| کد مطلب: ۳۰۱۵۵

گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد/ درباره عکسی از مسعود پزشکیان و رجب طیب اردوغان

ما از سِرِ درون کسی با خبر نیستیم. به همین ترتیب از مکنون قلبی پزشکیان بی‌خبریم. از روی عکس، فیلم‌، سخنرانی و... ظاهراً انسان افتاده‌ای است. خیلی اهل ادا درآوردن و فیلم‌بازی کردن نیست. داش مشدی راه می‌رود و گاهی وقت‌ها بی‌حوصله است. تا جایی که وقتی بسته‌ای به او می‌دهند و فکر می‌کند نباید آن را بگیرد بدون مصلحت‌اندیشی پرتش می‌کند. شاید رفتار او از نگاه ما درست نباشد که نیست. اما حقیقت این است که بهتر است به جای این میزان از زوم شدن روی یک شخصیت اجازه بدهیم خودش باشد.

گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد/ درباره عکسی از مسعود پزشکیان و رجب طیب اردوغان

یک وقتی به شوخی و جدی در کنفرانس‌های خبری در کمین رئیس‌جمهور و وزیر و وکیل می‌نشستیم بعد از هر بار که آن شخص از دستش در می‌رفت و خبط که چه عرض کنم دست از پا درازتر می‌کرد در کسری از ثانیه شاتر را فشار می‌دادیم و زیر لب می‌خواندیم: «گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد/ جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست.» بعد از آن یا عکس را در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها منتشر می‌کردیم یا اینقدر غیرقابل انتشار می‌شد که توی آرشیو می‌ماند بلکه گذر زمان رخصت انتشار دهد. حالا اما این روزها فکر می‌کنم آن عکس‌ها که می‌گرفتیم چه ارزشی داشت؟ آیا واقعاً دردی از مردم دوا کرد؟ مثلاً اینکه در کنفرانس مطبوعاتی فلان رئیس‌جمهور ـ احتمالاً به اشتباه ناظر چاپ ـ رنگ سبز پرچم مایل به آبی چاپ شده بود و تا یک هفته بعد از چاپ عکس‌ها یک مملکت داشتند بالا و پایین می‌کردند دیدی مشایی و احمدی‌نژاد به پرچم هم رحم نکردند...

دو سه روز پیش در حاشیه اجلاس دی ۸ پزشکیان و اردوغان به یکدیگر می‌رسند. رئیس‌جمهور احتمالاً از روی عادت جهت چاق‌سلامتی دست را روی سینه می‌گذارد و در ادامه می‌گوید «نئجه سن؟» اردوغان جواب می‌دهد «ساغ اول سیز نئجه سیز؟» و بویورون و... بعد هم مسئول تشریفات دو طرف را به نشستن روی صندلی دعوت می‌کند.

تمامی این پروسه کمتر از ده ثانیه اتفاق می‌افتد. دوربین‌های فیلمبرداری و عکاسی اما در حال ثبت تصویر هستند. چند ثانیه بعد دوربین‌ها از اتاق بیرون می‌روند و دو نفر حرف‌های اصلی و «آف د رکورد» را با هم رد و بدل می‌کنند. حرف‌هایی که به این‌ راحتی‌ها محتوایش در دسترس عموم قرار نمی‌گیرد. بعد از هر نشست و برنامه اما کاربران فضای مجازی با همچین تصاویری سر خودشان را گرم می‌کنند و... 

ما از سِرِ درون کسی با خبر نیستیم. به همین ترتیب از مکنون قلبی پزشکیان بی‌خبریم. از روی عکس، فیلم‌، سخنرانی و... ظاهراً انسان افتاده‌ای است. خیلی اهل ادا درآوردن و فیلم‌بازی کردن نیست. داش مشدی راه می‌رود و گاهی وقت‌ها بی‌حوصله است. تا جایی که وقتی بسته‌ای به او می‌دهند و فکر می‌کند نباید آن را بگیرد بدون مصلحت‌اندیشی پرتش می‌کند.

شاید رفتار او از نگاه ما درست نباشد که نیست. اما حقیقت این است که بهتر است به جای این میزان از زوم شدن روی یک شخصیت اجازه بدهیم خودش باشد. چون او بالاخره به همین زودی‎‌ها توسط مشاورانش «بریف» می‌شود و کمترین کاری که می‌کند این است که ناخودآگاه از خود واقعی‌اش دور می‌افتد. همانطور که باقی آقایان دور شدند.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
پربازدیدترین