شبهنظامیان سر کلاس
مروری بر چشماندازهای همکاری علمی دانشگاه تهران و حشدالشعبی
مروری بر چشماندازهای همکاری علمی دانشگاه تهران و حشدالشعبی
در روزهای گذشته خبر دیدار سیدحسین موسویبخاتی، معاون تعلیم و تربیت بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی) با رئیس دانشگاه تهران، معاون بینالملل و جمعی از اساتید بسیجی دانشگاه تهران و اعلام شروع همکاری دانشگاه مادر با حشدالشعبی در زمینه جذب دانشجویان عراقی، خبرساز شد. در این نشست سیدمحمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران ابراز داشت: «همانطور که شهید سلیمانی و شهید ابومهدیالمهندس به ما آموختند که پیشرفت دو کشور ایران و عراق و پیشرفت دو ملت، باید مورد مطالبه ما باشد؛ بنابراین در زمینه همکاریهای علمی و دانشگاهی هم همان رویکرد خالصانه شهید سلیمانی را خواهیم داشت و امیدواریم بتوانیم با همین سبک برای آن تمدن نوین اسلامی تلاش کنیم. در گام اول، هدفگذاری اصلی خود را روی دوستانمان در حشدالشعبی قرار دادیم؛ همانطور که بسترسازی برای پذیرش دانشجویان کشورهای «محورمقاومت» را با همین دیدگاه با جدیت دنبال میکنیم.» در این نشست، موسویبخاتی نیز اعلام کرد: «به تمام قوانین و استانداردها و شرایط قانونی مدنظر دانشگاه تهران متعهد خواهیم بود و هر آنچه را که مدنظر قوانین وزارت آموزشعالی عراق و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران است بهطور کامل انجام خواهیم داد.» او همچنین از این سخن راند که حتی پیش از تشکیل حشدالشعبی، با نظارت ابومهدیالمهندس، 95نفر از دانشجویان عراقی اینگروه برای تحصیل در دانشگاههای ایران اعزام شده بودند.
تاریخچه و جایگاه حشدالشعبی
حشدالشعبی نیرویی نظامی با جمعیتی حدود 150هزار نفر است که از سال 2014 با هدف مبارزه با داعش شکل گرفت. این نیرو از حدود ۴۰گروه مختلف تشکیل شده که عمدتاً گروههای مسلح شیعه هستند اما برخی گروههای سنیمذهب و مسیحی و ایزدی نیز در آن حضور دارند. حشدالشعبی با تصویب پارلمان عراق در سال ۲۰۱۶ یکی از نیروهای نظامی عراق شد و زیرنظر فرماندهی کل نیروهای مسلح قرار گرفت. براساس مصوبه مجلس عراق، قوانین مربوط به حشدالشعبی و دیگر نیروهای مسلح عراق، یکسان است و این نیرو مانند دیگر نیروهای نظامی، از فعالیتهای سیاسی منع شده است. تعیین فرمانده لشکر و بالاتر نیز در این سازمان، مانند سایر نیروهای مسلح، پس از معرفی نخستوزیر و تصویب پارلمان صورت میگیرد. حشدالشعبی در درون عراق و خارج از آن، موافقان و مخالفانی دارد. موافقان نقش آن را در تامین امنیت عراق و منطقه، مثبت و ضروری قلمداد میکنند و مخالفان، دخالت این گروه نظامی در سیاست و تجارت و... را آسیبزا میدانند. ایران از حامیان جدی این گروه نظامی است و در مقابل کشورهایی چون آمریکا، عربستان و اسرائیل بهتناوب درباره خطرهای قدرتیابی این گروه هشدار دادهاند و گاه به مقابله نظامی با آن پرداختهاند. پیشتر نیز حضور این گروه در بهار سال 1398 برای کمک به سیلزدگان خوزستانی دستمایه تحلیلهای متفاوتی از اهمیت تعامل منطقهای تا ضعف وضعیت امدادرسانی کشور شده بود و اینک نیز برخی حضور نیروهای حشدالشعبی در دانشگاه تهران را نه خبری خوشحالکننده نمیدانند که قابل بررسی است.
صندلیهای خالی، بودجههای محققنشده
در دهههای اخیر تقارن چندین روند، وضعیت آموزش عالی را در ایران بحرانی کرده است. ازسویی گسترش بیرویه مؤسسهها و دانشگاهها در دهه 1380، با موج کاهش متقاضیان تحصیلات عالی در دهه 1390 پیوند خورده است و ازسویدیگر افزایش ظرفیتهای جذب دانشجو در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در دهه 1390 با کاهش زمینه اشتغال دانشآموختگان دانشگاهی در همین دهه مقارن شده است؛ دههای که رشد اقتصادی ایران چیزی قریب به صفر بوده است. در کنار چنین دورنمای کلی، تب مدرکگرایی و تحصیلزدگی همچنان در اقشاری از جامعه ایران وجود دارد. روزگاری سیدحسین نصر در دوران پهلوی پیشنهاد داده بود ثبتاحوال قادر باشد هنگام ثبت اسامی نوزادان، القاب «دکتر» و «مهندس» را بنا به انتخاب والدین پیش از نام کوچک کودک قرار دهد تا اندکی از تب کنکور در جامعه ایران دهه 1350 کاسته شود. با وجود برخی فرازونشیبها، این میل همچنان در جامعه ایران نیمهخفته باقی مانده است و در دهه اخیر نیز بسیاری از دانشگاههای بزرگ کشور با تاسیس پردیسهای دانشگاهی که در آنها دانشجویان با پرداخت پول، میتوانند به تحصیل در مقاطع ارشد و دکتری بپردازند، هم به این نیاز پاسخ دادهاند و هم در روزگار عسرت مالی و در دوران کاهش روزافزون بودجههای آموزشی در ایران، منبعی برای تامین درآمد دانشگاه یافتهاند.
در کنار اینها، اما یکیدیگر از تمهیداتی که وزارت علوم برای جبران صندلیهای خالی دانشگاهها در نظر گرفت، جذب دانشجویان خارجی بود؛ دانشجویانی که البته باتوجه به جایگاه دانشگاههای کشور در رنکینگهای جهانی، قاعدتاً جز از برخی کشورهای همسایه و برخی کشورهای آفریقایی نمیتوانستند باشند. آماری که سال پیش، هاشم داداشپور، رئیس سازمان امور دانشجویان کشور اعلام کرد حکایت از این دارد که قریب به 5/1میلیون نفر دانشجوی خارجی متقاضی تحصیل در ایران هستند، اما در حال حاضر 94هزار دانشجوی خارجی در ایران حضور دارند که 99درصد آنها شهریهپرداز و یکدرصد بورسیه هستند. 27هزار نفر این دانشجویان در دانشگاههای دولتی تحصیل میکنند. ۵۶هزار نفر آنها عراقی و 33هزار نفر افغان هستند و از قاره آفریقا و آمریکای لاتین جذب چندانی صورت نگرفته است؛ 284نفر از آفریقا و 17نفر از آمریکای لاتین. بقیه نیز سهم کشورهایی چون سوریه، لبنان، پاکستان و هند است. اینها همه درحالیاست که همسایه ما، ترکیه در سالهای 2020 و 2021، 185هزار و 224هزار دانشجوی خارجی جذب کرده است. شاید چنین فاصلهای باعث شده است که داداشپور از هدفگذاری جذب 250هزار دانشجوی بینالملل در سهسال آینده خبر داده است؛ هدفی که معلوم نیست تا چهحد امکانپذیر است و فراتر از آن، قرار است چگونه و با چه کیفیتی محقق شود و چه دانشجویانی با کدامین کیفیت و سابقه علمی راهی ایران شوند؟
مدرکفروشی و پولسازی
چندروزپیش، خبر برکناری محمد مرندی در رسانهها بازتاب پیدا کرد. مرندی که بیشتر با نقش مشورتیاش در تیم مذاکرهکننده هستهای ایران و سخنش درباره «صبوری ایران» و «بحران انرژی فلجکننده اروپا» بهیاد آورده میشود، معاون بینالملل دانشگاه تهران نیز بود و آنطور که خود مدعی است «بهدلیل اختلافات دیرینه و اساسی برسر عملکرد پردیس البرز» و آنچه او «مدرکفروشی و بیاعتبارسازی دانشگاه تهران» دانسته است، «برکنار» شده است. رئیس پردیس البرز دانشگاه تهران البته به این ادعا واکنش نشان داد و گفت: «روند سختگیرانه دانشگاه تهران در پذیرش دانشجوی بینالملل در این پردیس هم وجود دارد.» در جلسه با مسئولان حشدالشعبی هم پاسخهایی دیپلماتیک به ادعاهای مرندی داده شد. رئیس دانشگاه تهران به این نکته اشاره کرد که «سختگیریها و استانداردهای علمی را راجع به دوستانمان در حشدالشعبی بیشتر از دیگر دانشجویان خارجی اعمال میکنیم» زیرا «هدف ما از این تعامل علمی نه کسب درآمد است، نه اعطای مدرک؛ بلکه هدف اصلی ارتقای سطح دانش و توانمندی مجاهدان مسلمان است» و الهام امینزاده که پیشتر در دولت روحانی معاونت حقوقی رئیسجمهوری را برعهده داشت و اینک جانشین مرندی شده است، ابراز کرد: «فرآیند اصلاح و ارتقای کیفی و کمی پذیرش دانشجویان کشورهای مختلف بهویژه کشورهای همسایه، در معاونت بینالملل دانشگاه تهران آغاز شده است».
دیماه 1401، رئیس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم از این واقعیت پرده برداشته بود که سازمان برنامه و بودجه معتقد است، در کنار هزینهکرد یکمیلیارد دلاری کشور برای دانشگاهها، آموزش عالی نیز باید یکمیلیارد دلار به اقتصاد آموزش عالی کشور اضافه کند و اینکار ازطریق جذب دانشجویان بینالملل امکانپذیر است. تردیدی نیست که اگر دانشگاه کارکردهای آموزشی، پژوهشی، فناورانه و کارآفرینانه خود را عملیاتی کند و به دانشگاهی جهانی، معتبر و صاحبنام بدل شود، دههابرابر این مبالغ نیز قابلحصول است. بخشی از موفقیت در چنین مسیری البته ازطریق جذب دانشجویان و اساتید زبده جهان میسر خواهد شد؛ راهی که دانشگاههای برتر دنیا نیز در مسیر آن حرکت میکنند و سالانه بسیاری از نخبگان ایرانی را جذب میکنند. با این تفاسیر افق انتظارات ما مشخص میکند که چه باشیم؟ یکراه ایناست که چندان مته به خشخاش گذاشته نشود و وقت و انرژی اساتید مهمترین دانشگاه کشور را صرف ارتقای سطح دانش نیروهای نظامی حشدالشعبی کنیم؛ افرادی که بعید است از سوابق و دورنمای علمی درخوری بهرهمند باشند و در یک دهه اخیر فرصت و فراغتی نیز برای پرداختن به امور علمی نداشتند. البته در صورت چنین انتخابی، باید امیدوار و مصر بود که سخن رئیس دانشگاه تهران مبنی بر اینکه «هدف» دانشگاه از این «تعامل علمی»، «درآمدزایی» هم نیست، صرفاً تعارف باشد و بس. راه دیگر، اما راه متفاوتی است؛ مسیری که در آن از دانشگاه اعادهحیثیت شود، برترین اساتید منطقه و جهان به ایران دعوت شوند و شکوفایی علمی دانشگاههای ایران، خود بهترین مشوق طالبان دانش برای مهاجرت علمی به ایران باشد. آینده ما را انتخابهایمان میسازند.