توضیحات سید محمد خاتمی درباره انتخابات اخیر و رویکرد ی که این بار اتخاذ کرد
سیدمحمد خاتمی، رهبری جبهه اصلاحات و رئیسجمهوری پیشین روز گذشته در جمع مشاوران خود به تبیین وضعیت کشور، انتخابات و راه برونرفت از بحرانهای پیش رو و بازگشت امید به جامعه پرداخت. بخشی از این سخنان بدین شرح است:«چند روز پیش از برگزاری انتخابات گفتم که همه از مردم سخن میگویند و افزودم فعلاً وقتی میگوییم «مردم»، مراد همان بالای پنجاهدرصدی است که در دو انتخابات قبلی شرکت نکردند و نیز چند میلیون نفری که با رأی اعتراضی و به اصطلاح باطله خود ناخشنودیشان را نشان دادند و در انتخابات آخری هم دیدیم که درصد کسانی که رأی ندادند و نیز آراء باطله از انتخابات قبلی بیشتر بود. این به آن معنا نیست که آنان که در انتخابات شرکت کردند مردم نیستند. مردم همه اقشار و بخشهای مختلف رنگینکمان دلانگیزیاند که ملت ایران نام دارد و مورد احترام عمیق من است. همگی شهروندان ذیحقاند که فقر و فساد و تبعیض را نمیپسندند و همه به فکر اعتلای ایران و بهبود وضع جامعهاند. فعلاً سخن بر سر کسانی است که بهنحوی نارضایتی خود را ابراز داشتهاند و میدارند. امروز علاوه بر ناخشنودی و اعتراض نخبگان و بهخصوص جوانان که به انحاء مختلف ابراز میشود، با توجه به آمار و اطلاعات رسمی باید گفت امر مشترک میان اکثریت بالای ملت نارضایتی از وضع موجود و سامان و سازمان راهبردی جامعه است که روزبهروز امید به آینده نیز کمتر میشود[...] در چنین وضعی براندازان نرم و سخت میکوشند از این نارضایتی در راستای ادعاهای واهی خود سوءاستفاده کنند؛ درحالیکه بر این باورم اکثریت قاطع ناراضیان(و بسیاری از کسانی که در انتخابات شرکت کردند) ناراضیاند اما به هم خوردن امنیت و ثبات کشور را نمیخواهند. غالب مردم اصلاح کمهزینه و پرفایده امور را طالبند، لذا نظر «براندازی نه ممکن است، نه مطلوب»؛ از جمله در همین جا معنی پیدا میکند. مطلوبترین راه برای رهایی از این وضع یک مصالحه ملی است که در سایه آن، اولاً، جامعه نشاط خود را بازیابد و زمینه مشارکت فعال مردم را فراهم آورد. ثانیاً، راه براندازی مسدود گردد و از خودبراندازی نیز که برای حاکمیت و مردم زیانهای فراوانی دارد، خودداری شود. ثالثاً، از دامنه پیشرفت بحرانهایی که روزبهروز بیشتر میشود، کاسته گردد. این یعنی مصالحه ملی برای اصلاح ساختار، رویکرد و رفتار بهخصوص از جانب نظام حکمرانی. گفتهام و باز هم میگویم که راه نجات، استقرار مردمسالاری توسعهگراست و با توجه به واقعیتهای تاریخی و اجتماعی کشور و اعتقاد بخش مهمی از مردم، «جمهوری اسلامی» که دستاورد مهم انقلاب است، میتوانست و میتواند پاسخگوی بسیاری از خواستهای تاریخی ملت و آرزوهای دیرینه او باشد و انسجام و امنیت ملی و پیشرفت کشور و مصالح و منافع ملی را تامین کند امّا کدام جمهوری اسلامی؟ جمهوریت مردمسالار به همان معنی که در دنیا هست و اسلامیّت(در عرصه حیات اجتماعی) که نهتنها با پایههای اصلی جمهوریت مردمسالار سازگار باشد بلکه آن را تقویت و خواستنیتر کند[...] این بنده کوچک خدا همیشه بر انتخابات و اهمیت آن تاکید داشته است و دارد و راه خیرخواهانه اصلاح وضع نگرانکننده کشور را «اثربخش کردن نهاد انتخابات» میداند. من آنچه را که برای بهبود وضع و در جهت منافع ملت و کشور و حتی حکومت به نظرم میآمده است، تاکنون گفتهام و پیشنهاد کردهام، امّا متاسفانه به آن اعتنایی نشده است. این بار تصمیم گرفتم که اگر نمیتوانم کاری برای مردم بکنم همراه و همنوا با خیل ناراضیانی باشم که در عمق وجودشان بر این باورند که اگر راه نجاتی باشد راه اصلاح امور است. آگاهانه و صادقانه رأی ندادم تا به هیچکس دروغ نگفته باشم. بدون اینکه با انتخابات معنادار بهعنوان منشأ تقویت قدرت و حاکمیت ملت و امنیت ملی و ترمیم اعتماد همگانی، مخالف باشم و بدون اینکه با رأی دادن مردم مخالفت کنم، رأی ندادن را در شرایط نامطلوب کنونی وجه دیگری از رأی دادن در وضعیت حتی نسبتاً مطلوب انتخابات میدانم؛ به این امید که با رأی ندادن در این شرایط اعتماد آسیبدیده مردم از حکومت و جریانهای سیاسی از جمله اصلاحطلبی(که دامنهاش گستردهتر از دایره اصلاحطلبان رسمی است) تا حدی ترمیم شود. نیاز حیاتی امروز کشور بازگرداندن سرمایه اجتماعی و حرکت بهسوی نوعی مصالحه میان حاکمیت و مردم برای نجات کشور از تهدیدها و بحرانها و برداشتن گامهای جدی برای ورود به وضعی است که در آن ثبات و امنیت پایدار و پیشرفت همهجانبه کشور و آزادی و رفاه و بهبودی معیشت همه طبقات مردم و عزّت ملی و بینالمللی ایران عزیز تامین شود.»