دود شد و رفت/غمنامهای برای یک چپ ملی؛ فواد شمس
روزهای جنگ نوشت که در تهران میمانم. استوار و امیدوار. سخت و محکم. اما در آخر به حرف مارکس رسید. هرآنچه سخت و استوار است، دود میشود و به هوا میرود. وای بر آنها که آتشاش زدند.
روزهای جنگ نوشت که در تهران میمانم. استوار و امیدوار. سخت و محکم. اما در آخر به حرف مارکس رسید. هرآنچه سخت و استوار است، دود میشود و به هوا میرود. وای بر آنها که آتشاش زدند.
او زندانی فرهنگی است که واقعیت را سانسور میکند و راه بر سانسورچیان فرهنگ میگشاید. چراکه فرهنگ ایدهآلیستی ابزارها و بهانههای عیبجویی و ایرادگیری بر متون ادبی و تولیدات فرهنگی را در اختیار دستگاه عیبیابی قرار میدهد و سختکیشان قدرت و دین را تقویت میکند.
برخلاف اسلام بنیادگرا و حتی سنتی که مواجهه با آن، چندان برای لائیکها و لیبرالهای ستیزهجو دشوار نیست؛ اسلام رحمانی و گفتمان خاتمی، رقیبی قدر است و با وجود همه تحولات ارزشی و نگرشی ایرانیان پس از انقلاب، همچنان توش و توان و نای ایستادن و زبان سخن گفتن برابر رقیب را دارد
یک پیشنهاد از این منظر، میتواند آن باشد که جایزه نوبل صلح در شکل فعلی بایگانی شود و جای خود را به «نوبل حقوقبشر» دهد تا همچنان تلاشهای فعالان و کنشگران این حوزه، پاس داشته شود. اما در کنار آن، جایی هم برای «نوبل سیاست» باید در نظر گرفت.
شما امروز در وضعی هستید که حرفهایی میزنید که به آن، نه باور دارید و نه اعتقاد. حرفهایتان با نشستهای خبری یکسال پیش و ششماه پیش، ۱۸۰درجه فرق دارد. حالا شما جای سخنگوی دولت؛ حالتان از خودتان و این وضعیتتان و حرفهایتان به هم نمیخورد؟ از اینهمه تکرار مکررات.
در شماره دیروز هممیهن، بخش نخست پرسشوپاسخ با رسول جعفریان، نویسنده کتاب «مقدمهای بر مطالعات شیعهشناسی» منتشر شد.
جهان اسلام و بهتبعآن شیعیان، روزهای دشواری را از سر میگذرانند. بخشی از این دشواری، متاثر از برهمخوردن حداقل موازین پیشین بینالمللی و رویکرد شتابزای راست افراطی در سطح جهانی و منطقهای است که خروجی آن را در حملات افسارگسیخته اسرائیل نتانیاهو به مناطق مختلف خاورمیانه قابل مشاهده است و در این میان، هدف اصلی و نهایی را ایران قرار داده است که تنها حکومت شیعی متکی بر اسلام سیاسی را نمایندگی میکند.
خیابان را چارهای جز عادیسازی نیست. خیابان را باید چنان که هست، پذیرفت. جایی برای آمدوشد، برای نمایش پوششها، رنگها و آوازهای مختلف. جایی برای کنسرت خیابانی. همچنان که جایی برای عزاداری مذهبی. اما خیابان جای خودفریبی نیست. برای سادهاندیشان سیاست، خیابان شیطانی است در لباس زیبارویی فریبا. گول میزند و به بیراهه میبرد. سنجیدن وزن سیاسی با حضور خیابانی، مصداق خودفریبی است؛ چه تظاهرات و تجمعات باشد، چه تشییع یا کنسرت. جای وزنکشی در صندوق است، نه خیابان.
برای تندروها این تفاوتهای عینی و جا ماندن از قطار توسعه هیچ اهمیتی ندارد. مسئله اصلی آنان دشمنی با مذاکره و بستن معدود روزنههای باقیمانده تماس ایران با جهان است. حتی قطر را هم شماتت میکنند که چرا راه خود را رفته است و به بیراهه ما پای نگذاشته است؟
رئیس قوهقضائیه روز گذشته در سخنانی درباره بیانیه اخیر جبهه اصلاحات موضعگیری کرد.