جباری: در استقلال حمایتی ندیدم
مجتبی جباری، مربی و بازیکن سابق استقلال، با انتقاد از فضای مدیریت و ساختار باشگاه، تأکید کرد که در دوران کوتاه مربیگری خود در استقلال نه تنها از حمایت بازیکنان و مدیران برخوردار نبود، بلکه فشارهای زیادی را نیز متحمل شد.

به گزارش هم میهن آنلاین و به نقل از ورزش سه، مجتبی جباری پس از تجربه کوتاه اما موفق روی نیمکت استقلال، حالا با صراحت درباره آن دوران صحبت میکند؛ دورانی که به گفته خودش نه تنها از سوی مدیران باشگاه حمایتی وجود نداشت، بلکه بازیکنان هم پشت او و کادرفنیاش نایستادند.
او با گلایه از فضای فوتبال ایران تأکید کرد که در مقاطع حساس هیچ همراهی و حمایتی از سوی بازیکنان ندیده و همین موضوع باعث شد فشارها چند برابر شود. جباری همچنین در بخشی از این گفتگو از حضور وحید هاشمیان در پرسپولیس ابراز خوشحالی کرد و گفت امیدوار است با حضور چنین مربیانی، عرصه برای سرمربیانی که با رانت وارد فوتبال میشوند، تنگ شود.
گفتگو با مجتبی جباری را در ادامه میخوانید:
* بعد از موفقیتی که با باشگاه استقلال به دست آوردید، میخواهید هنوز در فضای فوتبال بمانید؟
من تمام عمرم را با توپ و فوتبال گذراندم و تجاربی به دست آوردم که به نظرم میتوانم در فوتبال مثمرثمر باشم و کمک کنم. اگر شرایط مهیا باشد، بله. چرا که نه؟
* شنیده میشود مدیران استقلال به شما گفته بودند باید در تیمهای دیگر تجاربی کسب کنید تا سالهای آتی بتوانید به عنوان سرمربی در استقلال فعالیت داشته باشید.
حرفشان این بود که چند سال به عنوان دستیار باشم و صاحب تجربه شوم و حرف من این بود که مربیگری و سرمربیگری دو مسئله متفاوت است. فکر نمیکنم اگر مربیگریام ادامه پیدا کند، هیچوقت هیچ تیمی را داشته باشم که در چنین موقعیت سخت و دشواری قرار گرفته باشد. سرمربیگری اینطور نیست که بگویید شما صاحب تجربه شدید و حالا بفرمایید باشگاه استقلال برای ۱۰ سال در اختیار شما و حتما موفق میشوید. اگر من بروم و برگردم و نتیجه کسب نشود، دوباره همین اتفاق است. در مورد افراد دیگر هم این اتفاق افتاده است. من اگر بدانم مجموعهای این درایت را دارد که نگاهش درست باشد، حتما تمکین میکنم. از آنجایی که بینشی در این زمینه نیست، اصلا به آن مجموعه نمیآید که این حرف را بزنند. در طول فصل اینهمه اشتباه انجام دادند و همان اشتباه مدیریتی باعث شده من در آن موقعیت خطیر قرار بگیرم که اگر یک بازی میباختم، کاملا با آبرویم بازی کرده بود. به نظرم این مجموعه مسیر درست فکری ندارد که بخواهد به من بگوید این مسیر برای تو. خودشان در کارهایشان ماندهاند و من اصلا قبول نمیکنم یک نفر بیاید به من بگوید این مسیر را برو. هیچوقت در این باشگاه برنامهریزی بلندمدت نبوده است. وقتی این حرفها زده میشود، فقط برای این است که فقط این فرد نباشد. چه به نفع باشگاه باشد و چه نباشد، نگاه این است. آنجا هم واقعا گیر کرده بودند که من وارد شده بودم. باید هم قبول میکردم، چون من نزدیکترین آدم به تیم بودم، وگرنه بعدا فهمیدم که خیلی سخت است و آدمها خیلی تلاش میکنند که من در آن موقعیت نباشم. قبل از آن هم خیلیها تلاش کردند اما خدا را شکر که آن اتفاق با موفقیت به سرانجام رسید و همین برای من رضایت کافی را به همراه داشت.
* فکر میکنید اگر بخواهید مسیر فوتبالیتان را ادامه بدهید، سرمربی تیم دیگری جز استقلال شوید؟ قطعا که پیشنهاد دارید...
قطعا پیشنهاد ندارم.
* چرا؟
اصلا پیدا کردن تیم در فوتبال ایران اینطور نیست که زنگ بزنند بگویند این استعداد است، این فرد مربی خوبی است، پس او را جذب کنیم. مربیها دنبال تیمها میفتند و برای خیلیهایشان مهم نیست کجا هستند، فقط میخواهند قرارداد را ببندند و حضور داشته باشند. فکر نکنید یک مجموعه آنالیز میکند که فلان کس مربی خوبی است و حمایت میکنیم و بستر را فراهم میکنیم. اصلا. من فکر میکنم بعد از آن کاری که با استقلال میکنی، باید تعداد زیادی پیشنهاد باشد اما در لیگ ایران هیچوقت اینطور نبوده است. اگر هم یک روز برنگشتم و هیچ درخواستی طی سالها نبود، اصلا تعجب نمیکنم، چون داستان اصلا فوتبالی نیست.
* این موضوع بیشتر در مورد باشگاه استقلال است؟
نه، خیلی جاها. اینطور نیست که یک مدیرعاملی و یک مجموعهای بداند که میخواهد به کجا برسد و یک برنامهای داشته باشد و برود مربی پیدا کند. به ساختمان باشگاه میروند و با آدمهای مختلف مینشینند تا قرارداد امضا کنند. مگر نتیجه نگیرند، چه میشود؟ هزار بار این را تکرار کنند چه میشود؟ هنری که دوستان دارند این است که میتوانند این کار را بارها تکرار کنند و به نتیجه نرسد و سر کارشان بمانند و پول و منفعت ببرند و فوتبال لطمه بخورد.
* پیشبینی میکردید که این اتفاق برایتان بیفتد؟
در تمام مسیری که سرمربی بودم، حرفش بود. کوچکترین حمایتی از طرف باشگاه نسبت به ما نبود. همیشه میگفتند مربی خارجی امروز مشخص میشود و فردا مشخص میشود. کلی زمان و پول کافی داشتند و هیچوقت این اتفاق نیفتاد. شما کجا دیدید که بگویند این مربی جوان خوب عمل کرده و ما حمایت میکنیم؟ هیچوقت نبود، اما من در آن مقطع صحبتی نمیکردم، چون باعث میشد تمرکزمان برای رسیدن به موفقیت به هم بخورد. یک روز بعد از آن راجع به شرایط صحبت کردم و وضعیت خودم را مشخص کردم که اگر دوستان فکر میکنند میتوانند به عنوان کمک روی من حساب کنند، این کار از طرف من صورت نمیگیرد.
* بازیکنان از شما حمایت کردند؟
نه، بازیکنان هم اصلا حمایت نکردند. نکته ناراحتکننده برای من، این بود. ما با آقای چراغپور که صحبت میکردیم، فکر میکردیم خیلی کار کردیم؛ بازیکنانی بودند که تماشاگران خیلی به آنها توهین میکردند و همیشه تحت فشار بودند، اما همه اتفاقات برعکس شد؛ به لحاظ رزش ریالی، قیمت، و جایگاه اتفاقات خوبی شامل حالشان شد.
* خبرنگار: میتوانستند منفور شوند اما با آن قهرمانی که با شما به دست آوردند، ورق برایشان برگشت.
بله اما هیچکدام صحبتی نکردند. ما مطمئن بودیم که خیلی زحمت کشیدیم، از بازیکنمان حمایت کردیم، به نتیجه رسید، اعتبار برگشت. شاید از نظرشان خوب نبودیم و اتفاقات شانسی بوده و خودشان به خودشان آمدند. اما این حمایت از طرف بازیکن اتفاق نیفتاد و آنالیز ضعیف از این اتفاقات باعث میشود که خود فوتبالیست در آینده لطمه بخورد. اگر نداند که چه کسانی به درد فوتبال میخورند و با هر کسی حرکت کنند و دنبال منفعت بگردند، در نهایت آسیب میخورند. من در طول عمر بازیگریام بارها این را دیدم؛ افرادی سالیان سال وجههای برای خودشان درست کرده بودند اما حقیقتشان این نبود و در نهایت برملا شد و جایگاه را از دست دادند. این زنگ خطری برای عدم شناخت و آگاهی از شرایط موجود برای بازیکنان است. من اعتبار و آبرویم را گرو گذاشتم و وارد شدم، آقای چراغپور آن عقبه را برای باشگاه در معرض خطر گذاشت، اما به من اعتماد داشت وارد شد. این کار دیده نشد و سعی کردند که به آن نپردازند و به چیزهای دیگر بپردازند، هم از طرف بازیکنان، هم مدیریت، هم پیشکسوتان که البته برخی از آنها حمایت کردند.
* اما پشیمان میشوند. مثل اتفاقی که برای فرهاد مجیدی افتاد.
چه فایده ای برای فوتبال دارد؟ آدمها سودشان را میبرند و تماشاچی و فوتبال و باشگاه ضرر میکند. مختص به امسال که نیست، سالیان سال است که این اتفاق میفتد.
* به نظرتان در دورهای که شما بازی میکردید اوضاع بدتر بود یا حالا؟
از آنجایی که تیمهای کشورهای اطراف خوب مسیر را میروند، برای ما روز به روز بدتر میشود. ما حتی نمیتوانیم استیبل بمانیم، ضعیفتر و کمتر میشویم و یک زمانی دیگر بودجه و آوردن آدمها فایدهای ندارد و دیکر زمان نداریم و باید زمان گذاشته شود تا دوباره به رقابت برگردیم.
* سرمربی خارجی به بازیکن اعتماد به نفس میدهد؟
من در این مورد نمیتوانم حرف بزنم. سرمربی داخلی یا خارجی، باشگاه باید بتواند عملکردش را ارزیابی کند. وقتی باشگاه نمیتواند عملکرد را ارزیابی کند، یعنی کسی آنجا نیست که ببیند چه میکند. اصلا مدیر فنی و مدیر ورزشی هست؟ پس چه فرقی میکند؟ تجربه نشان داده که حداقل در سالهای گذشته اتفاق خاص و عجیبی با مربی خارجی نیفتاده، به جز منافع و قراردادهایی که میتوانند هماهنگ کنند. من یکبار در همین مدت پیشنهاد میدادم که من جای چهار میلیون دلار میتواند با ۴۰۰ هزار دلار کیفیت بهتری به این تیم وارد کنم، اما فکر میکردم این پیشنهاد برای باشگاه جذاب است اما اشتباه بود، چون دوستان طوری میچینند که ۴۰۰ هزار دلار را بشود با چهار میلیون دلار جمع کرد تا به منافع و خواستهها برسیم. من آن فضا را نمیشناسم و بلد نیستم. امیدوارم در ذهنها بماند که به جز راهی که دوستان میروند، راه دیگری هم هست. در دنیا هست اما خیلی هنر میخواهند که برعکس این مسیر تصمیم گرفته شود و حرکت شود که هنرمند هستند.
* گفته میشود استقلال داراییهای زیادی داشته که الان مشخص نیست کجاست. فکر میکنید باید چه اتفاقی باید بیفتد که بی کفایتی مدیران ورزشی تمام شود؟
ما همیشه جلوی توسعه را گرفتهایم. اگر دنبال توسعه باشیم، اصلا سخت نیست. مهم این است که گروهی اراده کنند که میخواهیم پیشرفت کنیم. تمام این مسیر در دنیا مشخص است. اگر تا الان سخت شان بوده، هوش مصنوعی آمده است؛ سرچ کنند که اینجا هستیم و میخواهیم به فلان جا برسیم و فلان قدر بودجه داریم، چطور میتوانیم باشگاه درست حسابی شویم؟ همه را میگویند و میتوانند به چیزی که مدنظرشان است برسند. اراده باید باشد، وگرنه پیدا کردن این آدمها خیلی سخت است تا آدمهای توانمند و موفق و بافکر و باسواد.
انگار اینجا یک چک لیستی هست که آدمها باید داشته باشند که وارد این حوزه شوند. ضد توسعه عمل کردن هزینه بیشتری دارد اما این کار را میکنند.
* نظرتان درباره بازگشت ساپینتو و آمدن وحید هاشمیان؟
نظری ندارم.
* در مورد وحید هاشمیان هم نظری ندارید؟
من امیدواریم مربیانی از این دست موفق شوند. برای فوتبالمان خوب است. وحید هاشمیان تمام مسیر درستی که باید به مربیگری برسی را رفته و رسیده و یکی از بالاترین مدارک را دارد. اگر یک یا دو سال موفق نشد، فوتبال نیاز دارد امثال وحید هاشمیان را که کم هستند، در فوتبال نگه دارد و پرورش بدهد. همه جوره باید از حضورشان استفاده کنند. امیدوارم موفقیتی به دست بیاورند. مطمئنم که به لحاظ شخصیتی و اخلاقی آوردهای برای فوتبال ایران خواهند داشت و امیدوارم که در کنارش اتفاق فنی خوبی هم باشد و جا برای اینطور مربیان بیشتر فراهم شود و جا برای کسانی که کار را بلد نیستند، تنگ شود و کسانی که با رانت وارد فوتبال میشوند، بروند.