| کد مطلب: ۴۱۳۲۱

زمــان تغییر مسیر/ارزیابی فعالان سیاسی از سخنان رئیس‏‌جمهور و بیانیه حسن روحانی

حاکمیت اگر خودش را خادم مردم بداند، دلیلی ندارد که مردم به آن بی‏‌اعتماد باشند. مسئولان نباید خود را حاکم بدانند و در چنین شرایطی است که اعتماد مردم جلب می‌‏شود و باید این خدمتگذاری را به مردم نشان داد و تاکید کرد که همه‏‌کاره شمایید

زمــان تغییر مسیر/ارزیابی فعالان سیاسی از سخنان رئیس‏‌جمهور و بیانیه حسن روحانی

جنگ 12 روزه از آن دست تجربیاتی است که باید تا در گرماگرم آتش‌بس و پایان آن هستیم، از فرصت‎هایی که برای ترمیم شکاف مردم و حاکمیت در آن ایجاد شده و اتحاد و انسجام ملی که در آن شکل گرفته، بهره ببریم. این موضوعی است که اغلب چهره‎های دلسوز ایران از جمله چهره‎های سیاسی و اجتماعی به آن اشاره کردند و حتی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری بر آن تاکید داشته است؛ همان‌جا که او در جلسه هیئت دولت تصریح می‎کند:«باید قدر این مردم را بدانیم.

باید کاری کنیم که باور کنند ما به‌دنبال خدمت به آنها هستیم، دست از اختلاف برداریم، دست‌به‌دست هم دهیم و برای عزت و سربلندی کشور تلاش کنیم.» و به این اشاره می‎کند که «رژیم صهیونیستی کاری کرد که ما بیشتر از پیش متوجه شویم که این، «همه» مردم ایران هستند که می‌توانند از کشور دفاع کنند، نه یک حزب، یک اقلیت و دسته‌ای از مردم.

دیدیم که در این جنگ ایرانیان از همه اقشار و گروه‌ها حتی آنها که خارج از کشور هستند از ایران دفاع کردند.» و او هم همسو با بسیاری از دلسوزان دیگر کشور به ضرورت تغییر در رویکردها نیز می‎پردازد و در همین جلسه با تاکید بر کنار گذاشتن نگاه‌های تنگ‌نظرانه در انتخاب مدیران و مسئولان گفت:«این جنگ و همدلی‌ای که میان مردم و مسئولان در جریان آن ایجاد شد، یک فرصت است برای تغییر در نگاه مدیریت و رفتار مسئولان تا همدلی، هم‌صدایی و هم‌نوایی درست کنند»، اشاره به این موارد که به‌طور خلاصه در سخنان پزشکیان شاهد بودیم؛ طی روزهای جنگ از سوی بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی مطرح شد و پس از اعلام آتش‌بس به طور مفصل‎تر در بیانیه حسن روحانی رئیس‌جمهور ادوار یازدهم و دوازدهم نیز طرح و توضیح داده شد.

روحانی در بیانیه خود در مسیر همین توجه به دستاوردهای سیاسی و اجتماعی این جنگ تاکید کرد:«اگر امید خاموش نشد و اگر کشور فرو نپاشید، از برکت دل‌های آگاه و جان‌های مقاوم شما مردم بود...» او در این بین به اعتماد شکننده مردم نیز اشاره داشته؛ آنجا که آمده است:«ما در برابر این حقیقت چشم نمی‌بندیم و آن را فرصتی برای بازاندیشی و ترمیم می‌دانیم؛ چراکه اعتماد مردم به ساختارهای دفاعی و مدیریتی، نعمتی حیاتی و در عین حال، شکننده است. دشمن با تمام توان کوشید تا این اعتماد را از درون متزلزل کند. اکنون برای ما رسالتی دوچندان است: هم در بازسازی توان بازدارندگی و هم در بازسازی رابطه‌ای متقابل، صادقانه و پُرامید با مردم.»

از جمله ویژگی‌های این بیانیه خطاب قرار دادن مردم است که روحانی با عنوان «مردم صبور ایران» و «مردم آگاه ایران» به آن می‎پردازد و رفتار مردم را «نماد فرهنگ همدلی، همراهی و مهربانی» می‎داند و در ادامه تصریح می‎کند:«اگر امروز دشمنان در پیشروی ناتوان‌اند، دلیل آن تنها قدرت نظامی نیست؛ بلکه حضور معنادار مردم، آرامش جامعه و سرمایه‌ اجتماعی پرشکوهی است که شما پاس داشته‌اید.» او در این بیانیه همچون رئیس‌جمهوری بر ضرورت بازسازی بنیادها و تغییر رویکردها اشاره می‎کند و می‎گوید:«هیچ راهی جز بازسازی قدرت دفاعی بومی و هم‌زمان، بازآفرینی اعتماد عمومی و سرمایه‌ اجتماعی پیش روی ما نیست. توان نظامی باید تقویت شود، اما به ‌تنهایی کفایت نمی‌کند.

اقتصاد تاب‌آور، دیپلماسی خردمندانه و اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت، اضلاع مکمل امنیت ملی‌اند. این بحران باید دستورکاری بسازد برای تصحیح مسیر و بازسازی بنیادهای حکمرانی.» روحانی در این بیانیه به حرکت در مسیر میانه‌روی و جلوگیری از رفتارهای تند نیز همچون پزشکیان اشاره داشته و گفته است:«این روزها به ما آموخت که تداوم سه پایه جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت در گرو هم‌صدایی صادقانه میان مردم، دولت، رهبری و دیگر نهادهای ملی است. این هم‌صدایی، با گفت‌وگو و گستراندن چتر ملی بر فراز همه آحاد ملت با همه تفاوت‌های قومی و مذهبی و سیاسی، با صداقت در مواجهه با ضعف‌ها و با فاصله‌ گرفتن از خودکم‌بینی‌ها و خودبزرگ‌بینی‌ها ممکن می‌شود. باید به سخن مردم گوش سپرد، باید جبران کرد، باید بازسازی کرد و باید به فردا اندیشید.»

در سخنان اخیر مسعود پزشکیان، بیانیه حسن روحانی در پس آتش‌بس، بیانیه سیدمحمدخاتمی در پی حملات به تاسیسات هسته‌ای ایران و در سخن بسیاری از چهره‎های سیاسی که اوضاع کشور را پیش و پس از این حملات رصد کرده‎اند و باور دارند که گذر از این پیچ خطرناک بدون ایستادگی، همدلی، انسجام و اتحاد ملی ممکن نبوده است؛ یک موضوع مشترک است و آن ضرورت تغییر است. اینکه الان زمان، زمان تغییر مسیر و کاهش فاصله‎ میان مردم و حکومت است. ضرورتی که هر لحظه بی‌توجهی به آن آسیب و هزینه‎ای در بر خواهد داشت که اگر الان فرصتی برای انجام آن پیش آمده، شاید زمانی در آینده جبرانش غیرممکن شود. 

برای بررسی سخنان رئیس‌جمهوری و حسن روحانی با رسول منتجب‌نیا، دبیرکل حزب جمهوریت، محمود صادقی، عضو هیئت رئیسه جبهه اصلاحات، محمود میرلوحی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفت‌وگو داشته‎ایم که در ادامه می‎آید.

اخیراً رئیس‌جمهور پزشکیان در پی آتش‌بس در هیئت دولت و چهره‌هایی سیاسی مانند حسن روحانی در بیانیه‌ای بر تغییر در رویکردها سخنانی تاکید داشته‌اند؛ چنانچه پزشکیان گفت «جنگ و همدلی فرصتی برای تغییر در نگاه و رفتار مسئولان است» و در بیانیه روحانی آمده است: «تداوم سه پایه جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت در گرو هم‌صدایی صادقانه میان مردم، دولت، رهبری و دیگر نهادهای ملی است.» از نگاه شما این تغییر رویکرد در این روزها که همدلی و انسجام ملی تقویت شده، چقدر ضروری است و چگونه محقق می‌شود؟

رسول منتجب‌نیا: یکی از نتایج این جنگ ایجاد وحدت و همبستگی است که رهبری هم در پیام خود به آن اشاره کردند. این پدیده بسیار مبارک و ارزشمندی است اما تنها نباید به همین تبریک گفتن اکتفا کنیم و چپ و راست و میانه همه باید دست به دست هم بدهند و این دفاع جانانه دنبال شود. الان حاکمیت باید نسبت به نگاه‌اش به مردم، سیاسیون، نخبگان و سرمایه‌های اجتماعی مورد تجدیدنظر قرار گیرد. متاسفانه روندی که در دولت گذشته خیلی عریان و شفاف دنبال می‌شد، صف‌بندی و مرزبندی‌ها و مجزا کردن نیروهای انقلابی از غیرانقلابی بود.

سعی شد مردم را به دسته‌های طرفداران انقلاب و رهبری و مخالفین و بی‌تفاوت‌ها مجزا کنند و حتی با صراحت اسم خالص‌سازی را به میان آوردند. اساتید دانشگاه، فرهنگیان و نخبگان ما به خالص و ناخالص تبدیل شدند و چه ظلم‌ها که در این چند سال رخ داد، هزاران نفر از اساتید خوب دانشگاه را به صرف اینکه جمله‌ای گفته بود و یا احتمال می‌دادند نگاه متفاوت از آقایان دارد را اخراج کردند. به آقای پزشکیان گفتم راهکار این است که تمام کسانی که تحت عنوان خالص‌سازی از خدمت جدا شدند و به نوعی آنها را بیرون کردند، پرونده تمام آنها بررسی شود و مشخص شود که به چه دلیل اساتید دانشگاه با آن سوابق اخراج شدند.

انتظار داریم در روزهای حساس همکاری کنند. ایشان هم پذیرفت و اعلام هم کرد، اما تا اندازه‌ای نسبت به مجموعه کمی عدالت‌گستری اعمال شده و در اینجا مصرانه می‌گویم اگر معتقد هستید نسبت به کسی ظلم شده است آن را جبران کنید. اما نکته مهمتر این است که سیستم باید نگاه خود را به مردم عوض کند. در اینجا به یک نمونه اشاره می‌کنم؛ در روزهای معمولی اگر زنی مقداری از موهای سر او بیرون باشد، با او برخورد می‌شود، اما در روزهای حساس، برای نمونه 22 بهمن، یا در همین ایام جنگ تحمیلی 12 روزه، می‌بینید بیشتر کسانی که با آنها گفت‌وگو می‌شود از افراد بدحجاب هستند. سیستمی که از یک طرف برای زنان مجازات در نظر می‌گیرد، اما در روزهای حساس از آنها استفاده می‌کند، این رویه نشان می‌دهد نگاه سیستم اشتباه است و باید تصحیح شود. خودی و غیرخودی هنوز اعمال می‌شود و و نگاه به ملت یکسان نبوده است.

در همین دوازده روز به وضوح برای مردم، ملیت و وطن‌دوستی برای همه روشن بود. قبل از جنگ اگر کسی اسم وطن و میهن و میراث فرهنگی و کوروش و داریوش را ذکر می‌کرد حتی مورد تمسخر قرار می‌گرفت، اما در این دوازده روز این نگاه تصحیح شد و حس وطن‌دوستی و عرق نسبت به سرزمین تقویت شد که جواب هم داد و باید ادامه داشته باشد. باید توجه کنند که نباید اسلامیت را از ملیت جدا کرد و نباید این دید را مبنی بر اینکه کسانی که انقلابی هستند، نگاهی فراتر از کشور باید داشته باشند، داشت. این دیدگاه در این ایام تا حدی تصحیح شده است اما باید ادامه پیدا کند. نکته دیگر توجه به رای و نظر مردم است. در این دوازده روز و حتی بعد از آتش‌بس، مثلاً در همین بیانیه آقای روحانی بر خواست و نگاه و مطالبه مردم تاکید دارند و خواهان آن هستند که حاکمیت یک نگاه جدید و بازنگری نوین نسبت به مردم، نظام و منافع ملی داشته باشد تا در آینده مردم مانند همین دوازده روز حضور یکپارچه‌ای در صحنه داشته باشند.

نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم موضوع آتش‌بس است و در نامه‌ای اشاره کردم، دشمنان ما به‌ویژه اسرائیل سابقه عهدشکنی و رعایت نکردن پیمان‌ها را در طول تاریخ داشته است و آمریکا و آقای ترامپ در رأس عهدشکن‌ها بوده است و به مجرد آنکه در دور قبل روی کار آمد، از پیمان برجام خارج شد؛ ما با دشمنی روبه‌رو هستیم که سابقه عهدشکنی دارد و نباید اعتماد کنیم. منظورم بر ادامه جنگ نیست، بلکه باید حرکات دشمن را رصد کنیم و اجازه ندهیم که بار دیگر ما را غافلگیر کنند. همچنین باید تضمینی از سوی مجامع بین‌المللی وجود داشته باشد که اینها عهدشکنی نکنند و بار دیگر تجاوز را شروع نکنند که لزوم چنین تضمینی ورود اسرائیل به معاهده ان.پی.تی است. 

محمود صادقی: بحث همبستگی باشکوه ملی که در جریان تجاوز دشمن به ایران به وجود آمد، شمول گسترده و شاید بی‌سابقه‌ای در طول 40 سال پس از انقلاب داشت؛ به‌گونه‌ای که نه‌تنها اقشار مختلف مردم و جریان‌های سیاسی داخلی، بلکه ایرانیان ساکن در خارج از کشور و حتی بعضاً شخصیت‌های منتقد به نظام، در این همبستگی مشارکت کردند. به تعبیری می‌توان این همبستگی را تولد دوباره‌ای برای ملت ایران دانست. برای خود اسرائیل و آمریکا هم این موضوع و سطح همبستگی قابل انتظار نبود، آنها اهداف شومی مانند آشوب و تجزیه‌طلبی داشتند که در نطفه خفه شد. چیزی که تا اینجا دیده شده، انسجام موقتی است اما باید در مسیر انسجام پایدار حرکت کرد. نیاز است که در ادامه، این همبستگی برای انسجام مورد حفاظت و حراست قرار بگیرد. این ملت نشان داد که لیاقت یک حکمرانی فراگیرتری دارد، حتماً در رویکرد حاکمیت باید اصلاحات و تغییرات بنیادین صورت بگیرد و آن شمول‌گرایی که همه اقشار را پوشش دهد، مدنظر قرار داده شود. زمینه باید برای مشارکت معنادار مردم در نظام حکمرانی باز شود و موانع را برطرف کنند. خود این موضوع، انسجام ایجادشده را از حالت موقتی خارج خواهد کرد و منجر به انسجام پایدار و ملی خواهد شد.

یکی دیگر از موارد قابل اشاره، موضوعی است که در نامه اخیر جبهه اصلاحات خطاب به رئیس قوه قضائیه هم مورد اشاره قرار گرفت و درخواست آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی در آن مطرح شد. البته اگر فراتر بخواهیم نگاه کنیم، مطالبه صدور فرمان عفو عمومی را از رهبری داریم. در واقع همه افرادی که به هر نوعی پس از انقلاب، با محدودیت‌های قضایی روبه‌رو هستند، مورد عفو عمومی قرار بگیرند تا زمینه بازگشت ایرانیان به مام میهن فراهم شود. در کنار این موضوع، بحث آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر، می‌تواند به همبستگی باشکوهی که ایجاد شده، کمک کرده و آن را مستحکم کند. نکته دیگر این است که دیگر نباید منابع کارهای مهم‌تر، از جمله مراقبت صحیح از امنیت ملی، صرف برخورد با منتقدان و ایجاد محدودیت برای مردم شود. 

محمود میرلوحی: به هر حال یک جنگ به کشور تحمیل شد. اگر ما بخواهیم دلایل وقوع این جنگ را بررسی کنیم طبیعی است که وقوع این جنگ، یکسری عوامل خارجی داشته که این عوامل پیرامون اسرائیل و آمریکا و شخص جنایتکار نتانیاهو است. اما در کنار آنها، یکسری عوامل داخلی هم می‌تواند تاثیر داشته باشد. به نظر می‌آید الان زمانی است که باید بررسی شود که آن عوامل چه بوده است و در راستای برطرف کردن آن موارد عمل کرد. موضوع بعدی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که وقتی که جنگ شد، جامعه توجهی به گله‌های قبل نداشت و دیدیم که مانند جنگ با صدام همه برای ایران به میدان آمدند. واقعیت این است که هم خارجی‌ها از حضور ملت ایران شگفت‌زده شدند و انتظار چنین چیزی را نداشتند و هم در داخل کمتر کسی فکر می‌کرد که با آن همه گلایه‌هایی که وجود داشت، مردم این‌چنین پای کار بیایند. لذا در ادامه باید دیدگاه‌های مبتنی بر وحدت ملی در مرکز توجه قرار بگیرد و دیدگاه‌های قبلی مبتنی بر خودی و غیرخودی، کنار گذاشته شود. الان وقت این کار است، فراموش نکنیم که جنگ متوقف شده، هنوز تمام نشده است. 

روحانی در بیانیه خود از «صداقت در مواجهه با ضعف‌ها و با فاصله‌ گرفتن از خودکم‌بینی‌ها و خودبزرگ‌بینی‌ها» و به نوعی بر قرار گرفتن بر مدار میانه‌روی سخن گفته، موضوعی که رئیس‌جمهور هم در این روزها با تاکید بر کنار گذاشتن نگاه‌های تنگ‌نظرانه در انتخاب مدیران و مسئولان به آن اشاره داشته و خواهان آن شده است؛ به نظر شما قرار گرفتن بر ریل میانه‌روی چه پیش‌زمینه‌هایی نیاز دارد و چقدر تاثیرگذار است؟

رسول منتجب‌نیا: آنچه که در کشور وجود دارد و طبیعت مردم است و آن را می‌پسندند، اعتدال، میانه‌روی و دوری از افراط و تفریط است. مردم از آدم‌های تندرو و خشن متنفر هستند؛ این حرف درستی است که مطرح شده است. در کشور ما یکی از آفاتی که به وجود آمده، همین مسئله تندروی‌ها است. اوایل انقلاب تندروی‌هایی بود که امام بزرگوار به شدت با آنها مخالفت می‌کرد اما در دهه‌های اخیر اینها میدان‌دار شدند به‌ویژه که آنها فکر می‌کنند که می‌توانند خود اقدام کنند. این رویه که مطرح شد خیلی مورد سوءاستفاده قرار گرفت، ابتدا به صورت فردی و بعد مجموعه‌ای شدند و کم‌کم چنان میدان‌دار شدند که عده‌ای از آنها در مجلس حضور پیدا کردند و در قانون‌گذاری‌ها و نظارت‌ها تندروی‌هایی را اعمال می‌کنند. این حالت وجود داشته و در خیلی از افراد ممکن است به صورت فردی نمود داشتته باشد اما اگر میدان‌دار بشوند، در  آن زمان است که نظام را به انحراف می‌کشاند.

منظور کلی من این است که حرف‎هایی که اشاره کردید درست است باید اعتدال‌گرایی حاکم بر کشور باشد. باید فضای حکومت و جامعه معتدل باشد و تندروی و کندروی وجود نداشته باشد و به عبارت دیگر عقلانیت حاکم باشد. با این رویکرد دیگر جایی برای افراط و تفریط باقی نمی‌ماند. متاسفانه الان گروه‌هایی هستند که مسیر افراط را دنبال می‌کنند و اینها در دامن خود سیستم پرورش پیدا کردند و از جای دیگری هم نیامده‌اند. سیستم به آنها خوشبین بود و به آنها میدان و تریبون داد و توانستند خود را تقویت کنند اما باید در مورد این مساله هم تجدیدنظر و بازنگری شود چراکه این حکومت مال مردم است و مسئولان خدمتگذار مردم هستند؛ اینها درس‌هایی است که امام بزرگوار به ما داده‌اند. امام در اوج اقتدار و رهبری می‌گفت به من بگویید خدمتگذار مردم و آن منش امام بود که باید تلاش کنیم در حاکمیت نیز تحقق پیدا کند؛ موضوعی که الان آقای پزشکیان نیز به آن اشاره کرده است و یا سایر سیاسیون نیز بر آن تاکید دارند. 

محمود صادقی: به نظرم این مسیر را باید ابتدا از صداوسیما شروع کرد. چنانچه دیدیم که هنوز یک روز از آتش‌بس نگذشته، یکی از مسئولین فعلی صداوسیما، به طرز بسیار تنگ‌نظرانه‌ای اظهارنظر کرد. باید در صداوسیما خانه‌تکانی شده و مدیریت آن از دست انسان‌های تنگ‌نظر و تفرقه‌افکن خارج شود و رسانه‌ای باشد که بال آن بتواند همه آحاد ایران را پوشش دهد. موضوع بعدی این است که ما مشاهده کردیم که رویکردهای افراطی در سیاست، چه هزینه‌هایی را می‌تواند برای کشور به بار بیاورد. لازم است در دوره جدید، نوعی تحفظ نسبت به شعارها و اعلام مواضع تحریک‌آمیز در سیاست خارجی صورت گیرد؛ مواردی که به دست رژیم‌های متجاوز بهانه می‌دهد. امنیت ملی باید خط قرمز همه باشد و هرگونه موضع‌گیری و اعلام شعار، با توجه به پیامدها و آثارش سنجیده شود. البته جنایت‌های تجاوزکارانه اسرائیل و آمریکا در ایران محکوم است و به هیچ وجه قابل توجیه نیست و حتماً باید برای احقاق حقوق خودمان فعالیت کنیم. باید در رویکردها، اظهارات و اقدامات متوجه این شویم که این مسائل چقدر می‌تواند برای کشور هزینه ایجاد کند. در واقع باید مدار اظهارات، اقدامات و رویکردها، حفظ امنیت ملی، تمامیت سرزمینی و امنیت عموم مردم باشد. ما حق نداریم در کشور خودمان اقدامی کنیم که پیامد آن، سلب آسایش عموم مردم شود.

محمود میرلوحی: ما در روایات هم داریم که می‌گوید: «خَیرُ الْاُمُورِ اَوْسَطُها». برای یک ملت، باید جاده وسط را در نظر گرفت. وقتی که عده‌ای مرتب بر خالص‌سازی و رانت تکیه می‌کنند، طبیعی است که خیلی از مردم از دایره خارج شده و با تنگ شدن دایره خودی‌ها، از آن مسیر میانه فاصله گرفته ‌شود. باید همه در ارکان کشور حضور داشته باشند تا بتوان از تندروی دور شد. مسیری که طی کردیم تا به این نقطه رسیدیم، مشخص است؛ باید دلایل رسیدن به این نقطه را مورد توجه قرار داد نه اینکه سراغ آدرس‌های دیگر رفت و موضوع‌های دیگر را مورد بررسی قرار داد. این موضوع مشخص است که کجا شکاف ایجاد شد و جامعه از یکدست بودن خارج شد. برطرف کردن آن موارد و موانع می‌تواند در نهایت منجر به این شود که جامعه در مدار میانه قرار بگیرد.

در همه اظهارنظر‌ها و پیشنهادات در کنار تاکید بر درایت و عقلانیت در فضای بین‌الملل و حوزه دیپلماسی در پس آتش‌بس، به فرصت پیش‌آمده برای بازیابی اعتماد مردم نیز اشاره شده است.مثلاً حسن روحانی نیز همچون بسیاری از چهره‌های سیاسی دلسوز ایران در بیانیه‌اش تاکید داشت:«ترمیم استراتژی ملی و بازسازی اعتماد عمومی در کنار بازدارندگی نظامی، تنها راه عبور از این بحران است.» در این راستا چه تصمیمات و چه تغییراتی را ضروری می‌دانید؟

رسول منتجب‌نیا: همه مسئولان در این ایام به صراحت گفتند که درست است که نیروهای مسلح حماسه آفریدند و کار بزرگی انجام دادند اما اگر حمایت و پشتیبانی مردم نبود، هرگز چنین توفیقی به دست نمی‌آمد. این را همه قبول کردند و به عیان نیز دیدند و حالا ما باید اعتماد مردم را نسبت به حاکمیت جلب کنیم و نسبت به این قضیه تجدیدنظر کنیم و حمایت مردم را به دست آوریم. یعنی حاکمیت اگر خودش را خادم مردم بداند، دلیلی ندارد که مردم به آن بی‌اعتماد باشند. مسئولان نباید خود را حاکم بدانند و در چنین شرایطی است که اعتماد مردم جلب می‌شود و باید این خدمتگذاری را به مردم نشان داد و تاکید کرد که همه‌کاره شمایید. باید به نگاه امام بازگشت که می‌گفت همه‌کاره، مردم هستند و تصمیم را مردم باید بگیرند و سیستم باید این را بپذیرد که مردم هستند که اراده آنها باید تحقق پیدا کند و اگر این را بپذیرند مسائل حل خواهد شد.   

محمود صادقی: اقدامات مختلفی را می‌توان بیان کرد. اولاً که اجازه دهند انسجام ملی، تبدیل به انسجام درونی شود. به این معنا که راه را برای تشکل‌یابی ملت ایران باز کنند. ما دیدیم که احزاب و تشکل‌ها، چگونه توانستند با جنگ روانی دشمن، تاثیرگذاری و مقابله کنند. در واقع اجازه دهند که احزاب و تشکل‌ها به صورت آزاد فعالیت کنند تا کار حزبی در جامعه مدنی شکل بگیرد. نکته دیگر این است که موانع مشارکت معنادار مردم در نظام حکمرانی برطرف شود. محدودیت‌های مربوط به آزادی انتخابات، آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها برطرف شده و در واقع آن نگاه پدرسالارانه به نگاه همدلانه تغییر پیدا کند و حاکمیت خودش را منتخب مردم و نماینده مردم ببیند؛ در تلاش باشند که مردم از مسیرهای متداول از جمله انتخابات، خودشان را سهیم ببینند و مشروعیت مردمی نظام تقویت شود. موضوع پایانی، نکته‌ای است که در پیام مقام رهبری هم به آن اشاره شده بود. لازم است که یک دیپلماسی فعال در ماه‌های پیش‌رو داشته باشیم. در واقع، در کنار تقویت بنیه دفاعی کشور، دیپلماسی به عنوان بال دیگر فعال باشد و به دیپلمات‌های خودمان اعتماد کنیم.

محمود میرلوحی: دلایل نارضایتی مردم روشن است. نیاز به توضیح ندارد که بیشترین علت نارضایتی مردم، مسائل اقتصادی است و بعد از آن مسائل فرهنگی و اجتماعی قرار دارد. رفع کردن این موانع کار سختی نیست، فقط کافی است سیستم نگاه کند که چه رفتاری کرده که منجر به این شده اعتماد عمومی کمرنگ شود و بعد از آن به‌دنبال این برود که کارهایی که کرده را جبران کند. توجه به یک مورد الزامی است؛ در حوادث گذشته مانند 98 و 1401، گفته شد که مطالبات مردم دیده می‌شود و مورد بررسی قرار می‌گیرد اما دیدیم که بعد از آرام شدن وضعیت، باز هم دنبال کار خودشان رفتند. نکته قابل توجه این است که ملت با اینکه این موارد را دید، وقتی که کشور درگیر جنگ شد اینگونه به میدان آمد و پشت ایران قرار گرفت. باز هم می‌گویم، دنبال این بروند که تقسیم ملت از کجا شروع شد، آن نقطه را باید تغییر دهند تا اعتماد مردم هم برگردد و انسجامی که ایجاد شده، حفظ شود. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
آخرین اخبار