| کد مطلب: ۱۷۹۹۵

مدارا، گفت‌و‌گو و مصالحه

پیشنهادهای همایون کاتوزیان برای توسعه سیاسی ایران

مدارا، گفت‌و‌گو و مصالحه

در روزهای اخیر برخی از روشنفکران و نخبگان فکری جامعه ایران با دعوت مردم به مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری، حمایت خود را از مسعود پزشکیان ابراز داشته‌اند. یکی از مشهورترین این افراد، محمدعلی همایون‌کاتوزیان، استاد برجسته دانشگاه آکسفورد و نویسنده ده‌ها کتاب ارزشمند و صاحب نظریه‌های قابل تأملی چون «تضاد دولت و ملت»، «جامعه کوتاه‌مدت» و «جامعه کلنگی» است. کاتوزیان در پیام کوتاهی که در این زمینه داشت تاکید کرد: «کاری نکنیم که وضع بسیار بدتر شود. اگر پزشکیان انتخاب نشود حتی ممکن است ایران در خطر بیفتد. فرق می‌کند چه کسی رئیس‌جمهور شود؛ فقط دوران خاتمی را با احمدی‌نژاد مقایسه کنید.»

وقتی این سخنان را از استاد کاتوزیان شنیدم، هیچ تعجب نکردم زیرا این حمایت را پیامد منطقی تفکر او می‌دانستم؛ متفکری که در بحث تاریخی خود از چرخه «استبداد ـ آشوب ـ هرج‌و‌مرج ـ استبداد» در ایران توضیح می‌دهد، جامعه استبدادزده‌ای که در تضاد دائمی با دولت بود، هرگاه که در مقام مخالفت، امکانی برای واژگونی نظم مستقر می‌یافت، دست به آشوب می‌زد، اما از آن‌جا که به‌واسطه خصلت کوتاه‌مدت‌بودن جامعه، هیچ نهاد اجتماعی برآمده از انباشت تجربه و سرمایه‌ وجود نداشت و هیچ قاعده‌ای جز قدرت شخصی نیز روابط اجتماعی را سامان نمی‌بخشید، لاجرم فرجام آشوب اجتماعی، چیزی جز هرج‌و‌مرج نبود؛ امری که خود تمایلی را در میان مردمان برای بازگشت به نظم استبدادی بر‌می‌انگیخت و آن را توجیه‌پذیر و مطلوب می‌کرد.

با همین منطق است که او در مصاحبه‌ای بلند با کریم ارغنده‌پور که در کتاب «در جستجوی جامعه بلندمدت» در سال ۱۳۹۳ چاپ شده است، از لزوم تغییرات عقلانی، متداوم و پیوسته در جامعه دفاع می‌کند و ضمن نفی تئوری‌های توطئه‌ای که معلول ساده‌سازی مسائل اجتماعی و موجب سلب اراده مردم و بی‌تفاوتی‌شان می‌شوند، توسعه سیاسی ایران را در گرو سه عامل مهم تسامح و مدارا، دیالوگ و سازش و مصالحه می‌داند. کاتوزیان، دوره ریاست‌جمهوری خاتمی را ازجمله دوران‌های معدودی می‌داند که امکانی برای گسترش و بسط این عوامل ایجاد شد، اما به‌واسطه آرمان‌گرایی، شتاب‌زدگی، فردپرستی، منجی‌طلبی و درنهایت دشمنی با خود رایج در جامعه از دست رفت؛ همان‌سان که دو دیگر دورانی که کاتوزیان به تجربه پیشرفت گام‌به‌گام بلندمدت آن‌ها دل بسته بود: دوران صدارت علی امینی و نخست‌وزیری مهدی بازرگان نیز به بن‌بست رسید. در همین زمینه، البته او به تفاوت وضعیت محمد مصدق و محمد خاتمی نیز اشاره می‌کند:  «مصدق در دوره خودش قدرت و اختیاری که داشت غیرقابل مقایسه با آقای خاتمی بود؛ شاید امینی از این نظر بیشتر به خاتمی نزدیک باشد.»

کاتوزیان یکی از خصوصیات عمده جامعه کوتاه‌مدت را «انقطاع تجربه» و نتیجه حاصل از آن را «از‌دست‌رفتن حافظه» می‌داند و در این زمینه به نمونه رضاشاه اشاره می‌کند که اگرچه ۲۰ سال از کودتای ۱۲۹۹ نگذشته بود، اما برخی از مردم آن زمان، تصوراتی کاملاً رمانتیک از دوره احمدشاه بروز می‌دادند و او را پادشاهی دموکراتیک می‌دانستند که البته انگلیس‌ها نگذاشتند بماند و حکومت کند. به نظر کاتوزیان، وجود چنین افکاری و مثلاً همین پیش‌کشیدن پای نیروی بیگانه در تحلیل، نشانه درس‌نگرفتن از تاریخ است؛ همان‌طور که بعدها نیز این روند ادامه یافت و برخی انقلاب ۱۳۵۷ را دستپخت آمریکا و انگلیس می‌دانند؛ هرچند از نظر کاتوزیان: «خوشبختانه هنوز تجربه اخیر در دسترس هست و هنوز این‌که دوره محمدرضاشاه کاملاً به یک دوره طلایی تبدیل بشود، پدید نیامده ولی بالاخره برای عده‌ای هست».  

با وجود چنین موانع اجتماعی‌ای، کاتوزیان معتقد است، از زمان ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی به این‌سو، مقداری تجربه شکل گرفته است و خاتمی، ادامه هاشمی بوده است و هرچند این روند با سرخوردگی از اصلاحات و نتیجه آن که ظهور احمدی‌نژاد بوده، انقطاع یافته است اما انتخاب حسن روحانی در سال ۱۳۹۲، نشانه‌هایی از درس‌آموزی از گذشته را در خود بروز می‌دهد، زیرا چه‌بسا از نظر بسیاری از رأی‌دهندگان به روحانی، او ایده‌آل نبوده باشد، اما تلفیق آگاهی و تجربه، مردم را محاسبه‌گر می‌کند و به این نتیجه می‌رساند: «اگر می‌خواهیم وضع‌مان بهتر شود و به سمت بهتر تغییر کند، به‌جای این‌که بگوییم چون کسی را نمی‌بینیم که بهشت برین درست کند؛ پس رأی نمی‌دهیم، رفتند و چنین انتخابی کردند.» با این تفاسیر اینک نیز حمایت همایون کاتوزیان از انتخاب پزشکیان را باید امیدواری او به تحقق جامعه‌ای بلندمدت از رهگذر عقلانیت محاسبه‌گر دانست.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی