انتخاب رئیس بهزیستی در اتاق شیشهای
دولت دکتر مسعود پزشکیان در اولین گام خود همانطور که وعده داده بود وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی را از طریق شورای مشورتی، در یک اتاق شیشهای انتخاب و به مجلس معرفی کرد و درنهایت دکتر احمد میدری که از مقبولیت بسیار بالایی در جامعه مدنی و دانشگاهی برخوردار بود و توانسته بود حمایت کارشناسان و متخصصان، بهویژه نمایندگان جامعه هدف بهزیستی را در کارگروه انتخاب وزیر کسب کند، از مجلس رأی اعتماد گرفت و او اکنون وزیر یکی از مهمترین وزارتخانههای کشور، هم از لحاظ تاثیرگذاری بر اقتصاد کشور و رفاه مردم و هم از نظر تاثیرگذاری بر کیفیت زندگی جامعه هدف بزرگ بهزیستی است.
درحالیکه استقبال جامعه از انتخاب میدری بهعنوان وزیر رفاه بسیار مثبت بود، جامعه هدف بهزیستی بهویژه نمایندگان آنها در سازمانهای مردمنهاد نیز استقبال بسیار خوبی از آن کردند و باتوجه به نگاه متفاوت و ارزشمند این وزیر نسبت به افراد دارای معلولیت که در اولین دیدار ایشان از یکی از مراکز نگهداری معلولان بلافاصله پس از کسب رأی اعتماد از مجلس نمود پیدا کرد، امیدواریهای زیادی ایجاد کرد که این رویکرد عزتمندانه وزیر به معلولان درنهایت زمینهساز تحولی اساسی در وضعیت زندگی معلولان و خانوادههای آنها شود.
پرواضح است که اولین و مهمترین قدم برای اجرایی شدن رویکردها و برنامههای تحولآفرین وزارت رفاه در حوزه معلولان انتخاب یک رئیس توانمند و عملگرا در تراز فکری وزیر و همسو با رویکردهای ایشان است. روال همیشگی در دولتهای گذشته این بوده است که انتخاب معاونین وزرا و رؤسای سازمانهای متبوع در پشت درهای بسته و تحتتاثیر لابیگریهای آدمهای ذینفوذ اتفاق افتاده است و این موضوع در سازمان بهزیستی برخلاف ماهیت آن که یک سازمان کاملاً تخصصی است با رویکرد غالب سیاسی منجر به انتخاب رؤسایی شده است که کمترین سابقه، تخصص و ارتباط کاری را با این سازمان داشتهاند.
همین مسئله باعث شده که این مدیران بیشتر از آنکه جایگاه خود را مدیون جامعه هدف که ولینعمت اصلی سازمان بهزیستی هستند بدانند، مدیون افراد با نفوذ و لابیگران حرفهای در راهروهای مجلس، دولت و وزارت رفاه ببینند و به همین دلیل هم ترجیح دادهاند که برای حفظ جایگاه خود همین اقلیت لابیگر را راضی نگه دارند و کمتر به رضایتمندی جامعه هدف اهمیتی دادهاند و شاید بتوان گفت نگاه از بالا به پایین این مدیران به جامعه هدف، ریشه در همین فرآیند معیوب انتخاب و انتصاب رئیس سازمان دارد؛ دستاورد مهمی که جناب میدری در همین ابتدای کار میتواند بهنام خود ثبت و ماندگار کند این است که این قالب اشتباه را بشکند و طرحی نو دراندازد.
ایشان باتوجه به دانش و سابقهای که در وزارت رفاه داشتهاند، باید به خوبی فهمیده باشند که صرفاً با یک جامعه هدف مطیع و خنثی روبهرو نیستند. این جامعه در مسیر رو به رشد مطالبهگری خود در این سالها به اوج بلوغ و دانایی رسیده و جایگاه عزتمندانهای پیدا کرده که بیش از گذشته برای خود احترام و ارزش قائل است و انتظار دارد که با او نیز با حداکثر احترام رفتار کنند.
این جامعه خود را نه یک خدمتگیرنده صرف، بلکه یک شریک اجتماعی و اصلیترین سهامدار سازمان بهزیستی میداند و به این بینش رسیده که در انتخاب کسی که در رأس سازمان بهزیستی قرار میگیرد، باید نقش ایفا کند. در حال حاضر زمینه مناسبی برای این مشارکت فراگیر و مؤثر وجود ندارد.
بنابراین در این شرایط خطیر و مهم تصمیمگیری وزیر محترم کار، تعاون و رفاه اجتماعی برای ریاست سازمان بهزیستی این مطالبه بحق از طرف عموم جامعه هدف بهزیستی وجود دارد که اولاً فرآیند گزینش و انتخاب رئیس سازمان بهزیستی کشور بهصورت کاملاً شفاف و در یک اتاق شیشهای صورت پذیرد و ثانیاً نمایندگان واقعی و نه گزینشی آنها در فرآیند انتخاب، مشارکتی فعال و مؤثر داشته باشند، ثالثاً شاخصهای اصلی رئیس آینده سازمان شفاف شود؛ بهگونهایکه انتخاب نهایی وزیر محترم با همین شاخصها قابل سنجش و راستیآزمایی باشد و مهمتر از همه اینکه، حق معرفی گزینههای پیشنهادی جامعه هدف برای ریاست سازمان بهزیستی نیز شخصاً توسط وزیر بهرسمیت شناخته شود و در دستور کار قرار گیرد.
نکته آخر اینکه، جناب وزیر توجه داشته باشند ملاک شناخت از جامعه هدف و سازمان بهزیستی لزوماً این نیست که گزینه ریاست حتماً از بدنه سازمان باشد، بلکه مهم این است که سوابق علمی و کاری ایشان باید نشاندهنده شناخت دقیق و تجربه کافی در برخورد با مسائل مبتلابه بهزیستی باشد؛ خواه این گزینه از بدنه سازمان باشد، خواه خارج از آن.