تعمیق تعامل تهران و ریاض در سایه واقعیتهای منطقه
روند تازه روابط ایران و عربستان که بر پایه گفتوگوهای مستمر و رویکردی واقعگرایانه شکل گرفته، دو کشور را به سطحی از تعامل رسانده که رفتوآمد دیپلماتیک مقامات، بررسی پروندههای منطقهای و طرحریزی همکاریهای جدید به روندی معمول در روابط تهران و ریاض تبدیل شده است؛ مسیری که در صورت استمرار میتواند امنیت و توسعه را برای هر دو طرف تقویت کند.
به گزارش هممیهن آنلاین و به نقل از ایرنا، روابط جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی طی یک دهه اخیر دستخوش تغییراتی شده که کمتر تحلیلگری در سالهای گذشته قادر به پیشبینی آن بود. طی این سالها، دو کشور با وجود تجربه تنشهای عمیق، به تدریج به نقطهای از گفتوگو و همکاری رسیدهاند که اکنون نام عربستان در کنار میانجیگران احتمالی برخی تحولات سیاسی منطقه نیز مطرح میشود.
در جدیدترین اقدام دیپلماتیک، «سعود بن محمد الساطی» معاون سیاسی وزارت خارجه عربستان به تهران سفر کرد؛ سفری که ادامه رایزنیهای دو کشور درباره مسائل دوجانبه و پروندههای مهم منطقهای از جمله سوریه، لبنان و فلسطین بود. او در دیدار با «سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران، درباره توسعه همکاریها و نگرانیهای مشترک، بهویژه استمرار حملات رژیم صهیونیستی در منطقه، گفتوگو کرد.
این سفر بخشی از روندی است که طی ماههای اخیر میان تهران و ریاض شکل گرفته و محور اصلی آن امنیت سوریه و پیامدهای تحولات این کشور بر منطقه است. «محمدرضا رئوف شیبانی» نماینده ویژه ایران در امور سوریه نیز در همین چارچوب با مقام سعودی دیدار کرد. به گفته «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت خارجه، این گفتوگوها با هدف تبادل نظر درباره شرایط سوریه و مقابله با تهدیدهای ناشی از تجاوزات رژیم صهیونیستی انجام میشود.
سخنگوی وزارت خارجه هرگونه تحلیل درباره میانجیگری عربستان میان تهران و دمشق را نادرست دانست و تأکید کرد این رایزنیها با هدف فهم بهتر شرایط و هماهنگی منطقهای صورت میگیرد، نه ایجاد کانال میانجیگری.
تحولات یک دهه گذشته، بهویژه بحران سوریه، حملات رژیم صهیونیستی در منطقه و دخالت بازیگران خارجی، آثار عمیقی بر روابط ایران و عربستان بر جای گذاشت. تغییرات سیاسی در سوریه و پیامدهای امنیتی آن موجب شد بسیاری از معادلات قدیمی دچار بازنگری شود. در عین حال، ضرورت مدیریت خطر سرریز ناامنی به کشورهای همسایه، تهران و ریاض را به سمت همکاری بیشتر سوق داده است.
با وجود سابقه طولانی چالشها – از حادثه حج سال ۶۶ تا حمله به سفارت عربستان در تهران – هر دو کشور در مقاطع مختلف کوشیدهاند مسیر تنش را کاهش دهند. تلاشهای دیپلماتیک در دهه ۷۰، همراهی عربستان با روند تنشزدایی و پذیرش میانجیگری چین در سال ۱۴۰۱ از جمله نقاط عطف این مسیر بوده است.

در کنار این تحولات، تغییرات گسترده در محیط بینالملل و منطقه نیز نقش مهمی در نزدیکی دوباره تهران و ریاض ایفا کرد. طرحهای صلح تحمیلی، تشدید بحران فلسطین، گسترش حملات رژیم صهیونیستی و بیثباتی ناشی از ماجراجوییهای تلآویو، دولتهای منطقه را به سمت راهکارهای بومی امنیت سوق داد. حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به ایران و تجربه هدف قرار گرفتن قطر نیز بر اهمیت بازنگری در سازوکارهای امنیتی منطقه افزود.
اقتصاد نیز به عاملی تعیینکننده در رویکرد جدید عربستان تبدیل شده است. طرحهای بلندپروازانه توسعهای بنسلمان، از هوش مصنوعی تا پروژههای بزرگ شهری، نیازمند ثبات پایدار است و همین ضرورت تمرکز بیشتری بر کاهش تنشهای منطقهای ایجاد کرده است.
با وجود احتیاطهای طبیعی در روابط بینالملل، نشانههای موجود حکایت از آن دارد که تهران و ریاض در دورهای تازه از تعامل قرار گرفتهاند. این روند میتواند در آینده در حوزههایی چون همکاری اقتصادی، ابتکارات منطقهای در حوزه انرژی و حمایت از سازوکارهای مشترک امنیتی نمود بیشتری پیدا کند؛ به شرط اینکه دو کشور از مسیر فعلی مراقبت کرده و اجازه ندهند عوامل خارجی در روند نزدیکسازی روابط اخلال ایجاد کنند.