گل بود به سبزه آراسته شد
دو روز دیگر وارد سومین سال دوره جدید ریاستجمهوری میشویم. بیایید منصفانه تحلیل کنیم، دو سال پیش در چنین روزی چه تصویری از دو سال بعد جامعه ایران ارائه میکردید
دو روز دیگر وارد سومین سال دوره جدید ریاستجمهوری میشویم. بیایید منصفانه تحلیل کنیم، دو سال پیش در چنین روزی چه تصویری از دو سال بعد جامعه ایران ارائه میکردید؟ بورس؟ چندروزه و با اجرای ده وعده مشخص حل خواهد شد. تورم؟ ناشی از فقدان مدیریت است؛ آن را نصف و سپس تکرقمی میکنیم. اشتغال؟ سالی یک میلیون شغل ایجاد میکنیم. مسکن؟ آن هم سالی یک میلیون تولید خواهد شد. مشکلات خارجی؟ با پایداری و قدرت آنها را حل میکنیم. حذف نیروها؟ اصلاً انجام نخواهد شد. فقر و فساد؟ ریشهکن میکنیم، یا حداقل به سوی بهبود آن گام برمیداریم. رانت؟ برمیچینیم. اینترنت؟ با حداکثر سرعت و آزادی بیان و اندیشه در خدمت مردم خواهد بود. امروز در چه وضعی هستیم؟ بورس؟ حرفش را نزنید. هر روز بدتر از دیروز. اشتغال؟ فعلاً مشغول تعطیل کردن کارآفرینان و استارتآپها هستند. «طاقچه»، «ازکی»، «دیجیکالا» و بقیهای که احتمالاً در نوبت هستند. اجارهبها و قیمت مسکن سر به فلک کشیده. روابط خارجی در حوزه هیرمند، در گرفتن پولها از کشورهای دیگر، در آذربایجان، در روابط با سایر کشورها و از همه مهمتر برجام نیازی به توضیح ندارد. درباره بکارگیری مردم در دولت،
مسیر یکدستی با سرعت هر چه تمامتر و برخلاف ضوابط در پیش گرفته شده است. نمونه آن سخنان آقای وزیر ارشاد در بکارگیری 400 حزباللهی آن هم پس از گذشت 44 سال از انقلاب. شاید آقای وزیر به علت اتفاقات گیلان تحت فشار بوده و خواسته با انتشار این خبر قدری فشار را از طرف دوستان خود کم کند و الا در برخی وزارتخانههای دیگر چراغ خاموش این مسیر طی شده است. درباره فقر چه میتوان گفت که آمار از هر چیزی گویاتر است. فقر قطعاً بیشتر شده که کمتر نشده است. وضعیت توزیع رانت هم در ماجرای مولدسازی باید به دقت بررسی شود. هرچند در توزیع ارز و تفاوت قیمت بازار و قیمت رسمی بهخوبی میتوان رانت را دید. اینترنت هم که حرفی نزنیم خیلی بهتر است. خودشان هم حاضر نیستند از این وضع دفاع کنند. شرح این سیاهه را میتوان در تمام حوزهها اعم از سیاست، فرهنگ و اقتصاد ادامه داد. گزارشهای امروز هممیهن درباره بورس، خالصسازی و تزریق نیروهای خودی به بدنه دولت که قرار است ملی باشد و نیز تعطیلی مشاغل جدید، بخشی از این وضعیت را در پایان دوسالگی دولت به تصویر میکشد.
چرا چنین است؟ شاید به این علت که دولت و هر نهاد صاحب قدرت خود را بینیاز از به رسمیت شناختن دیگران میدانند بعلاوه فارغ از اصول علمی و منطقی عمل میکنند. این مسیری است که تاکنون آمدهاند. با سخنان احساسی و تبلیغات میخواهند مسائل را حل کنند. اینکه رئیسجمهور از گرانی کالاها نمیخوابد! خُب اینکه خیلی بد است، خواب لازم است و اگر هم میخوابد، چرا خلاف واقع میگویید؟
بعلاوه نخوابیدن مسئولان چه ربطی به مردم دارد و اصولاً چه دردی از مردم را درمان میکند؟ مردم میخواهند تورم نباشد، نه اینکه مرغ را که دو سال پیش کیلویی 40 هزار تومان میخریدند حالا دو سال بعد این رقم حدود سه برابر شود و حقوق آنان هم نه سه برابر که حداکثر 60 درصد بیشتر شده باشد. مردم میخواهند برای کسبوکار و ارتباطات خود اینترنت پرسرعت داشته باشند، نه اینکه به جای بهبود رو به ضعف و کندی و فیلترینگ باشد و... بنابراین، نداشتن برنامه و ایدهای برای اداره کشور در کنار بیتوجهی مطلق به کارشناسان اقتصادی و کوشش برای خالصسازی نیروها که منجر به حذف کارشناسان از بدنه دولت میشود و نیز پاسخگو نبودن، ریشههای وضعیت کنونی هستند. امیدواریم که دستفرمان اداره امور تغییر کند، پیش از آن که دیرتر شود ولی هر روز منتظر رویدادهای جدیدی چون قانون در دست بررسی مجلس درباره حجاب هستیم، که این یکی مصداق «گل بود به سبزه آراسته شد» است.