| کد مطلب: ۱۵۰۵۰

ز ذره‌ذره وجودش تـرانه برخیزد

درباره بیژن ترقی در پانزدهمین سال خاموشی‌اش

ز ذره‌ذره وجودش تـرانه برخیزد

بیژن ترقی نزدیک‌ترین همکاری‌ها را با پرویز یاحقی داشت و آن‌طور که گفته می‌شود، یک‌سوم از مجموعه سیصد ترانه‌ای که سرود با آهنگ‌های یاحقی پیوند خورد. بیژن ترقی که در مورد خود می‌گفت: «گر بسوزی و خاکسترم به باد دهی/ ز ذره‌ذره وجودم ترانه برخیزد»، چهارم اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۸ پس از تحمل دوره‌ای بیماری درگذشت، اما صاحب‌نظران همچنان از مهم‌ترین ترانه‌سرایان دوران گذار موسیقی ایران از ترانه کلاسیک به ترانه مدرن می‌دانندش.

بی‌شک نمی‌توان قطعات بسیار شنیده‌شده و تحسین‌شده‌ای چون «آتش کاروان» (دلکش)، «بیداد زمان»، «می‌زده» و «افسانه محبت» (مرضیه)، «گل اومد بهار اومد میرم به صحرا» (پوران)، «تا بهار دلنشین» (غلامحسین بنان)، «شهزاده رویا» (عهدیه و بعدتر یاسمین)، «جام مدهوشی» (علی‌اصغر شاه‌زیدی)، «ایران جوان» (سالار عقیلی) و... را شنید و به ترانه‌سرای توانمند آن‌ها، بیژن ترقی و هنر شاعری او نیاندیشید.

هنرمندی که از او با عناوینی چون شاعری در تکاپوی ترقی ترانه و نقاش واژه‌ها یاد می‌شود و افزودن گفتمان‌ها و فرم‌هایی نو به ترانه فارسی، ترسیم خط داستانی و تصویرپردازی‌های طبیعی را ازجمله ویژگی‌های آثارش برمی‌شمارند. ضمن اینکه نمی‌توان از بیژن ترقی گفت و یادی از یار همیشگی او، پرویز یاحقی نکرد. بیژن ترقی نزدیک‌ترین همکاری‌ها را با پرویز یاحقی داشت و آن‌طور که گفته می‌شود، یک‌سوم از مجموعه سیصد ترانه‌ای که سرود با آهنگ‌های یاحقی پیوند خورد.

بیژن ترقی که در مورد خود می‌گفت: «گر بسوزی و خاکسترم به باد دهی/ ز ذره‌ذره وجودم ترانه برخیزد»، چهارم اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۸ پس از تحمل دوره‌ای بیماری درگذشت، اما صاحب‌نظران همچنان از مهم‌ترین ترانه‌سرایان دوران گذار موسیقی ایران از ترانه کلاسیک به ترانه مدرن می‌دانندش.  

علی‌اصغر شاه‌زیدی، خواننده و مدرس مکتب آوازی اصفهان که حاصل همکاری‌اش با بیژن ترقی به خلق دو اثر ماندگار؛ «باغ‌مست» یا «جام مدهوشی» و «سروش آسمانی» انجامید در سالمرگ این ترانه‌سرا به هم‌میهن گفت: «بیژن ترقی ازجمله اشخاص همه‌کس‌شناس بود. هنرمندی که همگان او را می‌شناختند و بر هنر شاعری‌اش واقف بودند.

1656858_826

من نیز از هنر او بی‌اطلاع نبودم، اما نشست‌وبرخاست‌هایی که پس از خواندن قطعه «باغ‌مست» یا «جام مدهوشی» در خانه استاد علی تجویدی داشتیم و سفرشان به اصفهان و میزبانی من از ایشان در خانه‌ام، رابطه‌مان را نزدیک‌تر و گرم‌تر ساخت. این رابطه بعد از آن‌که قطعه «سروش آسمانی» را باز هم براساس کلام ایشان و با آهنگسازی علی تجویدی خواندم، پررنگ‌تر شد. رابطه‌ من و بیژن ترقی تا اواخر عمر او ادامه داشت و من از این توفیق برخوردار بودم که هرازگاهی خدمت ایشان برسم.»  

شاه‌زیدی که قطعه «باغ‌مست» یا «جام مدهوشی» را نخستین‌بار در چهلم اسماعیل ادیب‌خوانساری در سال ۱۳۶۱ با ساز و آواز خود علی تجویدی شنید و شیفته آن شد، همان‌جا آن را درخواست کرد اما جواب رد شنید و هشت سال تمام انتظار کشید تا این‌که جلیل شهناز وساطت کرد و علی تجویدی خواندن «باغ‌مست» یا «جام مدهوشی» (از آلبوم چرخ گردون) را در مقام آهنگساز با کلام بیژن ترقی و تنظیم فریدون شهبازیان، در مایه دشتی به او سپرد.

شاه‌زیدی با اشاره به این خاطره ‌افزود: «در کنار این، استاد علی تجویدی گفت، قطعه‌ای دیگر نیز ویژه صدایت خواهم ساخت که نتیجه در کمتر از یک‌روز ساخت «سروش آسمانی» شد. زمان بسیار کوتاهی که نشان‌دهنده توانایی علی تجویدی در مقام آهنگساز و بیژن ترقی در مقام شاعر و بی‌اغراق، اتصال‌ آن‌ها به نیرویی ماورایی، به حقیقت و طبیعت بود.»  

هم‌نشینی آهنگساز و شاعر این قطعات، علی تجویدی و بیژن ترقی و درک احوالات شاعر از سوی آهنگساز نکته‌ای است که در مورد آن این‌‌طور از زبان فرهنگ شریف می‌شنویم: «آن زمان آهنگسازان و شاعران با یکدیگر تعاملی ویژه داشتند و با ایده‌های هم روی آهنگ تجدیدنظر و مشورت می‌کردند. از حال درونی هم آگاه بودند و از هم الهام می‌گرفتند.»

شاه‌زیدی ضمن پذیرش این اظهارنظر گفت: «آن‌چه فرهنگ شریف اشاره کرده، کاملاً صحیح است. این رابطه همواره میان هنرمندان قدیمی ازجمله شاعران و آهنگسازان و ازجمله علی تجویدی و بیژن ترقی وجود داشت، چراکه برای‌شان مهم بود که حس‌وحال یکدیگر را دریابند و با یکدیگر تبادل نظر داشته باشند و ارتباطی دلی میان‌شان وجود داشته باشد. این‌قبیل ترانه‌سراها ترانه را برای موسیقی می‌ساختند و وزن را براساس موسیقی رعایت می‌کردند. براین‌اساس مصرع‌ها برای همخوانی با ملودی کوتاه و بلند می‌شد و درواقع در این ترانه‌ها آهنگساز نبود که کار آخر را انجام می‌داد، بلکه او کار را تکمیل می‌کرد.»

آن‌طور که گفته می‌شود ترسیم خط داستانی و تصویرپردازی‌های طبیعی ازجمله ابتکاراتی است که به وفور از آن در ترانه‌های بیژن ترقی استفاده شده است. شاه‌زیدی در این مورد گفت: «خاطرم هست در همان زمان میزبانی‌ام از بیژن ترقی در منزلم در اصفهان مشابه همین سخن را گفت. او معتقد بود، شعر باید داستانی را بیان کند تا شنونده ترغیب به دنبال کردن آن شود. او هم در غزلیاتش، هم در تصانیفش چنین می‌کرد و آن‌چه کرد در دل‌ها جایی برای خود پیدا کرد و بسیار خوب جا افتاد. ضمن اینکه خود او نیز می‌گفت، نخستین کسی بوده که زبان محاوره را به ترانه آورده است و هرچند آن زمان خیلی‌ها هم اعتراض کردند اما این مسئله خیلی زود باب شد.»

علی‌اصغر شاه‌زیدی در پایان با ذکر خاطره‌ای از بیژن ترقی به قصد اشاره به عمق‌ معرفت این ترانه‌سرا ادامه داد: «روزی از بیژن ترقی در مورد استاد مسلم غزل، محمدحسن معیری متخلص به رهی پرسیدم و جویای نظرش در مورد ایشان شدم. بیژن ترقی گفت: «او استاد همه ما بود».

می‌خواهم شما را متوجه عمق معرفت بیژن ترقی به‌عنوان ترانه‌سرایی بزرگ کنم. جایی که معرفت، شخصیت و قابلیت یک هنرمند بروز می‌کند و شما را به‌عنوان شنونده متحیر می‌سازد. هنرمندی که با این سطح از معرفت و شعور در مورد دیگران صحبت می‌کند پاکی ضمیر خود را به شما نشان می‌دهد و بی‌عقده و بی‌کینه بودنش را.

هنرمندانی چون بیژن ترقی از موهبتی الهی در وجودشان برخوردار بودند و نکته بااهمیت اینکه آن موهبت را به کار گرفتند و از آن بهره‌ها بردند. پاسداشت این موهبت و به کار گرفتن آن در راستای رساندن خیری به مردم، لذت بردن آن‌ها و شادی‌شان و تولید آثار مردمی کاری بود که این هنرمندان انجام دادند.»

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی