| کد مطلب: ۵۰۱۲

از فهم سوگ تـا درک شادی

سال نو با تقویم گره خورده اما حال نو تجربه‌ای است که با تدبیر آدمی پیوند خورده است. تدبیر حاصل آگاهی است و آگاهی محصول تفکر. پس گزافه نیست که بگویم کتاب، میانجی

سال نو با تقویم گره خورده اما حال نو تجربه‌ای است که با تدبیر آدمی پیوند خورده است. تدبیر حاصل آگاهی است و آگاهی محصول تفکر. پس گزافه نیست که بگویم کتاب، میانجی حال خوب است که به‌واسطه روشنایی آگاهی‌یافتن به‌دست می‏آید. بی‏شک ایام عید بهترین فرصت برای آغازی دوباره است؛ برای آگاهی نو یافتن و نو شدن. این تجربه، بیش از هر چیز با کتاب خواندن حاصل می‏شود. ایام نوروز فرصت طلایی این تجربه است. برای غنی‏تر شدن این تجربه 5 کتابی را که به‌نظرم خواندنی است، پیشنهاد داده‌ام که به‌گمانم خواندنش برای این روزها راهگشاست.

غم در ساحت اندیشه
سوگ؛درآمدی فلسفی/ مایکل چلبی / ترجمه نصرالله مردادیانی/نشر بیدگل

سالی که گذشت با مفهوم سوگ پیوند تنگاتنگی داشت. اساسا سوگ و سوگواری یکی از مهمترین تجربه‏های زیسته بشری است. گرچه تلخ اما نیازمند فهم‌پذیری و مهارت‌آموزی درباره آن هستیم تا در مواجهه با آن دچار بحران نشویم. تجربه سوگ امروزه در پیوند با روانشناسی، ادبیات، فلسفه و هنر مورد تأمل و واکاوی قرار گرفته و کتاب‏های مختلفی به‌ویژه در سال‏های اخیر درباره این مقوله منتشر شده است. یکی از تازه‏ترین آنها کتاب «سوگ؛ درآمدی فلسفی»، نوشته مایکل چلبی و ترجمه نصرالله مردادیانی است که توسط نشر بیدگل منتشر شده است. چُلبی، با بهره جستن از روان‏شناسی، علوم اجتماعی، ادبیات و البته فلسفه، نشان می‏دهد ما برای فقدان کسانی سوگواری می‏کنیم که هویت‏مان را در گرو آنها نهاده‏ایم؛ حتی آنها که مثل چهره‏های مشهور، از نزدیک نمی‏شناسیمشان ولی تحسینشان می‏کنیم. مرگ این افراد نه‏تنها ما را از تجاربی ارزشمند محروم می‏کند، بلکه سبب نابه‏سامانی تعهدها و ارزش‏های‌مان نیز می‏شود. این کتاب دل‏نشین و تأمل‏برانگیز با نثر شیوایش نمونه‏ای است هوشمندانه از فلسفۀ کاربردی. هم به‌درد مجادلات مهم در زمینۀ مسائل مربوط به درمان می‏خورد، هم کتابی جالب و مفید برای درمان‏گرانی است که با افراد داغ‏دار سروکار دارند؛ و نیز برای فلاسفۀ حوزۀ احساسات و عواطف آدمی و صدالبته برای همۀ ما آدم‏هایی که دیر یا زود ناگزیر باید از میان وادیِ طولانی، ظلمانی و پرپیچ‏وخم فقدان و گم‏گشتگی راهی به بیرون بجوییم.

خنده و خرد
فلسفه شادی/ لوین بسر/ مترجم: ناصر مومنی/نشر لگا

گرچه سوگ با سرگذشت تاریخی ما گره خورد اما تقدیر محتوم ما نیست و همواره راهی به شادی و شاد زیستن وجود دارد. برای بیشتر ما مفهوم «شادی»، یک امر اسرارآمیز است. گاهی اوقات در تخیّلات و تأملات‌مان بسیار به شادی می‏اندیشیم: آیا این شغل باعث خوشحالی من می‏شود؟ آیا انتخاب این شخص به‏عنوان شریک زندگی من را خوشحال می‏کند؟ آیا خوردن آن کیکِ شکلاتی باعث خوشحالی من می‏شود؟ همچنین در آن لحظه‏هایی که غرق اندیشه هستیم، وقتی می‏پرسیم «آیا خوشحالم»، به شادی می‏اندیشیم… واقعیت این است که فهم اینکه آیا شغلی جدید باعث خوشحالی من می‏شود یا نه، دشوار است. برای بسیاری از ما شادی همچون خط و مرز نهایی عمل می‏کند: در پایان روز فقط می‏خواهیم که خوشحال باشیم. ما شادی را برای خودمان، خانواده و دوستان‌مان می‏خواهیم. اگرچه می‏دانیم که شادی ممکن است به تنهایی حائزاهمیت نباشد، به سختی می‏توانیم کسی را بیابیم که واقعاً معتقد باشد شادی امری بی‏اهمیت است. در ضمن اگر به چنان کسی بر خوردیم به‌شدت گیج شده و تقریباً نگران او می‏شویم: چه کسی معتقد است که شادی چیز خوبی نیست؟ کتاب «فلسفه شادی»، به قلم «لورین بسر» که ناصر مومنی آن را ترجمه کرده از مجموعه معنای زندگی است که نشر «لگا» روانه باز کرده است. این کتاب نه‌تنها فلسفه شادی، بلکه جنبه‏های علمی، اقتصادی و سیاسی شادی را پوشش می‏دهد و موضوعات عملی مربوط به این مسئله که؛ چگونه می‏توان شادتر زیست را با رویکردهای غیرغربی از نظر می‏گذراند. کتاب حاضر برای کسانی که تمایل دارند تا هنرمندانه اندیشیدن در مورد شادی را بیاموزند، حتی برای کلاس درس و محققانی که می‏خواهند در این زمینه بیشتر تحقیق کنند، مناسب است.

روایت‌شناسی در مستند
حاشیه همان متن است/پیروز کلانتری/نشر اطراف

نشر اطراف به شکل ویژه‌ای در حوزه روایت و روایت‌شناسی دست به انتشار کتاب می‏زند و در سالی که گذشت درباره این موضوع چندین کتاب خواندنی به بازار کتاب فرستاده که آخرین آن کتاب «حاشیه همان متن است»، با زیر عنوان «احوال و تأملات یک مستندساز»، به قلم پیروز کلانتری است. کتاب درباره‏ تأملات، دریافت‏‏ها و برداشت‏‏های پیروز کلانتری از 30سال زندگی‏اش ‏‏با فیلم‏‏ مستند (1370 تا 1400)؛ نوعی خاطره‏خوانی از سر کردن مدام با مستند و مستندسازی است. پیروز کلانتری در این کتاب از افکار و احوال ذهنی خودش نوشته و از دغدغه‏هایش در عالم مستندسازی. مضمون اصلی جستارهای کوتاه «حاشیه همان متن است»، رابطه‏‏ی فیلم ــ و مشخصاً فیلم مستند ــ و زندگی و رفت‏‏وآمد میان زیست‏‏های این دو جهان است. دغدغه‏ی بزرگ پیروز کلانتری، به تعبیر خودش این است که «زندگی به‌درد فیلم بخورد و فیلم به زندگی برگردد». او در رفت‏‏و‏آمد میان این‌دو، تجربه‏اش در جهان فیلم و سینمای مستند ایران را می‏کاود و دنبال پاسخی برای بعضی از سؤال‏های مشترک ما می‏گردد. پیروز کلانتری در حاشیه همان متن است که تصویری از سال‏های فعالیتش در عرصه‏ی فیلم مستند پیش چشم‏مان می‏گذارد اما به این بسنده نمی‏کند و لابه‏لای واگوییِ خاطرات دور و نزدیکش، از خیلی چیزهای دیگر هم می‏نویسد: تماشای زندگی، درنگ بر زندگی، جایگاه مستندساز در طوفان‏ها و تلاطم‏های اجتماعی و سیاسی، معانی و دلالت‏های دوگانه‏هایی مثل حاشیه/متن یا مرکز/پیرامون، نسبت مستندساز و دنیای واقعی، ارزش و اهمیتِ روایتِ وجوهِ پنهانِ جامعه، شکل و جنس ارتباط آدم‏های پشت و جلوی دوربینِ مستندساز، پرسه‏های زندگی روزمره، خوانش شهر، حسِ خودش به خیابان‏ها و محله‏های تهران، روشنفکری و عمل‏گرایی و جایگاه شخصیت‏هایی مثل همایون صنعتی‏زاده، جوانی و پیری، تلاش برای بازنمایی زندگی ایرانی در قالب روایت‏های خُرد، معنا و مفهوم جامعه، تجربه‏ی نوشتن، تمایز فیلم مستند و سینمای مستند.

ادبیات و تناقض‌هایش
کلام خاموش/ ژاک رانسیر/ترجمه: مهدی امیرخانلو/نشر نی

هنوز پرسش از ماهیت و چیستی ادبیات در محافل علمی و ادبی ادامه دارد و این نشان می‏دهد، ادبیات همواره از جایگاه و منزلت مهمی در جهان امروز برخوردار است. کتاب «کلام خاموش» به‌قلم ژاک رانسیر که نشر نی منتشر کرده، به همین موضوع از منظری تازه می‏نگرد. ژاک رانسیر در کتاب «کلام خاموش»، پرسش از چیستی ادبیات را از نو طرح می‏کند. ظاهراً همگان تصور روشنی از ادبیات دارند، اما بر سر تعریف آن اجماعی وجود ندارد. رانسیر به‌جای آنکه تعریفی نو از ادبیات ارائه کند، به لحظه‏ی شکل‏گیری این اصطلاح جدید رجوع می‏کند تا آن را در متن یک تغییر ادراکی ژرف جای دهد. به‌دنبال این تغییر، نظم سلسله‏مراتبیِ حاکم بر موضوع‏ها و ژانرهای ادبی که بنای بوطیقای کهن را تشکیل می‏داد، فرو می‏ریزد و جای خود را به نوعی برابری ریشه‏ای میان موضوع‏ها و از هم گسستن ژانرها می‏دهد که بر اثر آن هر چیزی می‏تواند از ظرفیت ادبی برخوردار باشد و هیچ موضوعی نمی‏تواند فرم یا سبک خاص خود را تحمیل کند. این برابری ریشه‏ای مبنای آشوبناک ادبیات در مقام پدیده‏ای نوظهور و ناکامل است و از ادبیات موجودی دوپاره و متناقض می‏سازد که دائم در پی رسیدن به انسجام و غلبه بر تعارض‏های درونی و بیرونی خود است. تحلیل پردامنه‏ی رانسیر که از‌یک‌سو تا افلاطون و ارسطو کشیده می‏شود و ازسوی‌دیگر به ایدئالیسم آلمانی و جنبش رمانتیسم می‏رسد، چارچوب نظری جدیدی برای فکرکردن به تاریخ هنر و ادبیات از خلال همین تعارض‏ها و تضادها فراهم می‏کند. در این چارچوب جدید، مسائل ریشه‏داری چون نسبت میان هنر پیشرو و سیاست رهایی‏بخش، هنر برای هنر و هنر در مقام بیان اجتماع و نسبت میان هنر و زندگی از نو طرح می‏شوند و صورتی تازه پیدا می‏کنند.

وقتی زنان سخن می‏گویند
زن و زبان/ عبدالله غذامی/ نشر گام نو

امسال کتاب درباره زنان و جهان زنانه به‌ویژه در نیمه دوم سال، فزونی گرفت. ازجمله کتاب «زن و زبان»، اثر عبدالله محمد غذامی که انتشارات «گام نو» منتشر کرده است. عبدالحمید کاتب، استاد شعر و ادب در یکی از رساله‏های خود می‏گوید: بهترین گفتار آن است که بیانش مردانه و استوار باشد و درون‏مایه‏اش زنانه و لطیف. او با این گفته از یک نوع تقسیم‏بندی فرهنگی سخن می‏گوید که در آن مرد سهمی بیش‏تر و سنگین‏تر از زن در حوزۀ زبان دارد. از قسمت نخست، قسمت دیگری نیز برمی‏آید؛ قسمتی که در آن مرد، نوشتار را از آن خویش می‏کند و به زن، گفتار (حکایتگری) را می‏دهد. چنین تقسیمی باعث استوارتر شدن نفوذ مردانه بر اندیشۀ زبانی و فرهنگی و نیز بر تاریخ می‏شود. بر این اساس زن آنگاه وارد حوزۀ زبان می‏شود که مرد، سلطۀ خود را بر تمام امکانات بگسترد و حدود حقیقت و مجاز را در گفتمان زبانی مشخص کند. بدین‏ترتیب زن در این حوزۀ هستی چیزی نیست، جز مجازی نمادین یا تخیلی ذهنی که مرد آن را به نوشتن درمی‏آورد. حال سوال این است که آیا این زبان، مردانگی خود را بر زن تحمیل خواهد کرد یا باز مجالی در آن برای زنانگی هم‌پایۀ مردانگی یافته می‏شود؟ کتاب «زن و زبان»، تلاش نگارنده در نشان دادن ویژگی‏ مردانه زبان ازیک‌سو و پیکار فرهنگی زنان برای ورود به ساختار زبان ازسوی‌دیگر است. او به‌عنوان یک فمینیست عرب، سیر حضور زن در ادبیات عرب را از شهرزاد قصه‏گو در داستان‏های هزار‌و‌یک‌شب تا نویسندگان و قهرمانان در رمان‏های معاصر نشان داده است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی