| کد مطلب: ۴۵۸۴۶

مقاومت جهانی در برابر ترامپ؟

منتقدان همواره آمریکا را کشوری خودخواه و قلدرمآب توصیف کرده‌اند که به رفاه دیگران اهمیتی نمی‌دهد. اما سیاست‌های تجاری دونالد ترامپ چنان گمراه‌کننده، بی‌ثبات و ویرانگر بود که حتی اغراق‌آمیزترین توصیفات کاریکاتوری نیز در برابر آن، مدح و ستایش به نظر می‌رسد.

مقاومت جهانی در برابر ترامپ؟

منتقدان همواره آمریکا را کشوری خودخواه و قلدرمآب توصیف کرده‌اند که به رفاه دیگران اهمیتی نمی‌دهد. اما سیاست‌های تجاری دونالد ترامپ چنان گمراه‌کننده، بی‌ثبات و ویرانگر بود که حتی اغراق‌آمیزترین توصیفات کاریکاتوری نیز در برابر آن، مدح و ستایش به نظر می‌رسد. با این حال، اقدامات نابخردانه او در حوزه تجارت، به شکلی کنایه‌آمیز، پرده از ناکامی‌های دیگر کشورها نیز برداشت؛ چراکه آن‌ها را واداشت تا به این بیاندیشند که واکنش‌هایشان چه چیزی را درباره اهداف و توانایی‌های خودشان برملا می‌کند.

معروف است که شخصیت واقعی انسان در سختی‌ها آشکار می‌شود؛ این اصل درباره کشورها و نظام‌های سیاسی‌شان نیز صادق است. هجوم تمام‌عیار ترامپ به اقتصاد جهانی برای همه غافلگیرکننده بود، اما در عین حال فرصتی در اختیار اروپا، چین و دیگر قدرت‌های متوسط قرار داد تا نشان دهند که کیستند و از چه اصولی دفاع می‌کنند.

از این منظر، اتحادیه اروپا شاید بزرگ‌ترین مایه ناامیدی بود. این اتحادیه از نظر قدرت خرید، تقریباً قدرتی برابر با آمریکا دارد. افزون بر این، با وجود قدرت گرفتن راست افراطی، اکثر کشورهای اروپایی از غلتیدن دوباره به ورطه اقتدارگرایی پرهیز کرده‌اند. اروپا به‌عنوان مجموعه‌ای از دولت-ملت‌های دموکراتیک که بلندپروازی‌های ژئوپلیتیکی‌اش تهدیدی برای دیگران نیست، هم قدرت و هم مشروعیت اخلاقی لازم برای رهبری جهان را در اختیار دارد. اما در عمل، با تردید و تعلل، نهایتاً در برابر خواسته‌های ترامپ تسلیم شد.

جاه‌طلبی‌های اروپا همواره محدود و کوته‌بینانه بوده است، اما با کوتاه آمدن در برابر ترامپ، حتی مشخص نیست که آیا توانسته منافع آنی خود را نیز تأمین کند یا نه. در مقابل، چین بازی سرسختانه‌تری را در پیش گرفت؛ با اعمال تعرفه‌های متقابل به شدت تلافی کرد و صادرات مواد معدنی استراتژیک به آمریکا را محدود ساخت. سیاست‌های خارجی کینه‌توزانه و مخرب ترامپ، به چین کمک کرد تا نفوذ خود را گسترش دهد و اعتبارش را به‌عنوان شریکی قابل‌اعتماد برای کشورهای در حال توسعه تقویت کند. با این حال، رهبران چین نیز نتوانسته‌اند الگویی عملی برای یک نظم اقتصادی جهانیِ پسانئولیبرال ارائه دهند.

در این میان، کشورهای کوچک‌تر و قدرت‌های متوسط، اغلب رویکردی منفعلانه در پیش گرفتند و با چانه‌زنی‌های جداگانه با ترامپ، تنها به دنبال کاهش آسیب به اقتصاد خود بودند. استثنای بزرگ در این میان، برزیل است. رئیس‌جمهور این کشور، لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رهبری مثال‌زدنی و کم‌نظیر از خود نشان داده و از کرنش در برابر ترامپ سر باز زده است. او با وجود مواجهه با تعرفه‌های تنبیهی ۵۰ درصدی و حملات شخصی گزنده، با افتخار از حاکمیت ملی، دموکراسی و استقلال دستگاه قضایی کشورش دفاع کرده است. به تعبیر نیویورک‌تایمز: «شاید هیچ رهبر جهانی به اندازه آقای لولا، چنین سرسختانه در برابر پرزیدنت ترامپ نایستاده باشد.»

جای خالی چنین رهبری در سراسر جهان به‌شدت احساس می‌شود. در هند، پراتاپ بانو مهتا، تحلیلگر سیاسی، می‌گوید که بسیاری از نخبگان سیاسی و اقتصادی در پی یافتن راهی برای سازش با ترامپ هستند. اما به باور مهتا، این رویکرد حاصل درک نادرست آن‌ها از ترامپ و جهانی است که او می‌سازد. در هر مقطع دیگری از تاریخ معاصر، رفتار دولت ترامپ بی‌درنگ همان چیزی نامیده می‌شد که واقعاً هست: امپریالیسم، به همین سادگی. با امپریالیسم باید همواره مبارزه کرد، نه سازش؛ و این مبارزه نیازمند قدرت و اراده است.

البته آمریکا دهه‌هاست که افسار اقتصاد جهان را در دست دارد. دلار جایگاه مستحکمی دارد و بازار آمریکا همچنان اهمیتی بی‌بدیل دارد. اما این مزیت‌ها دیگر به قدرت گذشته نیستند. این‌که کشوری با تنها 15% از اقتصاد جهان (بر اساس برابری قدرت خرید) بتواند قواعد بازی را برای دیگران تعیین کند، با منطق سیاسی و قوانین جاذبه اقتصادی در تضاد است.

شاید چالش اصلی، یافتن همین هدف مشترک باشد. جهان امروز به ایده‌ها و اصولی نوین نیاز دارد تا هم از بی‌ثباتی‌ها و نابرابری‌های «ابرجهانی‌شدن» و هم از پیامدهای ویرانگر سیاست‌های «گدا ساختن همسایه» در امان بماند. انتظار یک توافق جدید «برتون وودز» واقع‌بینانه نیست، اما قدرت‌های متوسط و اقتصادهای بزرگ می‌توانند با اجرای این اصول در سیاست‌های داخلی و خارجی خود، الگویی عملی ارائه دهند. اقدامات ترامپ آینه‌ای در برابر دیگران قرار داده است و اکثرشان باید بپذیرند که تصویری که در آن می‌بینند، چندان خوشایند نیست. خوشبختانه این درماندگی ظاهری، پدیده‌ای خودخواسته است. هنوز برای انتخاب عزت‌نفس به جای تحقیر، دیر نیست.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار