بحران اصالت در رسانههای ایران
با ظهور ابزارهای هوش مصنوعی در تولید محتوا، رسانههای ایران با موج کمسابقهای از متون مواجه شدهاند که ظاهری مرتب و زبانی روان دارند اما از اصالت، عمق تحلیلی و بینش بومی خالیاند.
با ظهور ابزارهای هوش مصنوعی در تولید محتوا، رسانههای ایران با موج کمسابقهای از متون مواجه شدهاند که ظاهری مرتب و زبانی روان دارند اما از اصالت، عمق تحلیلی و بینش بومی خالیاند.
گفتوگوی صادقانه در خانواده، شبکههای حمایتی اجتماعی، مهربانیهای کوچک، قضاوت کمتر و همدلی عمیقتر. شاید اینها نتوانند تورم را مهار کنند، اما میتوانند روح جامعه را از فرسایش قدری برهاند. در میان همه سختیها، آنچه میتواند ما را نگه دارد، پایداری ارتباط انسانی، گفتوگو و همدلی است.
هرصبحکه صفحهگوشی را بالا میآوریم، باد نامرئی شبکههای اجتماعی روی شهر میوزد و همه قصهها را یکشکل میکند. انگار صحنهای است که هر روز همان نمایش تکراری روی آن اجرا میشود؛ همان عکسهای کافیشاپی، همان توصیههای انگیزشی، شهری جادوییکه ساکنانش بهطرز عجیبی شبیه هم شدهاند.
زندگی در ایران به شکل ملموسی سنگین شده است. گرانی و فشار معیشت، نفسها را به تنگ آورده، آلودگی هوا بیداد میکند و جنگلی که میسوزد، غمگینمان میسازد. مردم در نوعی تعلیق دائمی بهسر میبرند که میان امید و ناامنی، میان تلاش و بیافقماندن، میان بودن و ندانستنِ فردا معلق مانده است.
ایران امروز در میانه موجی از تحولات فناورانه قرارگرفته که فراتر از مرزهای جغرافیا، شیوه نوشتن، خواندن و حتی اعتمادکردن ما را زیرورو کرده است.
پیمایشهای ملی پرده از واقعیتی نگرانکننده برمیدارند که حتی میان اقشار مرفهتر و دارای نگرش مثبت به نظام سیاسی، سطح احساسات منفی ـ خشم، غم و ناامیدی ـ همچنان بالاست. تنها ۱۵ درصد از تغییرات احساسات منفی را میتوان با متغیرهای اقتصادی و سیاسی توضیح داد.
رسانه، دیدهبان قدرت است و اگر این کارکرد به انجام نرسد، خود نهاد قدرت، متضرر بزرگ خواهد بود. صاحبان قدرت، قدر زبان سرخ رسانههای آزاد را بدانند. نگاه امنیتی به روزنامهنگاران جسور و بیپروا را بردارند و جای آن، دست حمایتگرانه بگذارند. قدرت اگر خردمند باشد، میداند که تحمل رسانه، حفظ خویش است.
اگر روحانیت بتواند بار دیگر درد را بشنود، نقد را تاب بیاورد و به جای فاصله، همدلی بیافریند، آنگاه از دل زخم خشونت، جوانهی اعتماد دوباره خواهد روئید. هنوز میتوان از ویرانی تصویر، پلی به سوی آشتی ساخت؛ پلی که از دل مردم میگذرد.
انسان امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض سیلاب اطلاعات است، اما کمتر از همیشه میاندیشد. شبکههای اجتماعی که قرار بود ابزار آگاهی باشند، به کارخانههای تولید هیجان و اعتیاد بدل شدهاند.
در سالهای اخیر، هر بار تحلیلگری کوشیده است مناسبات قدرت را از زاویهای دلسوزانه تحلیل کند، با برچسب سیاهنمایی طرد شده است.