چالشآفرینی ترامپ
دونالد ترامپ حکمرانی خودشیفته، تاجرمسلک، زرنگ و متهور است. ترکیب این ویژگیها، کلام او را مغشوش و فهم دقیق برنامۀ او را دشوار میکند. او خود را قاطع و عجول نشان میدهد، اما در عمل، سیاستش گام به گام است.
دونالد ترامپ حکمرانی خودشیفته، تاجرمسلک، زرنگ و متهور است. ترکیب این ویژگیها، کلام او را مغشوش و فهم دقیق برنامۀ او را دشوار میکند. او خود را قاطع و عجول نشان میدهد، اما در عمل، سیاستش گام به گام است.
ترامپ بهزعم خود در پی تحقق «عصر طلایی صلح در خاورمیانه» است. همین رؤیا، برخی سران کشورهای عرب را امیدوار کرده است که او از طرحی پرده بردارد که راه تشکیل کشور مستقل فلسطینی را باز کند و زمینهساز برقراری رابطۀ عادی عربستان و به تبع آن عموم کشورهای عرب و اغلب کشورهای اسلامی با اسرائیل شود.
رئیسجمهور آمریکا به میزان جمعیتی که لازم است نوارغزه را ترک کنند و یا سرنوشت این منطقه پس از بازسازی و بهزعم او تبدیلش به جایی بهتر از موناکو اشارهای نکرده است. آیا علاقهمند است که نوارغزه پس از بازسازی به فلسطینیها واگذار شود یا اینکه با خالی کردن این منطقه از جمعیت، علایق بنگویر و اسموتریچ را به اجرا بگذارد.
در اوایل کارِ آقای پزشکیان، نشانههای خوبی از سطح قابل قبولی از اجماع و وفاق و همراهی با رئیسجمهور از جمله رأی اعتماد به تمام اعضای کابینه از طرف مجلس، بروز کرد، اما با گذشت زمان، این نشانهها نهفقط کمرنگ شد بلکه امروزه ستیزهجویی علنی با دولت و نمایندگان آن از سوی برخی نیروهای درون حاکمیت، به وضعیتی بدتر از دور دوم ریاستجمهوری آقای روحانی رسیده است.
ظاهراً برخی از اعضای تیم سیاست خارجی ترامپ همچون جناح راست اسرائیل بر این تصورند که ویرانیهای گسترده در نوار غزه و ضعف حماس و دولت خودگردان فلسطین، زمینه را برای تحمیل طرح تازهای برای حل مسئلۀ فلسطین پدید آورده است.
کشف سیاسی یا شخصی بودن انگیزۀ ضارب هم بسیار مهم است. اگر انگیزۀ ترور سیاسی بوده باشد، علاوه بر چالشِ نحوۀ نفوذ او به دیوان عالی، جای این پرسش مطرح است که او چرا دو قاضی کم و بیش متفاوت را هدف قرار داده است؟
حزبالله مانع انتخاب عون به ریاستجمهوری نشد و حتی به او رأی داد. با این اقدام، آیا حزبالله عملاً پذیرفته است که نقش نظامی خود را به ارتش واگذارد و به صورت شریک سیاسی دولت جوزف عون عمل کند؟ از ظاهر امر اینطور برمیآید. اگر این برداشت صحیح باشد، جوزف عون رئیسجمهوری برای تمام لبنانیها خواهد بود و کشورش را متحد و باثبات خواهد کرد.
دکتر رنانی از جمله استادانی است که او را میتوان در شمار «کنشگران مرزی» به شمار آورد. منظور از کنشگران مرزی آن دسته از شهروندانی هستند که ضمن انتقاد به عملکرد حکومت و هشدار نسبت به پیامدها و نتایج سیاستهای آن، خواهان بهبود شرایط کشور از طریق تلاشهای مدنی و مسالمتآمیز و متقاعد کردن زمامداران به تغییر شیوۀ حکمرانی و رفتار خود هستند.
مرحوم دکتر رئیسطوسی، علاوه بر درس تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر، مسئلۀ نفت و سیاست خارجی آمریکا را هم تدریس میکرد. نگاهش به سیاست خارجی آمریکا همان نگاه استیفن آمبروز در کتاب «روند سلطهگری» بود. این نگاه در دهۀ شصت مورد پذیرش عموم فعالان ملی – مذهبی قرار داشت.
هدف کارتر از شعار ترویج حقوق بشر، در درجۀ نخست به هم زدن این تصویر به نفع کشورش بود. او با فشار بر متحدان مستبد خود از جمله شاه ایران برای بازکردن نسبی فضای سیاسی و فرهنگی جامعه، توانست چهرۀ آمریکا را در نزد لیبرالهای دموکراسیخواه تا اندازهای ترمیم کند. با این حال، دو حادثۀ بزرگ در سطح جهان، کارتر را به عنوان رئیسجمهوری ضعیف در نزد مردم آمریکا و دیگر ملتها معرفی کرد. نخست، وقوع انقلاب در ایران که بلافصله بعد از پیروزی، جنبۀ ضدآمریکایی به خودگرفت و به اشغال سفارت آمریکا در تهران و گروگان گرفتن دیپلماتهای آمریکایی منجر شد. دوم، اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ که اتحاد شوروی را به آبهای اقیانوس هند بهطور بیسابقهای نزدیک میکرد.