| کد مطلب: ۸۲۹۳
گلستان مهمترین فیلم ایران را ساخت

گلستان مهمترین فیلم ایران را ساخت

حجت قاسم‌زاده‌اصل فیلمنامه‌نویس و کارگردان سینما زندگی خیلی کوتاه است، اما صد سال برای هر کاری کافی‌ست. ابراهیم گلستان بیشتر از آن‌چه آرزوی مردمان بسیاری‌ست،

ghasemzdeh

حجت قاسم‌زاده‌اصل

فیلمنامه‌نویس و کارگردان سینما

زندگی خیلی کوتاه است، اما صد سال برای هر کاری کافی‌ست. ابراهیم گلستان بیشتر از آن‌چه آرزوی مردمان بسیاری‌ست، زندگی کرد، اما مهم‌ترین کارهای عمرش را همان پنجاه سال اول انجام داد؛ جوی و دیوار و تشنه، مد و مه، و آذر ماه آخر پاییز، هرکدام به‌شکلی جزو مهم‌ترین‌های جهان ادبیات فارسی هستند. در سینما خشت و آینه اثری است که برای کارنامه‌ کاری هر کارگردانی کافی‌ست. خشت و آینه قله‌ای‌ست دست‌نیافتنی. تا دهه‌ها باید افسوس بخوریم که چرا خشت و آینه جریان اصلی سینمای ایران نشد و مثلاً گنج قارون ادامه پیدا کرد و قیصر تکثیر شد. بی‌سلیقگی نادیده گرفتن «خشت و آینه» باعث تولید صدها فیلم بی‌ارزش و کم‌ارزش شد. تعداد بسیار زیادی کارگردان تباه شدند و تنزل عمومی سینمای ایران به‌عنوان یک فرهنگ روند سریع‌تری به خود گرفت. این ننگ ابدی برای منتقدان و سینمایی‌نویسان باقی خواهد ماند که خشت و آینه را دیدند، اما پشت‌‌سر قیصر ایستادند. از آن‌جا که قبلاً بارها و به هر بهانه‌ای گفته‌ام، امروز که ابراهیم گلستان در این دنیا نیست از تکرارش واهمه‌ای ندارم که مهم‌ترین فیلم سینمای ایران در شکل و ساختار، فرم و روایت، قصه و دیالوگ هنوز «خشت و آینه» است. حتا اگر غلوآمیز به‌نظر بیاید، این باور یا حداقل سلیقه‌ من است. دوست دارم به این نکته مهم هم اشاره کنم که به‌طورکلی زندگی شخصی هنرمندان اهمیتی برای من ندارد، چه می‌کنند، با چه کسانی عمر می‌گذرانند، چه می‌خورند، چه می‌پوشند و... هنرمند را می‌توان با آثارش شناخت و با رفتار اجتماعی‌اش (موضع‌گیری‌ها و رفتار سیاسی‌اش) برایش احترام قائل شد یا نشد، بقیه اهمیت چندانی ندارد. این صرفاً یک آرزوی شخصی‌ست که ای کاش ابراهیم گلستان به آن انزوای خودخواسته‌اش ادامه می‌داد، مصاحبه نمی‌کرد، مستند بازی نمی‌کرد؛ مثل سالینجر، امیلی دیکسون، ون گوگ، مارسل پروست، چارلز بوکوفسکی، هارپر لی و... در هاله‌ای از ابهام می‌ماند و از سایه‌ای که ساخته بود بیرون نمی‌آمد. شنیدن و دیدن بعضی حرف‌های پیرانه‌اش آن تصویری را خش انداخت که ساختنش پنجاه سال طول کشیده بود. بعضی از نظرات، قضاوت‌ها و روایت‌‌هایش به هیچ طریقی قابل دفاع یا حتا بخشش نیستند، اما الآن که دیگر ابراهیم گلستان نیست، این هم شاید اهمیتی نداشته باشد. آدمی بود که چنان فکر می‌کرد و رفت، ای‌کاش فقط آثارش حرف می‌زدند.به‌هرحال ابراهیم گلستان هنوز و هماره ابراهیم گلستان است، کارگردان خشت و آینه است و نویسنده جوی و دیوار و تشنه. ابراهیم گلستان برگی از تاریخ سینما و ادبیات ایران است و نامش همواره در یادهاخواهد ماند.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار