| کد مطلب: ۵۶۵۹۵

روزهای آخر مادورو؟

صف‌آرایی موافقان و مخالفان دولت مادورو در داخل ونزوئلا، این پرسش را پیش می‌کشد که در کشوری با وجود چنین شکاف و اختلافی در میان مردم، آیا به فرض سرنگون شدن دولت بر اثر یک حمله نظامی محدود، نوعی ثبات سیاسی تازه ظاهر می‌‌شود و یا آنکه ونزوئلا را غرق در بی‌ثباتی و جنگ داخلی خواهد کرد؟

روزهای آخر مادورو؟

پیش از به قدرت رسیدن «بولیواری‌ها» در ونزوئلا، معمولاً این کشور به عنوان نمونه‌ای از ابطال نظریه دموکراسی‌ناپذیر بودن کشورهای صادرکننده بزرگ نفت معرفی می‌شد. بولیواری‌ها اما در دوران حکمرانی خود بر ونزوئلا، پول نفت را در جهت تضعیف بنیان‌های دموکراسی ونزوئلا به خدمت گرفتند و مهمترین شاهدِ امکان دموکراسی در کشور نفتی را از وجاهت انداختند!

نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا در مقام جانشینی هوگو چاوز انتخاباتی را در کشورش برگزار کرده است که نهادهای معتبر بین‌المللی و بسیاری از کشورهای جهان، آن را آزاد و عادلانه به حساب نیاوردند و از همین رو، مشروعیت حکومت او را به چالش کشیدند. تضعیف مشروعیت دموکراتیک دولت مادورو اکنون بهانه‌ای در اختیار دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا قرار داده است تا با متهم کردن آن به «نارکوتروریسم» در جهت سرنگونی‌اش اقدام کند. 

 ترامپ دولت مادورو را به تولید سازمان‌یافته مواد مخدر و قاچاق آن به خاک آمریکا متهم می‌کند و تحت عنوان «دفاع از امنیت ملی آمریکا» ونزوئلا را تحت شدیدترین فشارهای همه‌جانبه قرار داده است.

ظاهراً ترامپ در گام نخست می‌کوشد تا با تشدید فشار علیه مادورو او را داوطلبانه به واگذاری قدرت و خروج از کشورش متقاعد کند. طبق گزارش رسانه‌های آمریکا، ترامپ و مادورو هفته گذشته تماس تلفنی بی‌نتیجه‌ای داشته‌اند. در این تماس، گویا مادورو خواهان مصونیت گسترده‌ای برای همکاران خود در دولت ونزوئلا شده اما ترامپ ضمن مخالفت با این درخواست خواهان خروج سریع او از کشورش شده است.

اگر فشارهای کنونی منجر به واگذاری قدرت از سوی مادورو نشود به احتمال زیاد، ترامپ با هدف سرنگونی او برای استفاده از زور آماده است. ترامپ برای عمل به وعده‌های انتخاباتی خود، قاعدتاً از وارد کردن آمریکا به جنگی طولانی و درازدامن پرهیز می‌کند، از همین رو، او امیدوار است که با چند حمله هوایی در کنار یک حمله زمینی محدود، به حکومت مادورو در ونزوئلا پایان دهد.

دولت بولیواری مادورو در میان مردم ونزوئلا قاعدتاً بدون حامی نیست و برخی از اقشار اجتماعی که از توزیع پول نفت در سطوحی از جامعه بهره‌مند شده‌اند، از آن پشتیبانی می‌کنند. در مقابل، جمعیت مخالف دولت مادورو نیز پرشمار است. تضعیف پایه‌های دموکراسی و اقتصاد در کنار فشار فزاینده علیه شهروندان مخالف، اقشاری از جامعه ونزوئلا را به اندازه‌ای ناراضی و خشمگین کرده است که برخی از آنان بدون پروا آمریکا را به سرنگونی دولت خود فرامی‌خوانند.

نمونه‌ای از این ناراضیان ماریا ماچادو از رهبران اپوزیسیون ونزوئلاست که جایزه صلح نوبل سال جاری میلادی را به خود اختصاص داد. خانم ماچادو با چنان صراحتی از حمله نظامی آمریکا به ونزوئلا برای سرنگونی دولت مادورو حمایت کرده که مورد اعتراض بسیاری از محافل چپگرا در سطح بین‌المللی قرار گرفته است.

در واقع صف‌آرایی موافقان و مخالفان دولت مادورو در داخل ونزوئلا، این پرسش را پیش می‌کشد که در کشوری با وجود چنین شکاف و اختلافی در میان مردم، آیا به فرض سرنگون شدن دولت بر اثر یک حمله نظامی محدود، نوعی ثبات سیاسی تازه ظاهر می‌‌شود و یا آنکه ونزوئلا را غرق در بی‌ثباتی و جنگ داخلی خواهد کرد؟

پاسخ به این پرسش آسان به نظر نمی‌رسد اما مقام‌های کاخ سفید ظاهراً بر این گمانند که با حذف مادورو و تیم همراهش، نیروهای حامی او در سطح جامعه انگیزه خود را برای ایستادگی از دست می‌دهند و بدین ترتیب، نیروهای اپوزیسیون در سایه حمایت آمریکا می‌توانند خلأ قدرت را پر کرده و ثبات و نظم لازم را برقرار کنند. در این میان اما نسبت اقدام آمریکا در ونزوئلا با حقوق بین‌الملل نیز محل بحث کارشناسان است.

روشن است که آمریکا در این باره چندان در قید قواعد و حقوق بین‌الملل نیست و خود رأساً در مقام مفسر و مجری این قواعد عمل می‌کند! این رفتار، برخی کشورها را نگران کرده است اما نه به اندازه‌ای که نگران سرنوشت دولت مادورو شوند و بخواهند به حمایت از آن دست به تحرکی در صحنه جهانی بزنند.

ونزوئلا حامیان پروپاقرص چندانی در صحنه بین‌المللی ندارد. این کشور گرچه از متحدان نزدیک روسیه و چین و از مدافعان بی‌چون و چرای سیاست‌های آن دو کشور در عرصه بین‌المللی است، اما پکن و مسکو تاکنون جز چند موضع‌گیری نه‌چندان شدید و قاطع لفظی، اقدام دیگری در جهت حمایت از دولت مادورو انجام نداده‌اند. از رفتار چین و روسیه چنین برداشت می‌‌شود که آنان در حوزه کارائیب منافع قابل توجهی برای خود تعریف نکرده‌اند و آماده هیچ نوع رویارویی با آمریکا بر سر سرنوشت این منطقه نیستند.

آنها در عوض به نوع رابطه خود با واشنگتن حساسیت بیشتری نشان می‌دهند. رهبران کرملین مشغول مذاکرات علنی و مخفی با آمریکا برای خاتمه دادن به جنگ اوکراین هستند و می‌کوشند تا با جلب رضایت ترامپ، او را به سمت فرمول صلحی به نفع خود ترغیب کنند. چینی‌ها نیز در اندیشه توافقی اقتصادی با آمریکا هستند که جنگ تعرفه‌ها بین دو کشور را به حداقل ممکن برساند.

با این وضع، مادورو در مواجهه با ایالات متحده حمایت چندانی از مسکو و پکن دریافت نخواهد کرد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار