استقبال اصلاح طلبان از تــــوافق
سومین کنگره حزب توسعه ملی با پیام خاتمی برگزار شد
سومین کنگره حزب توسعه ملی با پیام خاتمی برگزار شد
گروه خبر: سومین کنگره سراسری، انتخابات شورای مرکزی و داوری حزب توسعه ملی ایران رو پنجشنبه برگزار شد. این در حالی است که برگزاری کنگره حزب توسعه ملی در اسفندسال گذشته لغو شد و این حزب ۱۷ اسفند طی نامهای به رئیسی به لغو برگزاری کنگرهاش انتقاد و اعتراض کرد. در بخشی از این نامه توضیح داده شده است که «با وجود هماهنگیهای قانونی لازم با وزارت کشور و کمیسیون مربوطه، کمتر از ۴۸ ساعت قبل از آغاز کنگره، از وزارت کشور و به طور شفاهی با این حزب تماس گرفته شده و مراتب درخواست کمیسیون احزاب مبنی بر لزوم عدم برگزاری کنگره در وقت مقرر و همچنین عدم حضور نماینده ناظر وزارت کشور در روز برگزاری کنگره اعلام شده است.» محمدصادق نوروزی، دبیرکل حزب توسعه ملی در مراسم افتتاح سومین کنگره سراسری این حزب گفت: «فعالیت سیاسی مقدسترین فعالیت در جامعه است. اعضای حزب توسعه سابقهای طولانی از قبل از انقلاب تا امروز در پیگیری اهداف انقلاب دارند. حزب توسعه در این مقطع وضع کشور را بحرانی تلقی میکند و برای خروج از بحران، تلاشهای خود را انجام داده است. حزب این شرایط را ناپایدار تلقی میکند و امیدوار است که مشکلات حل شود. ما در سال ۱۴۰۱ نامهای محرمانه به رهبری نوشتیم و از ایشان خواستیم که در حوزه سیاست خارجه بهویژه در خصوص برجام و پیوستن بهFATF تغییراتی صورت گیرد.» او با اشاره به اینکه ما به حاکمیت هشدار دادیم که اعتراضات، خواستی عمومی و اجتماعی است که باید به آن توجه شود، افزود: «البته ما معتقدیم که اعتراضات ۱۴۰۱ رنسانسی در کشور بود و ماندگار باقی خواهد ماند. امیدواریم که حاکمیت با عقلانیت مانع ایجاد دوقطبی در کشور شود. متاسفانه دولت رئیسی نتوانسته موفق عمل کند و ما از ایشان خواستیم که کنارهگیری کند؛ همین باعث شد که برخوردهایی هم با حزب ما صورت گیرد و مانع برگزاری کنگره ما در اسفندماه گذشته شدند.»
فعالیت سیاسی در زمانه کنونی دشوار است
محسن آرمین، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده مجلس ششم، در سومین کنگره حزب توسعه ملی تاکید کرد: «سومین کنگره حزب توسعه ملی در حالی برگزار میشود که کشور بحرانهای بزرگی را تجربه میکند و با روشن شدن نتایج شیوههای غلط مدیریتی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به تدریج به نقطه تصمیمگیریهای حساس و سرنوشتساز نزدیک میشویم. این واقعیت اهمیت فعالیت اصلاحطلبان را بهویژه در قالب احزاب سیاسی دوچندان میکند. ارسطو معتقد بود، انسان مدنی بالطبع است بهگونهایکه هویت او در مدینه و در ارتباط با دیگران شکل میگیرد و ساخته میشود. فقط ددان و خدایان قادرند بیرون از مدینه و در تنهایی و فردیت زیست کنند. مقصود از زندگی در مدینه صرفا نشو و نمای زندگی بیولوژیکی در جامعه نیست. عضویت در مدینه در تامین نیازهای مادی فرد از سوی دیگران خلاصه نمیشود.»
او با بیان اینکه عضویت در مدینه با مفهوم شهروند تعریف میشود، افزود: «شهروند دارای حقوق و متقابلاً تکالیفی نسبت به اجتماع است. شهروند مسئول، شهروندی است که اهداف و منافع خود را از طریق رعایت و احترام به منافع دیگر تعقیب میکند. به همین دلیل، فعالیت سیاسی، شریفترین فعالیتهاست. زیرا مقاصد و اهداف در قالب فعالیتهای مدنی، سیاسی و اجتماعی قابل پیگیری است. فراروی انسان از منافع فردی و داشتن دغدغه رفاه و سعادت دیگران، همان چیزی است که در فرهنگ دینی ما از آن بهعنوان احسان و ایثار یاد میشود. احسان یعنی کمک به دیگران بدون هرگونه چشمداشت و انتظار جبران، و ایثار یعنی مقدم داشتن دیگران بر خود، فعالیت سیاسی مصداق کامل فراروی از خود و تلاش برای کاهش مرارت و تامین سعادت جامعه است. این فعالیت بهویژه در این زمانه کاری سخت و دشوار است. هم به لحاظ هزینهها و محرومیتهایی که در پی دارد هم به این سبب که با کسانی مواجه هستیم که مردم را نه شهروند، بلکه رعیت میدانند و میخواهند. آنکه برای توجیه پنهانکاریها از مردم میگوید خدا هم با مردم شفاف نبود و پیامبران هم با مردم شفاف نبودند.»
آرمین با اشاره به اینکه فعالیت سیاسی و دفاع از حقوق مردم در برابر چنین تفکری، بیشک جهاد به معنای واقعی کلمه است، گفت: «امیدوارم این کنگره و مصوباتش منشاء تحول و نقطه عطفی در فعالیتهای حزب توسعه در این شرایط دشوار باشد.»
ریشه ناکامیها در برابر تحجر
آیت الله محمد سروش محلاتی، استاد حوزه و دانشگاه نیز در سومین کنگره سراسری حزب توسعه ملی گفت: «شرایط سخت و سنگین کشور این سوال را مکرراً در میان مردم و خواص به وجود میآورد که اولاً مشکل ما چیست؟ و ثانیاً ریشه مشکل کجاست؟ پاسخهای مختلف و متنوعی در این زمینه مطرح میشود و هرکس به فراخور فهم خود به این پرسش پاسخ میدهد. برخیها ناکارآمدی را مطرح میکنند و علت آن را عدم حضور نیروهای کارآمد، محدودیت انتخابات و اعمال سلیقه در آن بهویژه نظارتهای تنگنظرانه میدانند. همینطور تحلیلهای دیگری ارائه میشود. حدس و گمان بنده این است که در مقاطعی در مبارزه با تحجر و مقدسنمایی موفق بودیم و در یک مقاطع دیگری در این مبارزه موفق نبودهایم و ناکامیهای امروز ریشه در عدم موفقیت در این مبارزه دارد. به تعبیر دیگر، از وقتی که تحجر از وضعیت مغلوب بودن به وضعیت غالب بودن درآمد، همه چیز دچار تغییر شد.»
او افزود: «بسیاری از مسائل نظیر انتخابات، زنان، هنر، اقوام، اقلیتهای مذهبی، آزادیهای سیاسی و دهها موضوع دیگر کموبیش مرتبط با مسئله تحجر هستند و اگر نگاه غالب تحجر باشد اینگونه پیامدها طبیعی و عادی است. انقلاب وقتی آغاز شد، چه حضور روحانیت و شخص حضرت امام، و چه حضور اقشار دیگر، مخصوصا از دانشگاهیان نوعی حرکت ضدواپسگرایی و تحجر بود. شاید برای کسانی که از نزدیک آن شرایط را درک نکردهاند، فهم و درک این نکته سخت باشد. میخواهم به برخی اسناد در این رابطه اشاره کنم. مثلا امام خمینی که در رهبری نهضت نقش اول را دارد، در پیامی به سیدحمید روحانی تعبیری را در زمینه تدوین تاریخ داشتند مبنی بر اینکه «ما باید نشان دهیم که چگونه مردم علیه ظلم و استبداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند». از یک سو تعبیر ایشان این است که قیام مردم علیه ظلم و استبداد بوده، و از سوی دیگر به تعبیر ایشان قیام مردم علیه تحجر و واپسگرایی است. قیام علیه ظلم و استبداد روشن است و مربوط میشود به رژیم پهلوی، اما قیام علیه تحجر و واپسگرایی دیگر چیست؟ امام در موارد دیگری که اظهارنظر میکنند، بهعنوان مثال، در منشور روحانیت میگویند که باید برای طلاب جوان ترسیم شود که چگونه در دوران وانفسای نفوذ مقدسین نافهم و سادهلوحان بیسواد، عدهای کمر همت بستند.»
سروش محلاتی با اشاره به اینکه تعبیر دیگری هم ایشان دارند که آن دوران را توصیف میکند، تاکید کرد: «با این عبارت که «از داخل جبهه خودی، گلوله حیله و مقدسمآبی و تحجر بود» این گلولهها که به طرف انقلابیون شلیک میشد، درگیری بسیار آشکاری را نشان میداد که امام در میان سخنانشان بر آن تصریح میکنند. تعبیر دیگری هم امام دارد؛ وقتی در شروع مبارزات عدهای متحجر و واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند، امام میگوید خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده، هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است. یعنی همه فشاری که از ناحیه رژیم وجود داشت از یکسو و فشاری که از ناحیه متحجرین وارد میشد، از سوی دیگر، امام را بر آن داشت که بگویند خون دلی که از ناحیه متحجرین میخورند، بیشتر است. امام در جای دیگری میفرمایند قصه متحجرین تمام نشده است. از این رو، به نظرم باید قضیه تقابلی که تحجر با انقلاب داشت شرح و بسط پیدا کند. باید دید آیا جریان تحجر با پیروزی انقلاب مغلوب شد یا از بین رفت؟ حضرت امام در این باره میفرمایند؛ روحانیون مقدسنما و تحجرگرا کم نبوده و نیستند و بعد این نکته را در نامهای که درباره شطرنج نوشتند، اضافه میفرماید که تحت تاثیر مقدسنماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید، چراکه اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا، به مقام و موقعیتمان نزد مقدسنماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمهای وارد شود، بگذارید هرچه بیشتر وارد شود.»
او افزود: «امام در پیامی به روحانیون میفرماید، خطر تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست. این احساس خطری است که امام نسبت به آینده داشتند. امام همینطور نسبت به حاکمیت فکری روحانینمایان و متحجرین نیز نگران بودند. امام همچنین در پیام تسلیت به مناسبت درگذشت آیتالله سیدروحالله خاتمی نوشتند که او یک عمر با تحجر و واپسگرایی جنگید. میخواهم این سوال را از شما مطرح کنم که بعد از حضرت امام، اصلا این موضوع مطرح شده؟ یعنی مسئله تقابل جریان فکری انقلاب با تحجرگرایی مطرح شده است؟ و سوال دوم اینکه تحجرگرایان که تا دیروز مقابله میکردند امروز کجا هستند و چرا دیگر مقابله نمیکنند؟»
انتخاب شورای مرکزی حزب توسعه ملی
پس از سخنرانیها ۱۵ عضو اصلی و ۵ عضو علیالبدل همچنین ۵ عضو اصلی شورای داوری و ۲ عضو علیالبدل به مدت دو سال انتخاب شدند. صادق نوروزی، محمدعلی باقری، محسن آرمین، میثم عنقایی، فیضالله عربسرخی، مرضیه آذرافزا، محسن باستانی، حجت اسماعیلی، علی تقیزاده، الهه نوری، احسان بیسادی، محسن احمدوند، فیصل ضرغامی، مهدی یوسفیجمارانی و سیداحمد هاشمی بهعنوان اعضای اصلی شورای مرکزی حزب توسعه ملی انتخاب شدند. در همین کنگره سجاد احمدوند، علی مهرآبادی، وحید دستگاهدار، سیدحسن حسینی و عباس موسایی بهعنوان اعضای علیالبدل شورای مرکزی با آرای اعضای کنگره برگزیده شدند. در انتخابات شورای داوری نیز منیر شجاعی، مهدی غفوریان، میثم شهریاحمدیان، رضا دهقانپاک و حمید خزایی بهعنوان اعضای اصلی و عبدالرضا مهدیان و علی یوسفی بهعنوان اعضای علیالبدل این شورا انتخاب شدند.