روایت مهرداد خدیر از روز مادر: اگر بهشت زیر پای مادران است، چرا مادران از برخی حقوق طبیعی محروم‌اند؟

به گزارش هم‌میهن آنلاین، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت:  صدا و سیما و نهادهای رسمی برای روز مادر سنگ تمام گذاشتند و برای صدمین بار فیلم "مادر" ساختۀ علی حاتمی را هم از شبکۀ آی‌فیلم تماشا کردیم که انصافا شاهکار است و آدم سیر نمی‌شود اگرچه بخش‌های جمشید آریا و مرحوم نادره -که از مادرهای دوست داشتنی سینمای ایران است- به کلیت فاخر فیلم آسیب رسانده‌اند. 

روز مادر اما محدود به این نیست که گلی بخریم و به مادران‌مان اهدا کنیم و آنها که این گوهر را از دست داده‌اند بر سر مزار یاد مادر را زنده کنند.

به صورت ناخواسته و خلاف اراده و میل اقتدارگرایی ایرانی که به جای مردم تصمیم می‌گیرند و از طرف مردم سخن می‌گویند پرسش‌هایی هم در ذهن درمی‌گیرد و پیشاپیش باید از امامان محترم جمعه خاصه جناب علم‌الهدی عذرخواهی کرد چون مطلوب آنان انقیاد و اطاعت کامل و بی چون و چراست و انگار رابطۀ ‌رادیکال با تفکر مثل رابطۀ جن و بسم‌الله است و به سبب همین است که لمپنیسم را بر اندیشه ترجیح می‌دهند و به خاطر همین به تعبیر دوست همکارمان از دکتر حمید رضا صدر و امیر حاج‌رضایی به فحش خواهر مادر خداداد عزیزی رسیدیم که البته تقصیری متوجه این آخری نیست چون از هر گونه تربیت مدنی محروم بوده و باید بر دیگران خرده گرفت که با اطلاع از خصایص او باز هم به او آنتن زنده می‌دهند و لابد کارشناسان دیگر حاضر نمی شوند ولو با قول کادوهای اسپانسر با محمد حسین میثاقی در یک قاب قرار گیرند.

از روز مادر دور نیفیتم! اگر بهشت زیر پای مادران است که هست چون بزرگان گفته‌اند چرا مادران از برخی حقوق طبیعی محروم‌اند؟

اگر مادر، شایسته تکریم است چرا وقتی بحث اجبار در پوشش می‌شود فراموش می‌کنید شماری از زنانی که هر هفته آماج تهدیدات و حملات تریبون‌هایی قرار می‌گیرند مادرند؟

برخی از قوانین موجود شایستۀ زنان ایرانی نیست. انگ مخالفت با شرع هم وارد نیست. چون بینان‌گذار این نظام تئوری مصلحت را درانداخته و از دریچۀ مصلحت هر مقوله نامنتناسب با نیاز روز قابل حل است و شاید وقت آن باشد که رییس کنونی مجمع تشخیص مصلحت این نهاد را از بی عملی پس از هاشمی رفسنجانی خارج کند.

تا صحبت از برابری می‌شود به سبک شیخ فضل‌الله نوری می‌گویند در اسلام مساوات و برابری نداریم و برابری غربی است و آقای قالیباف هم گفته عدالت جنسیتی مهم‌تر از برابری است و برابری، غربی است در حالی که در همان مجلس که او رییس آن شده با رأی برابر زنان و مردان، نماینده شده و با رأی برابر زنان و مردان نماینده، رییس شده و اگر برابری، بد است چرا زن و مرد نماینده در استیضاح و رأی اعتماد رأی برابر دارند؟!

چرا در مهریه گیر کرده‌اند و نمی‌دانند چه کنند؟ چون در غیاب قوانین حمایتی مهریه به تنها ابزار زنان بدل شده و در مقابل برخی سنت‌گرایان می‌گویند وظیفۀ زن، تمکین است ( پاسخ به نیازهای جنسی مرد) و وظیفۀ مرد هم تأمین مادی او و انگار مهریه بهای این بدن است که پرداخت آن بر عهدۀ مرد و در زمرۀ تعهدات اوست و در حالی که در نظام قضایی اسلام زندان استثناست هزاران نفر را به خاطر بدهی مهریه به زندان انداخته‌اند آن هم در کشوری که مهریه بر اساس سکه طلا تعیین می‌شود و سکه 50 هزار تومانی در سال 78 به 120 میلیون تومان در 1404 رسیده!

از صبح تا شب قربان صدقه مادران می‌روند  و تشویق می‌کنند زنان، مادر شوند اما نمی‌گویند حقوق آنها چه می‌شود؟

زنان بیش از شاخه‌های گل که زیباست و باید هدیه داد و حرفۀ تضعیف شدۀ پرورش گل را تقویت کرد به اصلاح قوانین نیاز دارند. 

در قانون برابر، دیگر مهریه کلان و به زندان انداختن که کاسبی برخی زنان شده هم جا و توجیه ندارد.

چرا تا بحث زنان پیش می‌آید یادشان می‌آید عین شرع عمل کنند و طابق النعل بالنعل آن ولی در بانک‌داری با بهره کنار می‌آیند و نمی‌گویند در اسلام مالیات نداریم و ی مالیات هم می‌گیرند در اقسام مختلفۀ آن.

برای مادری که در به در به دنبال حضانت و سرپرستی فرزند است یا سهم کمتری از ارث پدری می‌برد -چون برادر گردن‌کلفت او مرد است- یا اگر سوار موتور سیکلت شود نمی‌تواند از بیمه استفاده کند یا اگر کشته شود باید به خانواده قاتل دیه بپردازند اصلاح قوانین مهم‌تر از تعریف و تمجیدهای صدا و سیماست.

تازه برخی معتقدند اگر سنت‌گرایان از مادر این همه تجلیل می کند شاید در بطن آن نکوهش فرزندنیاوری هم باشد یعنی می‌خواهند بگویند زن تا به درجه مادری نرسد کامل و ستودنی نیست.

در دنیای مدرن، تبعیض پذیرفتنی نیست و این ساختار تبعیض‌آمیز است. 

توجیه شرع هم قابل قبول نیست چون حجاب کثیری از زنان ایرانی ولو با شالِ شل هم کاملا شرعی نیست یا منع مردان از تعدد زوجات و چند همسری هم شرعی نیست. این که مرد هر گاه اراده کند نمی‌تواند زن خود را طلاق دهد هم شرعی نیست چون در شرع مرد هر گاه اراده کند می تواند و ولی حالا باید روند دادگاه را طی کند در حالی که برای استفاده از حق که نباید نیاز به رأی دادگاه باشد.

منظور این است که اگر شرع کافی بود به ثبت قانونی ازدواج و دریافت شناسنامه هم نیاز نبود. در شناسنامه دختران زیر 15 سال صفحه ازدواج ندارد و این هم شرعی نیست و همه اینها یعنی آقایان متوجه‌اند که شرع برای اداره امور جاری کافی نیست و می‌توان با قوانین مصوب مجلس واقعی که منتخب اکثریت مردم باشد نه متکی به 4 تا 8 درصد ولو در شورای نگهبان خلاف شرع تشخیص دهند در مجمع مصلحت تصویب شود. کما این‌که هیچ جای شرع مواد مخدر جرم و حرام نیست اما در مجمع مصلحت حکم اعدام هم گذاشته بودند که البته اصلاح شده.

روز مادر هم به مادران‌مان گل هدیه کنیم چه در حیات و چه خدای ناکرده ممات ( هیچ جیز جای گل را نمی‌گیرد)  و هم اصلاح قوانین تبعیض آمیز را مطالبه کنیم.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید