نقش رسانهها در افزایش یا کاهش خودکشیها چیست؟
راه کاهش یک درصدی مرگ ناشی از خودکشی
یکشنبه ۱۳ آبانماه خبر خودکشی دختر نوجوان افغانستانی منتشر و به سرعت دستبهدست شد. هرچند در یک سال گذشته خبرهای زیادی درباره خودکشی افراد منتشر شده است و این مسئله نگرانیهای زیادی را بین کارشناسان این حوزه و اذهان عمومی ایجاد کرده است اما نکته قابل تأمل در این باره، نحوه اطلاعرسانی این اخبار است.
یکشنبه 13 آبانماه خبر خودکشی دختر نوجوان افغانستانی منتشر و به سرعت دستبهدست شد. هرچند در یک سال گذشته خبرهای زیادی درباره خودکشی افراد منتشر شده است و این مسئله نگرانیهای زیادی را بین کارشناسان این حوزه و اذهان عمومی ایجاد کرده است اما نکته قابل تأمل در این باره، نحوه اطلاعرسانی این اخبار است.
اولین دستورالعمل یا راهنمای رسانهها در رابطه با انتشار اخبار مربوط به خودکشی از اواخر دهه 90 میلادی منتشر شده و در همه این سالها بهروزرسانی شده؛ در ایران هم برای اولینبار در سال 1386 توسط دفتر اداره سلامت روان در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تدوین و منتشر شد اما باز هم شاهد آن هستیم که بسیاری از رسانهها پایبندی به رعایت موارد این دستورالعملها ندارند.
نتایج بیش از 100 مطالعه از سراسر جهان حاکی از آن است که اگر رسانهها به دستورالعملهای مشخص درباره نحوه و چگونگی انتشار اخبار مربوط به خودکشی پایبند باشند، در کاهش میزان خودکشیهای تقلیدی (Copycat) که عموماً در افراد آسیبپذیر رخ میدهد، نقش موثری خواهند داشت.
یکی از مواردی که در دستورالعملها به آن اشاره و تاکید شده، استفاده نکردن از تیترهای خاص، جنجالی، هیجانانگیز و با سوگیری است؛ باید به این نکته توجه داشت که نباید اخبار خودکشی را با اخبار مربوط به انواع جرایم، قتل و حتی حوادث جادهای یکسان دانست. در هرکدام از این موضوعات هیجان و بررسی جزئیات، جذابیت خبر را چندین برابر میکند اما درباره خودکشی این جذابیت منجر به تابوزدایی از این اقدام میشود.
به عقیده کارشناسان و متخصصانی که درباره نقش رسانه در افزایش یا کاهش میزان خودکشی کار میکنند، بهتر است خبرنگاران این حوزه تجربه و دانش کار در حوزه سلامت، اجتماعی و روانشناسی را داشته باشند؛ به این ترتیب زاویه نگاه و تحلیلشان درباره خودکشی دیگر سمت و سوی گزارش حوادث نخواهد داشت بلکه بیشتر عمل فردی با سویههای اجتماعی- روانشناختی و سلامتی را بررسی و گزارش میکنند.
یکی از باورهای غلط درباره میزان تاثیر اخبار مربوط به خودکشی این است که باتوجه به حجم زیاد اطلاعاتی که افراد در شبانهروز دریافت میکنند، اخبار مربوط به خودکشی نیز مانند بسیاری از اخبار پس از مدتی فراموش میشوند اما مطالعات نشان دادند که اثرات این نوع از اخبار تا مدتها در ذهن مخاطب (بهویژه افراد آسیبپذیر) خواهند ماند و این نشاندهنده پایدار بودن اخبار مربوط به خودکشی و درنتیجه احتمال افزایش خودکشیهای تقلیدی خواهد شد.
مطالعات تخمین میزنند که گزارشدهی درست رسانهها میتواند تا یکدرصد احتمال مرگ ناشی از خودکشی را کاهش دهد. طبق دستورالعملها یک گزارش مسئولانه درباره خودکشی نباید با یک تیتر جنجالی شروع شود، از توصیف یا ترسیم روش و محل خودکشی اجتناب کنند، همچنین نباید جزئیات فردی و شخصی از فردی را که اقدام به خودکشی کرده است، بیان کنند.
نشان دادن خودکشی بهعنوان یک راهکار یا پاسخ برای حل مشکل، بزرگترین اشتباهی است که یک رسانه در گزارشدهی خود از خودکشی مرتکب میشود (درست مانند خودکشی دختر نوجوان افغانستانی که علاوه بر تیتر نامناسب، جزئیات، نحوه و چگونگی اقدام این دختر گزارش شد) یادآوری این نکته مهم است که هر خودکشی نشأت گرفته از عوامل متعدد اجتماعی و روانشناختی است.
خودکشی عملی بسیار پیچیده است که عوامل متعددی (ازجمله شرایط زندگی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، قومیت، جنسیت و وضعیت سلامت روانی فرد در آن نقش بسزایی دارند) پس در مواردی مانند آن دختر نوجوان افغانستانی حساسیتها چندبرابر است چراکه در مورد سن خاص (نوجوانی)، وضعیت و موقعیت اجتماعی (مهاجرت) و قومیتی که به دلایل متعدد مدتهاست از طرف جامعه مقصد تحت فشار است صحبت میکنیم.
توجه به این موضوع که جامعه افغانستانیهای ساکن در ایران در ماههای گذشته با بحران اقامتی مواجه شدند در گزارشدهی این نوع اخبار بسیار حائز اهمیت است، چراکه حتی اگر یک نفر از افرادی که آسیبپذیرند، به خودکشی فکر میکنند یا تجربه اقدام داشتهاند، وقتی چنین گزارشهایی را با جزئیات دقیق بخوانند این پیام را دریافت میکنند که خودکشی میتواند راهی برای برونرفت از مشکل و بحران اقامتشان باشد.
در موارد اینچنینی اگر بنابر نوشتن گزارش و بررسی علل و عوامل دست زدن به چنین عملی است، منطقیتر آن است که قبل از هر حدس و گمانی از متخصصین و کارشناسان خواسته شود تا پس از روشن شدن ابعاد و زوایای اتفاق، در این مورد صحبت کنند و نظرات آنها نیز در بطن گزارش آورده شود. روزنامهنگاران باید هنگام گزارشدهی چنین اتفاقاتی این نکته را در نظر داشته باشند که هدف اطلاعرسانی است یا بررسی یک اتفاق؟ اگر هدف صرفاً اطلاعرسانی است، نباید از تیترهایی مثل خودکشی شوکهکننده دختر نوجوان 16 ساله استفاده کرد (هر خودکشی شوکهکننده است، هیچ انسانی در هیچ جامعهای بهطور معمول و در زندگی روزمره انتظار خودکشی همنوعانش را ندارد که برایش عادی باشد. پس تاکید بر شوکهکنندگی اقدام آن دختر در واقع نوعی سوگیری محسوب میشود.)
پرداختن به رسانهها درباره نحوه پرداختن به خودکشی از اهمیتی دوطرفه نشأت میگیرد؛ اهمیتی که خودکشی بهعنوان یک عمل پیچیده و چندوجهی دارد و نیاز است تا مخاطبان از ابعاد آن مطلع شوند و در عینحال به آنها این امیدواری داده شود که اگر خودشان، اطرافیان یا آشنایانشان به خودکشی فکر میکنند یا تجربه اقدام به آن را داشتند، میتوانند با مراجعه به سازمانها، نهادها و افراد متخصص و صحبت درباره این مسئله کمکهای لازم را بگیرند.
از طرفی در دنیای پرشتاب امروزی که دیگر اطلاع از رخدادها نهتنها محدود به جامعه خود فرد نمیشود که همه جهان را دربر میگیرد، تنوع در ابزارهای اطلاعرسانی و کاهش محدودیت و افزایش دسترسی این امکان را برای افراد فراهم کرده است تا با انبوهی از اطلاعات در کمترین زمان ممکن مواجه شوند به این ترتیب رسانه (همه انواع آن) یکی از اعضای جداییناپذیر زندگی بشر مدرن است که اگر بگوییم رسانهها آنلاین یا برخط و شبکههای اجتماعی بهنوعی نقش کتاب مرجع افراد امروزی را ایفا میکنند چندان بیراه نگفتهایم.
به این ترتیب برای رسانهها با این میزان از مرجعیت و در دسترس بودن لازم است تا نقش خود را در تاثیر بر اذهان، افکار و رفتار مخاطبان بالقوه و بالفعل خود بهرسمیت بشناسند و در مواردی که با جان افراد سروکار دارند مسئولانهتر عمل کنند؛ کاری که حداقل در هیچکدام از گزارشهای یکسال اخیر از خودکشی انجام نشده است. در انتهای هیچکدام از گزارشها حتی در حد یک جمله هم سازمانهای ذیربط در کمک و اطلاعرسانی خودکشی معرفی نشدند؛ معرفی این سازمانها علاوهبر اینکه مراجع مرتبط برای کمکرسانی به افراد درگیر در این موضوع را معرفی میکند، همچنین در لایههای بعدی پیام همدلی، کمکرسانی و امیدواری را نیز به مخاطبان خود میدهد.