اهداف اسرائیل محقق نشد

به‌نظر می‌رسد هیچ‌یک از اهداف اصلی اسرائیل در این جنگ محقق نشده است. هیچ گواهی وجود ندارد که ثابت کند تاسیسات هسته‌ای ایران به‌طور کامل نابود شده است. ایران آنقدر زمان داشت تا برخی سانتریفیوژ‌ها را از این تاسیسات خارج کند و هنوز هم مشخص نیست که ذخیره 400 کیلویی اورانیوم 60 درصد ایران در کجا قرار دارد.

در عین حال در ابتدای جنگ نیز همه فرماندهانی که هدف عملیات ترور اسرائیل قرار گرفته بودند به‌سرعت جایگزین شدند. بنابراین اگر ایران بخواهد می‌تواند در طول چندماه، بار دیگر غنی‌سازی اورانیوم را از سر گرفته و لانچرهای موشک‌های خود را جایگزین کند. تکنولوژی، دانش و انگیزه ایران برای چنین اقدامی را نمی‌توان با چنین حملاتی از بین برد.

اسرائیل در این 12 روز به‌مراتب بیشتر از جنگ یک‌سال‌ونیمه‌ای که با حماس و حزب‌الله داشته، از موشک‌های ایرانی آسیب دید. در طول 12 روز، اسرائیلی‌ها مجبور بودند مدام در نزدیکی پناهگاه‌ها بمانند. برخی اهداف استراتژیک در اسرائیل نظیر پالایشگاه نفت و نیروگاه برق، هدف حملات اسرائیل قرار گرفتند.

همچنین گزارش شده که ایران به تاسیسات نظامی اسرائیل نیز حمله کرده است اما مقامات اسرائیلی خسارات وارد آمده از این حملات را سانسور کرده‌اند. درنهایت باید گفت که حکومت ایران همچنان بر جای خود ایستاده است. به نظر می‌رسد دستاورد بزرگ نتانیاهو برای واردن کردن آمریکا به این جنگ نیز آنطور که می‌خواست نتیجه نداده است.

12 روز پیش ترامپ هرگونه احتمال ورود آمریکا به این جنگ را رد می‌کرد. اما وقتی دید که ایران در جنگ دست برتر را دارد، بلافاصله وارد شد و سعی کرد با استفاده از توانایی برتر آمریکا، مسیر جنگ را تغییر دهد. وقتی حمله انجام شد، ترامپ اعلام کرد که به‌دنبال تغییر رژیم در ایران نیست. 12 روز گذشته باید برای نتانیاهو روزهای آموزنده‌ای باشد.

اگر در روز نخست اسرائیل به این نتیجه رسیده بود که درخصوص ایران به همان موفقیتی دست یافته که درخصوص حزب‌الله دست یافته، اما در روزهای بعد مشخص شد که اسرائیل بدون دخالت آمریکا، نخواهد توانست یه هیچ یک از اهداف‌اش در این جنگ برسد. اما پیش از آنکه جوهر تمام تمجیدهایی که نتانیاهو با درگیر کردن واشنگتن به‌دست آورده بود، خشک شود، ترامپ بار دیگر ورق را به‌نفع نزدیک‌ترین متحد خود برگرداند.

ترامپ بدون اینکه حتی لحظه‌ای درنگ کند تا ارزیابی کند که آیا سایت غنی‌سازی هسته‌ای دفن‌شده در اعماق زمین در فردو واقعاً غیرفعال شده است یا خیر، اعلام کرد که ماموریت انجام شد. او این‌کار را با سرعتی مشکوک انجام داد، همانطور که از نظر اسرائیل، عجله او در تشکر از ایران برای نکشتن هیچ‌یک از نیروهایش نیز مشکوک بود، این بسیار شبیه به روشی بود که او قبل از پرواز به ریاض به‌کار بست؛ کسب درآمد از یک معامله با حوثی‌های یمن.  از سوی دیگر، ایران با دستاوردهای استراتژیک از این درگیری بیرون آمد. هرچند نباید ضربات فوری وارده و صدها تلفاتی که متحمل شده است را نادیده گرفت.

دفاع هوایی ایران نتوانست حتی یک هواپیمای جنگی اسرائیلی را سرنگون کند، اگرچه به‌نظر می‌رسید که آنها پهپادها را سرنگون کرده‌اند. هواپیماهای جنگی اسرائیل آزادانه در آسمان ایران پرسه می‌زدند و اطلاعات اسرائیل، بار دیگر نشان داد که به عمق سپاه پاسداران و جامعه علمی ایران نفوذ کرده است. همه اینها شکست‌های آشکاری بودند، اما هیچ‌کدام تعیین‌کننده نبودند.

درنهایت تنها کاری که ایران باید انجام می‌داد، به قول بریتانیای دهه ۱۹۴۰، این بود که «آرام باشید و ادامه دهید». این به‌معنای ارسال مداوم موشک به سمت اسرائیل بود، با این آگاهی که حتی اگر همه آنها در آسمان ساقط شوند، کل جمعیت در پناهگاه‌ها محبوس می‌شوند و ذخیره گران‌بها و گران‌قیمت موشک‌های پدافندی اسرائیل در حال مصرف‌شدن است.

آنچه ایران بدین‌ترتیب ایجاد کرد، دقیقاً همان چیزی بود که اقتصاد اسرائیل پس از ۲۰ ماه جنگ نمی‌توانست از عهده آن برآید؛ یک جنگ فرسایشی در جبهه دوم. نتانیاهو به یک ضربه سریع و قاطع نیاز داشت و با وجود موفقیت در روز اول، هرگز این اتفاق نیفتاد. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید