| کد مطلب: ۵۳۰۴۷

ترک مدرسه به‌دنبال یک لقمه نان/روایت دانش‌‏‏آموزان، فعالان اجتماعی و مدیران مدرسه از دلایل ترک تحصیل در خوزستان

در خرمشهر ۳ هزار و ۱۰۵ دانش‌‏آموز از تحصیل بازمانده‌‏اند

ترک مدرسه به‌دنبال یک لقمه نان/روایت دانش‌‏‏آموزان، فعالان اجتماعی و مدیران مدرسه از دلایل ترک تحصیل در خوزستان

«شرایط جور نبود، مدرسه رفتن هم پول می‌خواست و برای رسیدن به آرزوهایم مجبور شدم...»؛ حسین 15 ساله بود که زندگی آنقدر برای او سخت شد که نتوانست کلاس دهم را تمام کند. کار و تحصیل هم‌زمان دیگر برایش ممکن نبود و حالا باید مثل پسرهای دیگر روستا تصمیم دیگری می‌گرفت؛ تصمیمی برای ترک تحصیل و ادامه شغلی که از کلاس ششم شروع کرده بود. حسین 18 ساله و اهل یکی از روستاهای نزدیک خرمشهر است و حالا نزدیک سه‌سال است که مدرسه را رها کرده؛ چون «شرایطم جور نبود، خیلی برایم سخت بود. خرجی خودم و خانواده را باید می‌دادم.»

وقتی حسین در مقطع ششم دبستان درس می‌خواند، کرونا آغاز شد و او هم به‌دلیل آنلاین‌شدن مدارس، مشغول به کار شد و تمام روزهای تحصیل در پایه‌های ششم و هفتم را به‌صورت آنلاین گذراند و فقط در امتحانات شرکت می‌کرد. کار و درس هم‌زمان او تا نیمه‌های کلاس دهم ادامه داشت، اما «از 15 سالگی به‌بعد شرایط زندگی برایم سخت‌تر شد؛ چون هزینه‌های مدرسه را خودم پرداخت می‌کردم.

سالیانه برای هزینه کلاس و مدرسه باید حدوداً 10 میلیون تومان پرداخت می‌کردم. کلاس دهم از برق به مکانیک تغییر رشته دادم،‌ اما هزینه زیادی داشت و دیگر ادامه ندادم. کلاس نهم  که بودم، یکی دیگر از دوستانم به‌دلیل شرایط مالی ترک تحصیل کرد.» او و دوستان دیگرش در روستای «شنه» برای ادامه تحصیل در مقطع اول متوسطه، باید هرروز پنج کیلومتر تا خرمشهر می‌رفتند؛ چون مدرسه روستا فقط تا کلاس ششم را پوشش می‌داد.

از میان پنج خواهر و برادر دیگر حسین، برادر کوچک‌تر او که در کلاس نهم درس می‌خواند هم شاید به زودی مدرسه را رها کند و به آمارهای دانش‌آموزان ترک‌تحصیل‌کرده در خرمشهر اضافه شود. مدتی پیش محمدجواد عادل‌پور، امام جمعه خرمشهر، آمار بازماندگی از تحصیل در این شهرستان را سه هزار و 105 نفر در خرمشهر اعلام کرده و گفته بود: «خرمشهر ۱۱۰ کلاس درس کمبود دارد به‌همین‌دلیل سه هزار و ۱۰۵ بازمانده از تحصیل داریم. البته این آمار غیر از آمار ترک تحصیل است و در برخی مدارس به‌دلیل نبود صندلی و دستگاه‌های خنک‌کننده، دانش‌آموزان دچار مشکل هستند.» آمارهای بازماندگی از تحصیل، علاوه بر دانش‌آموزان ترک تحصیل، شامل کسانی می‌شود که در مدرسه ثبت‌نام نشده‌اند.

تعداد دانش‌آموزانی که ترک تحصیل می‌کنند،‌ به‌صورت سالیانه اعلام می‌شود اما آمارهای بازماندگی از تحصیل انباشتی است. حسین تعریف می‌کند که در روستای آنها، بیشتر دانش‌آموزان به‌دلیل شرایط نامساعد مالی ترک تحصیل می‌کنند: «خیلی از پسرها مثل خودم به‌خاطر کار، ترک تحصیل کرده‌اند. دختران هم اگر ترک تحصیل کنند، بیشتر ازدواج می‌کنند. حتی رفتم شبانه درس خواندم، اما هزینه زیادی می‌خواست، آن را هم رها کردم.»

طبق سالنامه آماری سال 1403-1402، استان خوزستان با یک میلیون و 87 هزار و 50 دانش‌آموز، از نظر تعداد کل دانش‌آموزان به تفکیک استان در همین سال تحصیلی در رتبه چهارم قرار داشت، بااین‌حال طبق آماری که مدتی پیش رضوان حکیم‌زاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌وپرورش اعلام کرد، بیشترین درصد بازماندگان از تحصیل در ایران مربوط به استان‌های سیستان‌وبلوچستان، تهران، خراسان رضوی، خوزستان و شهرستان‌های تهران است و در مقابل، استان‌هایی مانند ایلام، سمنان، زنجان و چهارمحال و بختیاری عملکرد مناسبی در کاهش بازماندگی از تحصیل داشته‌اند. به گفته او مشکلات اقتصادی، فرهنگی، مهاجرت، دوری از مدرسه، تعصبات خانوادگی، بیماری و حتی فوت کودک، نداشتن اطلاعات دقیق تماس و آدرس از خانواده‌ها و ثبت‌نشدن در آمارهای رسمی به‌دلیل آموزش در مراکز غیررسمی، از دلایل ترک تحصیل دانش‌آموزان است. 

«مالک» 17 ساله هم روایتی مشابه حسین دارد؛ او تا دو سال پیش ساکن یکی از روستاهای اطراف خرمشهر بود و برای تحصیل در مقطع ششم، باید یا به آبادان می‌رفت یا خرمشهر که درنهایت مدرسه‌اش را در خرمشهر انتخاب کرد. فاصله روستا تا مدرسه متوسطه اول 20 دقیقه بود، اما وسیله‌ای نبود که مالک و دوستانش از روستا خودشان را به مدرسه برسانند.

حالا مالک دو سال است که از روستا به آبادان آمده، تحصیل را رها کرده و کار برق ماشین انجام می‌دهد. از سه برادر او، یک نفر دیگر هم تا سال ششم درس خواند و او هم به‌دلیل دوری راه، دیگر به مدرسه نرفت. او تعریف می‌کندکه  غیر از خودش،‌ دو، سه نفر دیگر از دوستانش هم در کلاس هفتم تحصیل را رها کردند؛ بعضی‌ از آنها کار نکردن را انتخاب کردند و بعضی هم بعد از ترک تحصیل، مشغول به‌ کار شدند.

روایت طارق و شاگردانش

طارق هرروز از عرض یک رودخانه 500 متری با قایق عبور می‌کند تا بتواند شش پایه را به 22 دانش‌‌آموز خود در تنها مدرسه روستای «مطروق» کارون آموزش دهد؛ روستایی که راه ارتباطی‌ای به غیر از این رودخانه ندارد و دانش‌آموزانش برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه اول باید به روستای مجاور یعنی «عطیش» بروند، اگر بتوانند سرویسی برای رفت‌وآمد تهیه کنند، اگر خانواده‌ها بپذیرند که دختران‌شان در مدرسه مختلط این روستا درس بخوانند. طارق اهل روستای عطیش است و روستاهای اطراف آن را به‌خوبی می‌شناسد و حالا می‌داند غیر از زادگاهش ـ عطیش ـ هیچ‌کدام از روستاهای اطراف، مدرسه‌ای برای مقاطع متوسطه اول و دوم ندارند. 

امسال سه نفر از چهار دانش‌‌آموز پایه ششم مدرسه روستای مطروق، توانستند برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه اول، خود را به روستای مقطوع برسانند. سال گذشته کسی از دانش‌آموزان این روستا برای ادامه تحصیل به روستای عطیش نیامدند و سال قبل از آن شش‌نفر خودشان را با قایق به این روستا می‌رساندند. طارق تعریف می‌کند که آنها هم متوسطه اول را در این روستا می‌خوانند و بعد از آن ترک تحصیل می‌کنند. 

او می‌گوید اگر در محدوده این روستاها یک مدرسه شبانه‌روزی ساخته شود، دانش‌آموزان می‌توانند به تحصیل ادامه دهند؛ چون یکی دیگر از روستاهای اطراف، نام‌اش «طویل» است و فقط مدرسه‌ای برای مقطع ابتدایی دارد. روستای خنضیر هم فقط تا پایه ششم دارد و دانش‌آموزانش بعد از تحصیل در این پایه، ترک تحصیل می‌کنند و باقی روستاها هم وضعیت مشابهی دارند.

نزدیک‌ترین مدرسه به این روستاها در شهرستان شادگان قرار دارد و به‌دلیل فاصله زیاد این مدرسه با روستاهای شهرستان کارون، دانش‌آموزان دختر اصلاً به این مدارس فرستاده نمی‌شوند. طارق می‌داند که در این روستاها بیشتر دختران ترک تحصیل می‌کنند. او غیر از «مطروق»، مدتی هم در روستای عطیش ـ محل تولد خودش ـ هم تدریس می‌کرد و به‌همین‌دلیل خانواده‌ها با اعتماد به او، دختران‌شان را به مدرسه می‌فرستادند، اما در دوسال اخیر که دیگر در این روستا تدریس نمی‌کرد، بسیاری از این دختران ترک تحصیل کرده‌اند.

او می‌گوید: «بیشتر معلمانی که به این روستاها می‌آیند، مرد هستند. علاوه بر این کلاس‌ها هم مختلط است و به‌همین‌دلیل ممکن است خانواده‌ها فرزندان دختر خود را به مدرسه نفرستند. تعداد دانش‌‌آموزان این روستا هم کم است؛ مثلاً پایه هفتم 17 نفرند و به‌خاطر این آمار، مدرسه جداگانه‌ ساخته نمی‌شود. بعد از ترک تحصیل، پسران به‌دنبال کار می‌روند و دختران هم وقتی به سن 12 تا 13 سال می‌رسند، ازدواج می‌کنند. اگر مدرسه شبانه‌روزی نزدیک بسازند، دختران هم می‌توانند تحصیل خود را ادامه دهند.»

ناامید از آینده 

خانواده «ع» را مهین سعیدی، فعال اجتماعی خوزستانی می‌شناسد که در 15 سال حضور خود در مناطق روستایی و حاشیه شهرهای این استان با آنها روبه‌رو شده است. پدر خانواده مبتلا به بیماری صرع و تحت پوشش کمیته امداد است و حالا هر سه فرزند پسر او به‌دلیل فقر، تحصیل را رها کرده و زباله‌گردی می‌کنند. سعیدی، زمانی که با این خانواده درباره تامین کمک هزینه تحصیل و بازگشت آنها به مدرسه صحبت کرد، شنیده بود که «وقتی شکم‌مان گرسنه و پدرمان درگیر بیماری است، به کدام آینده باید امیدوار باشیم؟ وقتی می‌بینیم اطراف‌مان جوان‌های مدرک‌به‌دست بیکار مانده‌اند، همان بهتر که به فکر سیرکردن شکم خانواده و درمان پدرمان باشیم.»

این تنها مواجهه سعیدی با ترک تحصیل دانش‌آموزان نیست؛ دو فرزند پسر نوجوان خانواده آقای «ک» هم مدتی پیش تحصیل را رها کرده‌اند، اما نه به‌دلیل شرایط اقتصادی نامساعد، سعیدی از آنها شنیده بود: «تحصیل فقط تلف‌کردن وقت و عمر است و با مدرک، نانی پخته نمی‌شود؛ به‌جای آن در مغازه پدرمان کار می‌کنیم و کمک‌حال‌اش می‌شویم؛ درنهایت حرفه‌اش را می‌آموزیم که در آینده لنگ نان نباشیم.»

این بخشی از روایت‌های سعیدی از حضور در حاشیه شهر اهواز، شهرستان کارون و شهرستان باوی است و تعریف می‌کند که ترک تحصیل در این مناطق چند دلیل اصلی دارد؛ او می‌گوید یکی از دلایلی که بیشتر خانواده‌ها در مناطق حاشیه‌ای با آن روبه‌رو می‌شوند، شرایط اقتصادی است که باعث ایجاد محدودیت‌هایی برای کودکان می‌شود. او می‌داند بیشتر خانواده‌ها در این مناطق پرجمعیت‌اند، بنابراین بیشترین تمرکزشان را روی فرزند پسر می‌گذارند؛ چون فکر می‌کنند آنها قرار است در آینده بار یک خانواده را به دوش بکشند و درس و مدرسه را به‌عنوان ابزار کار آینده نگاه می‌کنند. 

سعیدی می‌گوید، این روند باعث می‌شود دختران بیشتر از تحصیل باز بمانند: «دلیل بعدی ترک تحصیل در این مناطق، غلبه باورها و فرهنگ‌های سنتی است. البته در سه، چهار سال اخیر که سازمان‌های مر‌دم‌نهاد، فرهنگسراها و کتابخانه‌ها وارد این مناطق شده‌اند، وضعیت کمی بهتر شده، اما باز هم نگاه سنتی وجود دارد و این اعتقاد دیده می‌شود که دختران وقتی به سن 14-13 سالگی می‌رسند، باید ازدواج کنند. حدود 15-10 سال پیش اکثراً چون در قالب خانواده‌های گسترده زندگی می‌کردند، برادرها،‌ پسرعموها، عموها و پدربزرگ‌ها اجازه دخالت و تصمیم‌گیری داشتند، به‌خصوص برای دختران و همین باعث می‌شد که بسیاری از آنها نهایتاً تا سوم راهنمایی درس بخوانند و بعد ترک تحصیل کنند.»

این فعال اجتماعی می‌گوید در شهرها هم آمار ترک تحصیل پایینی ندارد و یکی از دلایل اصلی آن، ابهام در وضعیت شغلی آینده است: «آنها زمانی‌که تحصیلکرده‌های بیکار را می‌بینند، می‌پرسند چرا باید درس بخوانیم؟ آینده مبهمی ایجاد شده که این دانش‌آموزان نمی‌توانند افق آینده خود را در مدرسه ببینند. اگر پدر ثروتمندی نداشته باشند، به سمت کار می‌روند تا به اقتصاد خانواده کمک کنند.

موضوع دیگر هم اخلاق غیرحرفه‌ای کادر آموزشی است. ما قبلاً دانشگاه فرهنگیان داشتیم که هر معلمی بعد از فارغ‌التحصیلی از آن، می‌توانست وارد مدرسه شود، اما به‌تازگی با استخدام‌های فله‌ای و غیرحرفه‌ای، مدارس استان به‌سمت غیرحرفه‌ای‌شدن می‌روند. نمونه آن یکی از دخترانی بود که به‌دلیل رفتار معلم، ترک تحصیل کرده بود؛ چون معلم به آنها می‌گفت شما که از یک قوم دیگر هستید، چرا درس می‌خوانید؟ دختران شما در سن پایین باید ازدواج کنند و پسرها هم نهایتاً باید راننده تاکسی شوند. معلمی که از منطقه دیگری آمده و با قومیت‌هایی که در اهواز زندگی می‌کنند، آشنا نیست و با این گفته‌ها باعث ترک تحصیل دانش‌آموزان می‌شود. من این موضوع را با آموزش‌وپرورش خوزستان هم درمیان گذاشتم و خواستم بر اخلاق معلمان و کادر آموزشی نظارت کنند.»

سعیدی توضیح می‌دهد که مفید و کارا نبودن درس‌های مدرسه، باعث بی‌علاقگی آنها می‌شود و اساسی‌ترین دلیل ترک تحصیل کودکان، مربوط به سیستم آموزشی است: «بیشتر بچه‌ها به‌دنبال آموختن حرفه می‌روند اما این مدارس هم آموزش‌های کاملی در اختیار دانش‌آموز قرار نمی‌دهند که باعث دلزدگی آنها از مدرسه می‌شود. خروجی‌های نظری ما هم اکثراً باید یا پارتی داشته باشند یا سهمیه که بتوانند کاری به دست آورند. اولین دلیلی که مسئولان مطرح می‌کنند فقر است، درحالی‌که شاید فقر اقتصادی خانواده‌ها رتبه سوم یا چهارم را در ترک تحصیل داشته باشد.

ما در منطقه ملاشیه حدود 300 خانوار محروم داریم که فرزند دانش‌آموز دارند، اما با شوق آنها را به مدرسه می‌فرستند و ما هم از آنها حمایت می‌کنیم و برخی از آنها دانش‌آموزانی نخبه به جامعه تحویل دادند. بعضی از آنها در مدرسه تیزهوشان قبول شدند؛ چون انگیزه داشتند. آنچه دانش‌آموزان ما را سمت ترک تحصیل می‌برد، نبود انگیزه است.»

مدتی پیش 21 دختر روستای سویسه شهرستان کارون که به سن دبیرستان رسیده بودند، با مشکل تامین سرویس مدرسه روبه‌رو بودند؛ آنها باید راهی 15 کیلومتری را طی می‌کردند تا به نزدیک‌ترین دبیرستان دخترانه برسند. سعیدی تعریف می‌کند، تلاش‌هایی که برای اختصاص یک دستگاه اتوبوس انجام شد به نتیجه نرسید و درنهایت تعدادی از خانواده‌ها دست‌به‌کار تهیه سرویس برای دختران‌شان شدند: «ما هرچقدر تلاش کردیم که فرماندار یک اتوبوس به‌عنوان سرویس مدرسه این دانش‌آموزان تهیه کند، به نتیجه نرسیدیم و با ما همکاری نشد. یکی از دلایلی که باعث ترک تحصیل ـ به‌خصوص دختران ـ در روستاها می‌شود، همین کمبود امکانات و نبود مدارس است. ترک تحصیل در روستاها و شهرها، الگوهای متفاوتی دارد؛ برای مثال در روستاها، دختران بیشتر ترک تحصیل می‌کنند و در حاشیه شهرها هم آمار ترک تحصیل پسران زیاد است.»

تجربه او نشان می‌دهد که بیشتر دانش‌آموزان، مقطع دبستان را به پایان می‌رسانند؛ چون حتی خانواده‌های سنتی هم خودشان را ملزم می‌دانند که فرزندان‌شان خواندن و نوشتن را باید یاد بگیرند، اما در مقطع دبیرستان، آمارهای ترک تحصیل بیشتر است: «دانش‌‌آموزان خودشان را با دیگران می‌سنجند و به‌همین‌دلیل ترک تحصیل در این مقطع بیشتر است. یکی از مواردی که با آن روبه‌رو شد‌م، فشار زیاد به دانش‌آموزان از طرف خانواده‌هایی‌ است که آینده را فقط در مدرسه می‌بینند.

نمونه آن، خودکشی دانش‌آموزی بود که به او وعده خرید دوچرخه داده شده بود، اما نتوانسته بود خودش را به مرحله‌ای برساند که دوچرخه را داشته باشد. او خانواده‌اش را به خودکشی تهدید کرد، اما حرف او را جدی نگرفتند و کودک 13 ساله، خودکشی کرد. من حتی خانواده‌ای را می‌شناسم که با فشاری که برای درس‌خواندن به فرزندش وارد کرده، او به دیابت مبتلا شده است».

ترک تحصیل به‌دلیل هزینه مدرسه 

معاون ابتدایی وزارت آموزش‌وپرورش مدتی پیش اعلام کرده بود که براساس آخرین آمار سامانه شهید محمودوند تا ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، تعداد ۱۵۲٬۲۸۷ کودک بازمانده از تحصیل در گروه سنی ۶ تا ۱۱ سال شناسایی شده‌اند که از این تعداد، بیش از ۱۳۰ هزار نفر هیچ سابقه ثبت‌نامی در مدرسه نداشته‌اند. تاکنون ۲۹ هزارنفر از این کودکان با تلاش همکاران در سراسر کشور جذب مدرسه شده‌اند. براساس آمار وزارت آموزش‌وپرورش، در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ نیز ۹۰۲ هزار و ۱۸۸ کودک، در مقاطع مختلف تحصیلی از تحصیل بازمانده‌اند که در این آمار به‌تفکیک تعداد بازماندگان از تحصیل، در مقطع ابتدایی ۱۵۶ هزار و ۸۳۵ نفر، در دوره اول متوسطه ۱۹۵ هزار و ۵۶۸ نفر و در دوره دوم متوسطه ۵۴۹ هزار و ۷۸۵ نفر اعلام شده است.

نرخ ترک تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰2-۱۴۰1 در کل دوره‌های تحصیلی 1/97 درصد (معادل ۲۸۷ هزار و ۶۱۷ نفر) بود و در سال تحصیلی 1403 -۱۴۰2 در کل دوره‌های تحصیلی 1/65 درصد (معادل ۲۴۷ هزار و ۲۴۲ نفر) برآورد شده است. وزیر آموزش‌وپرورش اعتقاد دارد که آمارهای ترک تحصیل باید دوباره بررسی شوند. 16 مهرماه امسال گفته بود که براساس آمارها (سامانه‌های ثبت اطلاعات) حدود یک‌میلیون دانش‌آموز (۶ تا ۱۸ سال) در کشور بازمانده از تحصیل هستند و براساس بررسی‌های انجام‌شده، این آمار بسیار کلی، دارای اشکال و نیازمند تحلیل و راستی‌آزمایی است؛ چراکه دانش‌آموز مهاجرت کرده، فرد دارای مشکلات جسمی و معلولیتی که قادر به حضور در مدارس عادی نیست و بسیاری از موارد دیگر را هم شامل می‌شود.

مدیر یک دبستان پسرانه در یکی از مناطق حاشیه اهواز که تمایل نداشت نامی از او نوشته شود، به هم‌میهن از آمار ترک تحصیل در مدرسه خودش می‌گوید. او دو سال قبل 500 دانش‌آموز را در مدرسه خود ثبت‌نام کرده بود، سال قبل 420 دانش‌آموز داشت و امسال تعداد ثبت‌نامی‌های او 350 نفر بودند. این آمار را با کاهش تعداد کلاس‌‌هایش هم نشان می‌دهد؛ دو سال قبل 13 کلاس، سال قبل 11 کلاس و امسال 10 کلاس در مدرسه‌اش پر می‌شود و احتمالاً سال آینده به 9 یا 8 کلاس می‌رسد. او می‌گوید این دانش‌آموزان باید در همین مقطع می‌ماندند و کاهش آنها به‌معنی تغییر پایه نیست.

مدرسه او در یکی از مناطق حاشیه اهواز است؛ جایی که هشت مدرسه دخترانه و پسرانه در مقاطع مختلف به‌صورت دوشیفته کار می‌کنند. فقط یک دبیرستان دخترانه در این محدوده قرار دارد و آقای «پ» می‌گوید برخی از خانواده‌ها به‌دلیل دوری و دسترسی نامناسب، دختران خود را به این مدرسه نمی‌فرستند و اگر تا کلاس‌های ششم و هفتم مدرسه دخترانه نباشد، دانش‌آموزان دختر باید ازدواج کنند: «مدرسه تنها جایی است که شاید پناه آنها باشد.»

او تعریف می‌کند که نبود پیش‌دبستانی در این منطقه، اولین دلیل ترک تحصیل دانش‌آموزان است: «دانش‌آموز من در منطقه حاشیه، پیش‌دبستانی ندارد، مستقیم به کلاس اول می‌آید و تا پایان مهرماه بدون معلم می‌ماند. نتایج آزمون استخدامی که اعلام می‌شود، دانشجویان جدید وارد مدارس حاشیه می‌شوند؛ دانشجویانی که از استان دیگری آمده‌اند و زبان دانش‌آموز را نمی‌دانند. من 10 دانش‌آموز دارم که سه‌سال است در کلاس اول درجا می‌زنند. وقتی معلم هم‌زبان آنها نیست و هیچ پیش‌دبستانی‌ای در این منطقه وجود ندارد، این دانش‌آموز چطور می‌تواند پیشرفت کند؟ اگر این دانش‌آموز 10 سال دیگر هم در کلاس اول بماند، باز هم مردود می‌شود.

من معلمی دارم که به‌دلیل تفاوت زبانی، خودم نتوانسته‌ام با او ارتباط برقرار کنم، دانش‌آموز کلاس اولی که تا امروز با کسی به زبان فارسی صحبت نکرده، فرهنگسرا و پیش‌دبستانی نداشته است، چطور می‌تواند با این معلم ارتباط برقرار کند؟ ظاهراً در سیستان‌وبلوچستان کتاب رایگان شده است، در خوزستان خانواده دانش‌آموز می‌گوید من نمی‌توانم هزینه خرید کتاب درسی را بدهم و او را از مدرسه می‌برم.» او تعریف می‌کند که در مدرسه خودش حداقل نیمی از دانش‌آموزان بعد از مدرسه، دنبال جمع‌کردن کارتن و پلاستیک می‌روند: «این موضوع به‌معنی فقیر بودن همه ساکنان این منطقه نیست و خانواده‌هایی که توانایی مالی دارند، فرزند خود را برای آموزش به مناطق دیگر می‌فرستند.»

این مدیر مدرسه از سرباز زدن هفت شرکت صنعتی می‌گوید که در اطراف مدارس این منطقه مستقرند: «هیچ‌کدام از آنها در قالب مسئولیت‌های اجتماعی به مدارس کمک نمی‌کنند. درحالی‌که رئیس‌جمهور مدتی پیش روی این موضوع تاکید کرده بود. چرا من به‌عنوان یک مدیر، دو کلاس بدون کولر دارم و دانش‌آموزانم باید در حیاط درس بخوانند؟ سه‌سال است معلمان این مدرسه در زمان زنگ‌های تفریح، سر کلاس می‌مانند؛ چون دفتر مدرسه کولر ندارد. این هفت شرکت نمی‌توانند برای مدارس ما کولر تهیه کنند؟

در این شرایط دست ما برای بازگرداندن دانش‌آموز هم باز می‌شود. من کولر، میز، تفریح و معلم برای دانش‌آموزانم ندارم و هرکدام از آنها با ترک تحصیل ممکن است به‌سمت جیب‌بری، دزدی و بزه بروند.» تعداد مدارس در منطقه ملاشیه بسیار کم است و آقای «پ» تعریف می‌کند که هر شیفت از مدارس دخترانه در این منطقه 700 دانش‌آموز دارد؛ این فاجعه است و به‌همین‌دلیل کلاس‌ها را با 46 دانش‌آموز هم تشکیل می‌دهند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه جامعه
پربازدیدترین
آخرین اخبار