سارا سبزی

سارا سبزی

خبرنگار گروه جامعه

مقالات
  • همه برنگشتند

    همه برنگشتند

    وزیر علوم می‌گوید همه دانشجویان تعلیقی به‌دلیل اعتراضات ۱۴۰۱ و بیشتر اساتید تعلیقی به دانشگاه برگشته‌اند؛ ادعایی که مثال نقضش بسیار است.

  • نابرابری جنسیتی و بی قدرتی

    نابرابری جنسیتی و بی قدرتی

    آخرین و جدیدترین گزارش جهانی شکاف جنسیت در سال ۲۰۲۳ منتشر شد که طبق آن وضعیت کشورها در زیرشاخص‌هایی مانند سلامت، تحصیلات، مشارکت اقتصادی و قدرت سیاسی اعلام شد. بررسی این گزارش نشان داد که ایران در تمام این زیرشاخص‌ها در میان کشورهای آخر قرار دارد؛ به‌خصوص زیرشاخص مربوط به قدرت سیاسی که رتبه ایران در آن ۱۴۳ از میان ۱۴۶ کشور است و افغانستان، چاد و نیجریه بعد از ایران قرار دارند. اولین کشور با کمترین شکاف جنسیتی در جهان، ایسلند است. این گزارش جهانی نشان می‌دهد که ایران در زیرشاخص سلامت به‌شدت متمایل به تحصیلات و سلامت است و بیشتر روی این حوزه‌ها کار شده و شکاف جنسیتی در این حوزه‌ها کمتر شده، اما در حوزه سیاسی تقریباً به‌سمت صفر میل می‌کند.

  • بازی آتش و خاکستر در 10 دقیقه

    بازی آتش و خاکستر در 10 دقیقه

    همه کسبه بازارآهن شادآباد عصر شنبه آن ابر سیاه متراکم را دیده بودند، حتی ساکنان یک محله دورتر هم اگر روی پشت‌بام می‌ایستادند، می‌دیدند که آن دود غلیظ و سیاه از جایی در جنوب غرب تهران بلند می‌شود: «یک لحظه فکر کردیم می‌خواهد باران ببارد.»

  • زنان کولبر در تقاطع رنج

    زنان کولبر در تقاطع رنج

    «یکی از زنان کولبری که با آنها صحبت کردم، ۴۷ ساله بود که خودش و همسرش هردو کولبر بودند و در این راه پایش شکسته بود و حتی پول عملش را هم نداشت. برای جابه‌‏جایی هر کالا، ۱۰۰ هزار تومان می‏‌گرفت و حجم بار تفاوتی در دستمزد آن نداشت. زن دیگری، ۵۵ ساله بود که سه پسر بیکار و تحصیل‌کرده داشت و همسرش در مغازه کنار خودش کار می‏‌کرد. آنها مغازه‏ای دارند که به‌‏غیر از محصولات سوپرمارکتی، وسایلی که از عراق می‌‏آورد را همان‌جا می‏‌فروشد. زن دیگری می‏‌گفت، از زمان جنگ ایران و عراق کولبری را شروع کرده بود و پنج فرزند داشت و همسرش را از دست داده بود.» این چند روایت واقعی از زنان کولبر پنج منطقه کردنشین ایران است که زندگی‏شان در یک پژوهش مردم‌‏نگارانه بررسی شده است؛ زنانی که سهم زیادی در میان پژوهش‌‏ها ندارند و به‌‏سختی تصویری واقعی از هویت سیاسی و اجتماعی آنها به دست می‌‏آید.

  • سایه سنگین برج‌‏ها بر سر باغ

    سایه سنگین برج‌‏ها بر سر باغ

    درست روبه‌روی پروژه بلندمرتبه‌سازی شمال باغ‌ ملی گیاه‌شناسی تهران که بعد از اعتراضات زیاد، زمستان سال گذشته متوقف شد، حالا گود وسیعی دیده می‌شود که ماشین‌های سنگین در آن مشغول به‌کارند. گودی که دیوار به دیوار بزرگراه شده و مؤسسه تحقیقات مراتع و جنگل‌های کشور می‌گوید دقیقاً در حریم باغ قرار دارد؛ میراث طبیعی ۶۰ ساله تهران که حالا وضعیت ساخت برج‌های اطراف آن مبهم است و کسی به روشنی تکلیف آن را مشخص نمی‌کند.

  • جان کارگران مهم است

    جان کارگران مهم است

    آخرین خبر از معدن طبس که روز پیش منتشر شد، تایید قصور در زمینه ایمنی بود. بازپرس پرونده‌ی حادثه معدنجوی طبس اعلام کرد که کوتاهی در زمینه‌ی نبود ایمنی، تأیید شده و این قصور متوجه مسئولان معدن است.

  • سرنوشت نامشخص 83 بنای تاریخی

    سرنوشت نامشخص 83 بنای تاریخی

    یک‌هفته از خبر ورود کتاب‌های کتابخانه آیت‌الله طالقانی به بازار کتاب‌های دست دوم می‌گذرد؛ هنوز خبری از علت آن نیست و فعلاً مقصر آن فرهنگسرای منطقه و امین اموال آن معرفی شده است. کتابخانه‌ای که قرار بود به موزه تبدیل شود و با وجود تصویب دو دوره اعتبار برای مرمت آن در سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، هنوز به نتیجه نرسیده است؛ خانه‌ای که حالا در دست سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران است و شورای شهر می‌گوید در حال بازسازی آن است.

  • گفته بودیم فاجعه می‌شود

    گفته بودیم فاجعه می‌شود

    صبح روز حادثه، ۳۱ شهریورماه- میزان گاز بالا بوده و سرپرست شیفت اول به کارگران گفته پایین نروید، ولی پیمانکار گفته که باید بروید؛ چون با شرکت‌‏ها قرارداد دارند که در عرض یک‏ماه باید چند تن زغال تحویل دهند.چند ماه پیش کارگران معدنجو به وضعیت حقوق‏‌ها اعتراض کرده بودند، ولی نتیجه‌‏ای نداشته است.خودنجات احمدمختاری عمل نکرده بود؛ چون قدیمی بود. شیفت استراحتش بود و مهندس بعد از انفجار، او را سرکار فرستاده بود؛ ساعت ۹:۱۵ انفجار شد، ساعت ۱۰ او رفت داخل بلوک «سی» و بعد دچار گازگرفتگی شد.چکمه‌‏های ایمنی یک قسمت آهنی دارد و برای نیروها سنگین است و اذیت می‌‏شوند. ولی باز هم چکمه کهنه به آنها تحویل می‌‏دهند. داخل تونل‏‌ها پر از آب است و آب، چکمه‌‏ها را فرسوده می‏‌کند؛ همان چکمه‌‏های کشاورزی: «قراردادمان سه‌‏ماهه است ولی چکمه‌‏ها هر یک‏سال عوض می‏‌شوند.»

  • برای استفاده از خودنجات باید 6 میلیون تومـان می‌پرداختیم

    برای استفاده از خودنجات باید 6 میلیون تومـان می‌پرداختیم

    وقتی حادثه‏‌ای رخ می‌‏دهد یا خودمان را می‌‏کشانیم به سمت جایی که هوا دارد و سالم است یا از آن استفاده نمی‏‌کنیم؛ برای یک کارگر معدن که ۱۳ میلیون تومان حقوق می‏‌گیرد، پرداخت ۶ میلیون بابت «خودنجات» زیاد است.

  • قطار پیکرها به جای زغال سنگ

    قطار پیکرها به جای زغال سنگ

    محمدرضا مرادزاده یکی از کارگران بلوک «سی» معدن می‌گوید: وقتی به دهانه معدن رسیدیم، چندین نفر خودشان را به در خروجی رسانده بودند و همان‏جا بیهوش شدند. من و سایر کارگران آنها را خارج کردیم و به ماشین‏‌های اورژانس منتقل کردیم. وضعیت به‌‏گونه‌‏ای بود که نمی‌‏شد داخل معدن رفت. شدت گاز بسیار بالا بود و کسانی هم که برای نجات وارد معدن شده بودند، دچار خفگی شدند.