| کد مطلب: ۱۰۲۵۷

ورشکستگان به تقصیر

فضای مجازی فریبنده است، خیلی‌ها را فریب می‌دهد، البته تقصیر این فضا نیست. این گرایش و نیاز دیگران به فریب خوردن است که آن را در فضای مجازی تامین می‌کنند. فضای م

فضای مجازی فریبنده است، خیلی‌ها را فریب می‌دهد، البته تقصیر این فضا نیست. این گرایش و نیاز دیگران به فریب خوردن است که آن را در فضای مجازی تامین می‌کنند. فضای مجازی هم مثل هر فن‌آوری نو دیگر است که باید یاد بگیریم که چگونه از آن استفاده کنیم. درغیراین‌صورت، گمراه می‌شویم و فریب خواهیم خورد؛ آن‌هم چه فریب‌خوردنی! اگر سواد رسانه‌ای نداشته باشیم، دچار فریب‌خوردگی مضاعف می‌شویم. آنچه که بر سر جریان‌های اپوزیسیون خارج از کشور آمد و دچار سقوط فاجعه‌باری شدند، ناشی از همین ضعف و بی‌اطلاعی از محدودیت‌های استفاده از این فضاست. ازیک‌سو، ارتباط آنان با جامعه ایران از طریق فضای مجازی و منحصر به آن شد و این یک خطای بزرگ ارتباطی و شناختی و سیاسی بود. با دیدن یک فیلم و چند فیلم، گمان می‌کردند که همه جامعه چنان است و دچار یک سوگیری خطرناک شناختی می‌شدند. این، همان خطایی است که مسئولین حکومتی نیز به نحو دیگری و با دیدن برنامه‌های یکسویه تلویزیونی دچارش می‌شوند. واقعیت این است که رسانه‌های ما در مجموع نتوانسته‌اند و نمی‌توانند بازتاب‌دهنده واقعیت جامعه باشند. صداوسیما به‌گونه‌ای و فضای مجازی نیز به گونه‌ای دیگر دچار این کژتابی است. هر دو فاصله عمیقی با واقعیت جامعه دارند. بنابراین، مخاطبان هر دو دچار خطای شناختی و ارتباطی می‌شوند. این واقعیت در جریان اتفاقات سال گذشته به بدترین شکل ممکن در هر دو نوع رسانه رخ داد. فضای مجازی به شکل بادکنکی و کاریکاتوری برخی افراد را در جایگاه «رهبری اعتراضات» بزرگ کرد، ولی هنگامی که این حباب تصویری بیش از اندازه بزرگ شد، به‌یک‌باره ترکید و محو شد؛ گویی که از ابتدا نبوده است. مشکل دیگر این افراد، الزامات زندگی سیاسی در خارج از کشور است. آنان هم به لحاظ اقتصادی و هم رسانه‌ای و هم سیاسی، نیازمند حامیانی هستند که شرط و شروط روشن (گرچه اعلام‌نشده) خود را بر رفتار و مواضع آنان تحمیل می‌کنند و این وابستگی، اعتبار چنین جریاناتی را به‌کلی از میان می‌برد. البته، در داخل کشور هم این محدودیت‌ها وجود دارد؛ ولی همه از ابعاد و ماهیت آنها مطلع هستند.

نکته مهم دیگر درباره اتحاد جریانات اپوزیسیون این است که براساس دشمنی با حکومت شکل می‌گیرد. برای بقای هر اتحادی، دشمنی با دیگران کافی نیست. هر اتحادی باید مبتنی بر حدی از توافق‌های ایجابی هم باشد. دقیقاً مثل وضعیت جناح غالب داخل کشور که براساس دشمنی و ستیز با اصلاح‌طلبان و میانه‌روها بود؛ لذا در صورت موفقیت اولیه دچار انشقاق و تنش درونی می‌شوند. اما اپوزیسیون خارج از کشور ایران حتی به مرحله پیروزی اولیه نیز نرسید تا دچار انشقاق شود. کافی بود در اولین گام شکست بخورد تا این شکاف‌ها آشکار و برجسته شود.
با این ملاحظات، همیشه و در همه حال به‌ویژه در ایران و تا زمانی که امکان فعالیت متعارف باشد، هیچ اپوزیسیون مؤثر و با حداقلی از استانداردهای سیاسی و اخلاقی در خارج شکل نخواهد گرفت و پیگیری کنش‌های پراکنده آنان نیز واجد اهمیت نیست. درباره وضعیت این جماعت همین بس که برخی از آنان خواهان حمله نظامی غرب به ایران می‌شوند،‌ ولی آن اندازه درک سیاسی ندارند که بفهمند قدرت‌های سیاسی جهان، تصمیمات خود را تابع سرنوشت و خوش‌آیند افراد سیاسی ورشکسته به تقصیر نمی‌کنند. البته اگر روزی بخواهند چنین اقداماتی کنند، حتماً از عوامل سیاسی خود استفاده می‌کنند؛ ولی آنان به این افراد چون مشاور و نصیحت‌کننده نگاه نمی‌کنند، بلکه نگاه قدرت‌ها به آنان در حد ابزاری برای حضور در مجامع جهت اظهار آنچه که دستور می‌دهند، خواهد بود.

دیدگاه

سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار