خشکی ریشه زندگی
مشکل آب مثل بیشتر مشکلات دیگر ریشه در سیاستگذاریهای نادرست دارد. در اینجا به برخی نکات اشاره میشود.
گزارههایی چون آب، یعنی آبادانی؛ آب ریشه زندگی؛ آب سرمایه ملی و امثال این نه شعار که واقعیت ملموس است؛ پس چرا کمتر کسی تحت تأثیر این گزارهها قرار گرفته و مصرف خود را کم میکند؟ اصلاً چرا هر وقت گیر میکنیم توصیههای اخلاقی را پیشه کرده و از مردم خواسته میشود که مصرف خود را داوطلبانه کم کنند؟
واقعیت این است که مسئله آب در کشور و تهران بسیار جدیتر از آن است که با چنین شعارهای کماثری حل شود. همه مواقعی بوده که دسترسی به آب خوردن یا نظافت نداشتهایم و کلافه شدهایم پس چرا همچنان مطابق گذشته مصرف میکنیم؟ در وجود وضعیت خشکسالی عجیب بهویژه پاییز امسال تردیدی نیست ولی ریشه مشکل آب جدیتر از خشکسالی است.
امیدواریم که بارشها بهزودی آغاز شود که اگر نشود آنگاه به عمق مسئله آب در کشور و تهران پیخواهیم برد. مشکل آب مثل بیشتر مشکلات دیگر ریشه در سیاستگذاریهای نادرست دارد. در اینجا به برخی نکات اشاره میشود. اولین و مهمترین مسئله منابع مالی نامتوازن و وابسته به دولت و نفت است. حکومت چون در گذشته از طریق نفت منابع را تامین میکرد چندان دغدغهای در قیمت تمامشده نداشت.
بعلاوه آب را هم رایگان حساب میکرد ولی اکنون که به مشکل خوردهاند دچار بحران شدهاند. کافی بود یک خشکسالی هم به آن بخورد و بحران برجسته شود. برای پیدا کردن درکی دقیق از ماجرا کافی است قیمت آب را در تهران بررسی کنیم. یک ساختمان ۶ واحدی بزرگ و البته خوشمصرف با مصرف روزانه حدود ۱۸۰۰ لیتر آب حدود ده هزار تومان میدهد، و این کمتر از هزینه خرید یک بطری آب معدنی نیملیتری است. چرا؟ چون کلیت حکومت و نظام اداری آن پاسخگویی کافی ندارند و نمیتوانند منابع لازم را برای تامین آب شرب و با کیفیت فراهم کنند.
همین موجب هدررفت آب، افزایش مصرف، چه پیش از کنتور و چه بعد از آن و نیز کیفیت پایین آب میشود. مطابق گزارشهای رسمی سرانه مصرف هر فرد تهرانی حدود ۱۹۵ لیتر بدون احتساب ۲۲ درصد هدررفت است، که با احتساب آن ۲۵۰ لیتر است. در حالی که الگوی مصرف ۱۳۰ لیتر در روز است. توصیه به صرفهجویی یک سیاست دائمی نیست. بلکه فقط در شرایط ویژه اضطراری کاربرد دارد. باید اساس را بر قیمت و بهبود کیفیت آبرسانی و حفظ منابع آب قرار داد.
همچنین قیمت یارانهای آب موجب رواج الگوی مصرف مشاع در آپارتمانها شده که از عوامل افزایش مصرف آب است و کممصرفها هزینه پرمصرفها را میدهند و هزینه همه اینها را مردم پرداخت میکنند. دولت میتواند حداقلی از مصرف مورد نیاز را به همه بدهد و اضافه بر آن را با قیمت تمام شده دریافت کند.
نکته جالب اینکه مصرف آب مردم نواحی شمال تهران حدود ۶۰ درصد بیشتر از میانگین سرانه کل شهر و ۱۳۰ درصد بالاتر از مردم جنوب تهران است. در واقع این گونه قیمتگذاری به نفع پرمصرفها است هر چند با شیوه پلهای کوشیدهاند این شکاف و بیعدالتی را تا حدی تعدیل کنند. دولت باید برای تفکیک کنتورهای مصرفی مردم سرمایهگذاری نموده یا کمک به جلوگیری از هدررفت آب داخل اماکن کند و برای هدررفت خود نیز قاطعانهتر عمل نماید.
باید دادن رایگان آب به نهادهای گوناگون را به کلی حذف کرد و اگر نیاز هست مستقیماً پول پرداخت شود. یارانههای کالایی همیشه خطر اتلاف منابع را دارند. مهمتر از همه اینکه در تخصیص آب بر حسب بارش تمامی احتیاطهای ضروری را رعایت کند. سال گذشته بیش از الگوی تعیین شده عرضه شد و امروز با خطر کمبود جدی منابع آب مواجه هستیم.