال گذشته را ندارد. روزهایی که مردم برای ثبتنام و گرفتن کد بورسی در دفاتر پیشخوان دولت ساعتها در صف انتظار میماندند و امیدوار بودند ارزش داراییهایشان در مقابل هجوم بیرحمانه نرخ تورم حفظ شود.
وضعیت روز گذشته بازار بورس
بعد از زمین خوردن بورس در تابستان 1398 روند نزولی و به عبارت سادهتر، اصلاح این بازار آغاز شد. این اصلاح موجب شد شاخص بورس از کانال دو میلیونی به مرز کانال یک میلیونی سقوط کند. در نهایت با برخی دخالتها و تلاش از سوی دستاندرکاران بورس ابتدای خردادماه سال 1400 شاهد این بودیم که بازار بورس تلاش کرد با رونق همراه شود، هرچند این رونق تا شهریورماه بیشتر دوام نداشت. بار دوم این رونق از اسفندماه سال گذشته آغاز شد و در نهایت در اردیبهشتماه امسال روند اصلاحی آن آغاز شد. نکته قابل تامل در این دو دوره رونق این بود که در هر دو دوره، معاملات خرد بالاتر از میانگین بود، هر چند در حال حاضر ارزش معاملات خرد به پایینترین میزان خود در سال 1401 رسیده است. در حال حاضر مجددا بازار روند نزولی خود را آغاز کرده، به طوری که شاخص کل روز گذشته حدود 11 هزار واحد ریزش کرد. در این روز سه گروه فرآوردههای نفتی، محصولات غذایی و عرضهکنندگان برق و نمادهای فارس، فملی و شتران بیشترین تاثیرگذاری منفی را بر شاخص داشتند. همچنین ارزش معاملات خرد سهام 18 درصد نسبت به شنبه (18 تیرماه) کاهش داشت. خروجی تصمیمات و سیاستگذاری کلی دولت در بخش سیاسی و اقتصادی موجب شد روز گذشته تنها 14 درصد از نمادها مثبت و 86 درصد منفی باشند. در این روز نهتنها حقیقیها بلکه حقوقیها نیز در صف فروش بودند. براساس بررسیهای صورتگرفته نسبت P به E بازار به میانگین بلندمدت کاهش یافته است.
خروج و فرار سرمایه از بورس
خروج پول از چرخه معاملات سهام تداوم دارد و ارزش معاملات خرد برای نخستینبار از تاریخ 25 اسفند ماه 1400 به زیر 2 هزار میلیارد تومان رسید. در هفتهای که گذشت، هزار و ۶۶۳ میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار سهام خارج شد و میانگین روزانه خروج پول حقیقی ۳۳۲ میلیارد تومان بود که نسبت به هفته پیش افت ۱۲ درصدی داشت اما این میزان روز گذشته «20 تیرماه» 758 میلیارد تومان بود. این خروج سرمایه نگرانکننده است اما چرا این رویه در حال رخ دادن است؟ در پاسخ به این موضوع باید نگاه کلان داشت. متاسفانه کشور از نظر اقتصادی و سیاسی در شرایط وخیم بهسر میبرد و این موجب شده تمامی بازارهای مالی تحت تاثیر قرار گیرد و بازار سرمایه نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی با وجود افزایش نرخ دلار، بورس روند صعودی جدی ندارد و شاخص بورس در یک کانال مدام در حال تغییر است. اما نکته مهم و موثر دیگر در بازار سرمایه، نرخ تورم است؛ این فاکتور در سهامهای خرد و هموزن اثرگذار بوده؛ برای همین در این مدت، شاخصها بهتر از شاخصهای کلی معامله شد.
دولت سیزدهم فرصت به دلالان میدهد
اما همایون دارابی، عضو گروه بورس سازمان بورس و اوراق بهادار تهران درباره دلیل خروج سرمایه از بازار بورس به هممیهن میگوید: متاسفانه وعدههایی که دولت سیزدهم به مردم و سرمایهگذاران داده است، با آن چیزی که دولت در دستور کار دارد، مغایرت دارد. برای نمونه دولت وعده داده بود که در صنعت خودرو تحول ایجاد خواهد کرد اما همچنان قیمتگذاری خودرو دستوری است و شرکتهای خودرویی زیانده هستند. نمونه دیگر این بود که قرار بود نرخ بهره کاهش یابد اما به دلیل سیاست انقباضی بانک مرکزی نرخ بهره بالای 20 درصد است و حتی 22 تا 23 درصد پیشنهاد میشود که این نرخ مطلوب سرمایهگذاران نیست. او به فاصله میان نرخ نیما و نرخ بازار آزاد به عنوان یک مساله اساسی برای سرمایهگذاران اشاره میکند و میگوید: اقدامات دولت برای سرمایهگذار در هر حیطهای به گونهای است که مخاطب از حضور در بازارهای مالی دلسرد میشود و ترجیح میدهد به جای حضور در بازار بورس یا حتی صنعت و تولید در بازار دلالی حضور داشته باشد. کارکرد دولت باید حمایت از سرمایههایی باشد که خروجی آن مولدساز است اما عملا شاهد این هستیم که برای سرمایهگذار فرصتهای سودآوری در بازارهای ارز و طلا و مسکن و مهمتر دلالی وجود دارد؛ پس چرا باید در بورس باقی بماند تا این بازار رونق یابد؟ این تحلیلگر بورس میگوید: بورس سازمان بیندستگاهی است و برای موفقیت در این بازار، به هماهنگی بالایی نیاز است. فضای آشفته اقتصاد و نرمال نبودن آن موجب شده دولت برنامه منسجمی برای توسعه صنعت و اقتصاد کلان نداشته باشد. از طرفی سیاستهای دولت متناقض است و مهمتر اینکه برای بازارهای مالی و بازار سرمایه، برنامهای ندارد و نتوانسته است هدف خود را از این بازارها تعیین کند. برای نمونه دولت اعلام میکند مالیات بر تولید را کاهش میدهم اما در مقابل معافیت صادراتی را لغو میکند.
دولت اعتقادی به بورس ندارد
علیرضا باغانی، کارشناس و تحلیلگر بورس معتقد است که از نظر سرمایهگذاران، هرگونه سرمایهگذاری در کشور به دلیل وضعیت موجود در اقتصاد آیندهای ندارد زیرا نمیتوان روی متغیرهای مهم اقتصادی تحلیل درستی داشت. برای نمونه اتاق بازرگانی در پایان دولت روحانی پیشبینی دلار 250 هزار تومانی برای سه سال آینده را کرده است. بر این اساس میتوان ایران را جزو معدود کشورهای دنیا دانست که در آن اقتصاد قابل پیشبینی نیست. از دید این کارشناس، اقتصاد ایران در روزهای غبارآلود بهسر میبرد و مهمتر اینکه دولت رئیسی اعتقادی به بورس ندارد. مصداق عینی این اظهارنظر نیز مانع شدن در آخرین لحظه برای معامله خودرو در بورس است یا تهیه طرح تنظیم بازارهای کالایی است که در این روزها روی میز وزارت صمت است. اما طرح تنظیم بازارهای کالایی چیست؟ در کارگروهی که در آن وزرای صمت و اقتصاد، رئیس سازمان حمایت از مصرفکننده و اتاق بازرگانی و چند تشکل عضو هستند، قرار است درباره قیمت و عرضه تمامی کالاها تعیین تکلیف شود، یعنی به جای اینکه قیمت محصولات فولادی، پتروشیمی، هیدورکربنی و غیره توسط بازار و عرضه و تقاضا تنظیم شود، سازوکاری اجرایی و عملیاتی به خود بگیرد که وزارت صمت این تصمیمات را بگیرد. این اقدام به معنای پایان بخشیدن به فلسفه ذاتی بورس است یا همان بیاعتقادی به بازار سرمایه. این در حالی است که این روزها بخش صنعت و تولید به میزان کافی برق و گاز و حتی آب ندارد تا تولید کند اما دولت به جای تسهیلگری در این امر نهتنها قیمت تعیین میکند، بلکه فروشنده را هم انتخاب میکند. باغانی در تفسیر وضعیت بورس به هممیهن میگوید: بورس ایران و در کلان حتی اقتصاد ایران در گذرگاه تاریخی خاصی است. دولت با برخی از تصمیمات خود با زبان ساده میگوید که نمیداند بورس چیست و چه کارکردی دارد و تنها ادعای شفافیت دارد، درحالیکه کاملا به این موضوع بیاعتقاد است. او حتی راهکار جمع شدن بازار سرمایه در شرایط کنونی را میدهد تا حداقل با این اقدام باقیمانده داراییهای مردم حفظ شود. در گذشته مردم میدانستند در یک پروسه زمانی 10 ساله داراییهایی که در بورس دارند، حتما رشد خواهد کرد اما امروز این دیدگاه دیگر وجود ندارد. برای نمونه سهام پالایشگاه اصفهان طی 10 سال گذشته 130 برابر شده است، زیرا بازار بورس بیشترین بازدهی را دارد. اما در حال حاضر به دلیل تغییر متغیرها نمیتوان برای 10 سال آینده پیشبینی کرد. اما چرا نمیتوان پیشبینی لازم را داشت؟ باغانی بر این باور است که هدف سیاست خارجی کشور مشخص نیست و نمیداند که نحوه تعاملش با سایر کشورها چگونه خواهد بود؛ فروش نفت سازوکار مشخصی ندارد و دولت حتی نمیداند در اقتصاد چه برنامهای را به چه شکلی پیادهسازی کند. در مجموع میتوان گفت که روزهای خوبی برای بازار سرمایه وجود ندارد زیرا این بازار آینده را میخرد اما از آنجا که نمیتوان تحلیلی برای اقتصاد کشور داشت، خرید آینده بیمفهوم خواهد بود.
سخن آخر
عملکرد شاخصها تحت تاثیر بیاعتمادی سرمایهگذاران در روزهای اخیر به حداکثر رسیده و با وجود سکون نسبی در سایر بازارهای رقیب، بازار سرمایه برای سرمایهگذاران جذابیتی ندارد حتی با وجود اینکه در روزهای گذشته قیمت ارز در سامانه نیما تحرکات امیدوارکنندهای داشته است، اما باز این تحرکات نتوانسته است ورق را برای بورس برگرداند. اما نکته مهم دیگر که کمتر به آن پرداخته میشود موضوع حضور دلالان در اقتصاد کلان و حتی بازار بورس است.