فراتر از دوراهی بقا و فنا/در شرایط توقف جنگ چه راهبردی را باید در پیش گرفت؟
بیتردید بین دوراهی پذیرشِ تسلیمِ منجر به بقای همراه با ننگ، و یا سرسختى منتهی به فناى توأم با فخر، راه میانهاى هم هست و البته که یافتن این راه میانه، امر خطیر و صعبى است که اگر نه با پرسش از ملت و برگزارى یک همهپرسى، حداقل با کسب نظرات نخبگان و صاحبنظران و سیاستورزان این کشور قابل دستیابى است.

اکنون که ایران به فضل بیمنتهای حضرت حق و هَمِّ قدیم و سعی قویم ملت و نیز با پایمردی دلیرانه قوای مسلح، با دست برتر از این درگیری خونین ناشی از تجاوز بیرحمانه صهیونیستها به در آمده؛ اولین، مهمترین و فوریترین امری که باید به آن پرداخت، این است که در کنار فضای حماسىِ تحسین و تمجید منطقی و منصفانه از این دست برتر و با پرهیز از اغراق و شعارهای غفلتآور و تخدیرکننده، تمامى انرژى و همه ظرفیت فراهمآمده ناشى از موهبت بینظیرِ وحدت و یکپارچگی ملی ایرانیان، بر یافتن راهحلى سیاسى و نیل به یک چارچوب مشخصِ توافق متمرکز شود.
بیتردید بین دوراهی پذیرشِ تسلیمِ منجر به بقای همراه با ننگ، و یا سرسختى منتهی به فناى توأم با فخر، راه میانهاى هم هست و البته که یافتن این راه میانه، امر خطیر و صعبى است که اگر نه با پرسش از ملت و برگزارى یک همهپرسى، حداقل با کسب نظرات نخبگان و صاحبنظران و سیاستورزان این کشور قابل دستیابى است.
آن یافتن، در گرو بافتنِ صادقانه و هنرمندانه دوباره ریسمان آسیبدیده و نیمگسسته پیوند حاکمیت با همه ظرفیتهای محبوس، محصور، محدود و مهجور ایران است. از همه چهرههاى روشن خدمت و فضیلت در ابعاد و زمینههای مختلف باید دلجویى شود و براى حضور و تشریک مساعى فراخوانده شوند. دراینصورت، دستیابى به یک راهحل عاقلانه و منطقى براى گذر کردن از این پیچ نفسگیر تاریخى دور از انتظار نیست.