سیستمهای بسته و میل به زوال
صادق سپندارند مدرس دانشگاه امروز هرچه تلاش کردم موفق نشدم از تاکسی اینترنتی استفاده کنم و بنابراین به اجبار از تاکسیهای کنار خیابان یک تاکسی دربست گرفتم. ترا
صادق سپندارند
مدرس دانشگاه
امروز هرچه تلاش کردم موفق نشدم از تاکسی اینترنتی استفاده کنم و بنابراین به اجبار از تاکسیهای کنار خیابان یک تاکسی دربست گرفتم. ترافیک سنگین باعث شده بود از اینکه یک تاکسی پیدا کرده بودم خیلی خوشحال باشم چون احتمالاً به موقع به قرار جلسه میرسیدم. از راننده تاکسی پرسیدم که برای مسیریابی از چه ابزاری استفاده میکنید؟ راننده درحالیکه با چند سرفه صدای خود را صاف میکرد، گفت، من چهل سال تجربه رانندگی دارم و مسیرها و خیابانها را از هر ابزاری بهتر بلدم. من که برای به موقع رسیدن به جلسه کاری عجله داشتم یکی از ابزارهای مسیریابی را در گوشی تلفنم باز کردم و چندبار به راننده مسیر پیشنهادی را توضیح دادم. اما در گوش رانندهی باتجربه نرفت که نرفت و همچنان پرقدرت و بیتوجه، مسیر را ادامه میداد. از بخت بد من، خیابانی که راننده انتخاب کرده بود بهطرز عجیبی ترافیک سنگینی داشت. مجدد به راننده گفتم این ابزار مسیریابی من پیشنهاد میکند که مسیر را برگردیم اما راننده باتجربه اصرار به ادامه مسیر غلط خود داشت. البته برای اینکه نشان دهد که مسیرهای دیگری هم بلد است از خیابان اصلی وارد کوچه باریکی شد، اما انگار این مسیر بدتر از
مسیر قبلی بود. حالا نه راه پس وجود داشت نه راه پیش، راننده که کمکم عصبانی شده بود به من گفت، اگر شما نمیگفتید که عجله دارم و از فلان مسیر بروید من مسیر اصلی خودم را تغییر نمیدادم. حالا نهتنها به موقع به جلسه نمیرسیدم که متهم اصلی این معطلی هم شده بودم. نزدیک به پنجاه دقیقه در یک کوچه مانده بودیم. راننده عصبانی سیگار بدبویی هم روشن کرد و حالا ترافیک، صدای بوق، راننده عصبانی و دود سیگار شرایط بینظیری را ساخته بود. ادامه ماجرا چندان دلچسبتر از قبل پیش نرفت.
طبق اصل دوم ترموديناميک کلاسيک، يک سيستم بسته که با محيط پيرامون هيچگونه ارتباطى ندارد، در اثر آنتروپى کمکم به بىنظمي، بىتعادلى و کهولت عناصر متشکله درونى خود دچار شده و بهدليل عدم ارتباط با محيط پيرامون براى تجديد مواد و تأمين انرژي به سمت نابودى میرود. واژه آنتروپي حاكي از تمايل سيستمها به كهولت و بينظمي است.
بهعبارت دیگر مادامی که یک سیستم یا نظام تمایلی به تغییر متناسب با شرایط ندارد نیازی نیست که یک دشمن یا نیروی بیرونی باعث نابودی شود. سیستم خود به خود از درون متلاشی خواهد شد. سازمانها، سیستمها و نظامها راهی به جز انعطافپذیری و تطابق با شرایط ندارند و در صورتی که دست به اصلاحات متناسب با شرایط نزنند قطعاً بهزودی به سمت نابودی خواهند رفت.
استراتژیها و برنامههای یک نظام آنهایی نیست که در اسناد کتابخانههای مدیران در حال خاک خوردن است. استراتژیها و برنامههای یک نظام، تمامی اقداماتی است که در حال انجام آن است. اگر یک فرد ناشایست مدیریت سازمان یا سیستمی را برعهده دارد هرچند در برنامهها و اسناد آن سازمان یا سیستم، کلمات شایستهسالاری و تخصصگرایی پررنگ شده باشد اما «آنچه اجرا شده است» نشاندهنده برنامه عملی آن سازمان یا سیستم است.
بهترین منبع برای اینکه بدانیم برنامههای اجرایی یک سیستم یا نظام درست بوده یا خیر، بررسی تحلیل وضعیت فعلی آن سیستم و پیشبینی روندهای آتی آن است.
اگر وضعیت فعلی و روندهای یک سیستم یا نظام، نشاندهنده شرایط مناسب و عالی است یعنی برنامهها و اقدامات گذشته آن درست بوده اما اگر وضعیت و روندهای یک سیستم وضعیت نابسامانی را نشان میدهد یعنی باید در انتخاب مسیر تجدیدنظر کرد. راههای کهنه به مقصدهای نو نخواهد رسید.
این مهم در گام اول با قبول نتایج عملکرد نامناسب و اخذ بازخوردهای لازم از اشتباهاتی که منجر به این عملکرد شده است، آغاز میشود. سپس اصلاح سیستمها، فرآیندها و فکرها و اگر نمیتوانید فکرها را عوض کنید آدمها را عوض کنید؛ قطعاً بعضی افراد برای بعضی جایگاهها ساخته نشدهاند. بهعنوان مثال من فارغالتحصیل رشته مدیریت، مناسب جایگاه یک پزشک در یک بیمارستان نخواهم بود.
در میان راه از تاکسی پیاده شدم و ترجیح دادم ادامه مسیر را با آن راننده با تجربه طی نکنم. سیستمهای بسته نیازی به رقیب بیرونی ندارند؛ خودشان، خودشان را نابود خواهند کرد.