جلوی ذینفوذان غیردولتی نمیتوان ایستاد
نزدیک به یک قرن از شروع نظام بانکداری دولتی مدرن و بیش از دو دهه از آغاز به کار بانکهای خصوصی و شبهدولتی در کشور میگذرد اما نظارت بر آنها هنوز کلاف سردرگمی است که چارهای برای آن اندیشیده نشده است. پرسش مهمی که در تمام این سالها وجود داشته این است که آیا بانک مرکزی باید نهاد ناظر بر بانکها باشد و یا نهاد دیگری باید این مسئولیت را بپذیرد؟ آیا بانک مرکزی میتواند هم سیاستگذار پولی باشد و هم سیاستگذار نظارتی؟ آیا قوانین و مقررات بانکی کشور بهخصوص بعد از تاسیس بانکهای خصوصی توان نظارتی مناسبی را برای آنها ایجاد کرده است؟ و شاید پرسش مهمتر این باشد که آیا نظارتهای بانک مرکزی و حتی فراتر از این بانک میتواند مسئله رانتجویی در نظام بانکی را حذف و یا کنترل کند؟