زنان کولبر در تقاطع رنج
«یکی از زنان کولبری که با آنها صحبت کردم، ۴۷ ساله بود که خودش و همسرش هردو کولبر بودند و در این راه پایش شکسته بود و حتی پول عملش را هم نداشت. برای جابهجایی هر کالا، ۱۰۰ هزار تومان میگرفت و حجم بار تفاوتی در دستمزد آن نداشت. زن دیگری، ۵۵ ساله بود که سه پسر بیکار و تحصیلکرده داشت و همسرش در مغازه کنار خودش کار میکرد. آنها مغازهای دارند که بهغیر از محصولات سوپرمارکتی، وسایلی که از عراق میآورد را همانجا میفروشد. زن دیگری میگفت، از زمان جنگ ایران و عراق کولبری را شروع کرده بود و پنج فرزند داشت و همسرش را از دست داده بود.» این چند روایت واقعی از زنان کولبر پنج منطقه کردنشین ایران است که زندگیشان در یک پژوهش مردمنگارانه بررسی شده است؛ زنانی که سهم زیادی در میان پژوهشها ندارند و بهسختی تصویری واقعی از هویت سیاسی و اجتماعی آنها به دست میآید.