| کد مطلب: ۵۵۳۲

نبرد خــون‌بار ژنرال‏‌ها

نبرد خــون‌بار ژنرال‏‌ها

غیرنظامیان سودان میان رقابت وحشیانه نظامیان برای تصاحب قدرت گرفتار شده‌اند

غیرنظامیان سودان میان رقابت وحشیانه نظامیان برای تصاحب قدرت گرفتار شده‌اند

هینر هافمن - فریتز شاپ

ترجمه: آرمین منتظری
منبع: اشپیگل

صدای یک انفجار می‌آید. کمی دور است. سپس بلند و بلندتر می‌شود. صبح شنبه است و شادین الفاضل هنوز در رختخواب است که صداها را می‌شنود. اما این صداها برایش عجیب نیستند. با آنها آشناست. در اعتراضاتی که بیش از چهار سال قبل آغاز شده بود و او در آن شرکت کرده بود، مشابه این صداها را شنیده است؛ صدای انفجارهایی که هم‌قطاران مبارز و دوستانش را به کام مرگ کشاند و خون‌شان را بر روی آسفالت جاری کرد. خوب می‌داند که صدای تیراندازی چطور است و خوب می‌داند که چه کاری از دست‌شان برمی‌آید. شادین، یک زن جوان سودانی با چهره‌ای جدی و صدایی باوقار و محکم است. پیام‌های جدید مدام به موبایل او ارسال می‌شوند. خودش را به گوشی تلفن همراه می‌رساند. پیام آمده «تیراندازی در مرکز شهر»، «حملات هوایی به خارطوم». شادین در تماسی تلفنی با خبرنگار اشپیگل روایت خود را از تحولات سودان تعریف می‌کند. او می‌گوید:«ما مجبور بودیم با انقلاب پیروز شویم.»

چهار سال از زمانی که شادین برای اولین بار در خیابان‌های خارطوم به هزاران معترض دیگر پیوست، می‌گذرد. آن اعتراضات مرگبار بود. از دسامبر سال 2018، سودانی‌ها یکی از چشمگیرترین فصل‌های کتاب جنبش‌های دموکراسی‌خواهانه جهان عرب را برای کشورشان نوشتند. فصلی که در طول سال‌های اخیر توسط قتل‌عام‌ها، قحطی‌ها و بحران‌ها تلخ و تیره شده است. در آن زمان آنها موفق شدند به چیزی برسند که هیچ‌کس امکانش را باور نمی‌کرد. آنها آنقدر اعتراض کردند تا اینکه عمرالبشیر دیکتاتور را از مقام خود خلع کردند. پس از 30 سال دیکتاتوری، دموکراسی ناگهان در دسترس قرار گرفت. سودان به نمادی از آنچه می‌توان از طریق مقاومت مسالمت‌آمیز به دست آورد، تبدیل شده بود. با این حال، از آن زمان به بعد، امیدها به دموکراسی هر روز بیشتر از دیروز از دست رفت و عامل اصلی این ناامیدی ارتش قدرتمند سودان بوده است. اکنون، آن رویاها ممکن است برای همیشه در میانه تگرگ و طوفان بمب‌ها مدفون شوند.

دعوا در حیاط خلوت

شادین مدام در وضعیت اضطراری روزش را می‌گذراند. با گسترش خشونت، او روز دوشنبه ذخایر غذا و آب خود را بررسی کرد و به سرعت متوجه شد که ذخایرش در وضعیت خوبی قرار ندارند. هنوز ماه رمضان بود؛ ماهی که مسلمانان در آن روزه می‌گیرند و بسیاری از آنها تنها پس از غروب آفتاب و تنها با اندک غذایی که در خانه دارند شکم‌شان را سیر می‌کنند. او روز دوشنبه در تماس تلفنی به اشپیگل گفت: «سعی می‌کنم زیاد سیر نشوم تا ذخایر غذایم برای مدتی دوام بیاورند. ما از دیروز آب لوله‌کشی هم نداریم.»

شادین انگلیسی را خیلی مسلط صحبت می‌کند و برای یک سازمان بین‌المللی کار می‌کند. اما هیچ‌کدام از اینها در حال حاضر هیچ کمکی به او نمی‌کند. جنگ بیرون از خانه او ادامه دارد و تعداد کمی در خارطوم جرأت بیرون رفتن از خانه را دارند. او می‌گوید که یکی از همسایه‌های پدر و مادرش روز یکشنبه به ضرب گلوله کشته شده است. از ساعات اولیه صبح روز شنبه، سومین کشور بزرگ آفریقا در وضعیت جنگی قرار گرفته است. تقریباً در تمام نقاط کشور جنگ در جریان است و دو ژنرال رقیب و ارتش‌های آنها در مقابل یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند. در یک طرف، نیروهای مسلح سودان به فرماندهی رئیس‌جمهور بالفعل، ژنرال عبدالفتاح البرهان، قرار دارند. در سوی دیگر، نیروهای واکنش سریع سودان به فرماندهی معاون او، سپهبد محمد حمدان دقلو، معروف به حمتی، قرار دارند. حمتی، بالغ بر 100 هزار جنگجو در خدمت خود دارد.

انتقال ناموفق قدرت

این درگیری یک جنگ قدرت بین دو ژنرال است. یک جنگ داخلی بدون مشارکت غیرنظامیان، که به‌طور کامل توسط دو ارتش اما با استفاده از سلاح‌های سنگین، توپخانه و جت‌های جنگنده، انجام می‌شود. تا روز پنجشنبه صدها نفر جان باخته‌اند و هزاران نفر مجروح شده‌اند. فرودگاه خارطوم به‌شدت آسیب دیده و دیگر پروازهای از قبل برنامه‌ریزی‌شده انجام نمی‌شود. جت‌های جنگنده بالای سر مردم می‌چرخند و بمب‌ها وسط مناطق مسکونی منفجر می‌شوند. کسانی که می‌توانستند از شهر فرار کرده‌اند و بقیه مثل شادین الفاضل در آپارتمان‌ها و زیرزمین‌هایشان پناه گرفته‌اند.

قرار بود ماه رمضان، ماه امید باشد. قراردادی در دسامبر گذشته امضا شده بود که براساس آن برهان و حمتی توافق کردند که قدرت را به یک دولت تحت رهبری غیرنظامیان واگذار کنند. قرار بود در 11 آوریل این اتفاق رخ دهد. این اتفاق می‌‌توانست تلاش جدیدی برای تکمیل انقلاب سودان باشد. این همان چیزی بود که افرادی مانند الفاضل امیدوار بودند رخ دهد. با این حال، برای اینکه این اتفاق بیفتد، این دو ژنرال باید در مورد چگونگی ترکیب نیروهایشان به توافق می‌رسیدند. برداشتن این گام بخش کلیدی از توافق بود. برهان می‌خواست نیروهای واکنش سریع را در عرض دو سال در ارتش سودان ادغام کند. اما حمتی بر طی شدن یک دوره انتقالی 10ساله اصرار داشت. این سوال که ساختار فرماندهی آینده چگونه باید باشد نیز تفاوت‌های آشتی‌ناپذیری را میان این دو ایجاد کرد. به‌علاوه این احتمال هم وجود داشت که آنها به اتهام جنایات جنگی محاکمه شوند. در نهایت ژنرال‌ها از ترس از دست دادن نفوذ خود رودرروی یکدیگر ایستادند.

فشار از خارج از کشور

سخت است بگوییم چه کسی در جنگ دست برتر را دارد. الکس دی‌وال، کارشناس سودانی و مدیر بنیاد صلح جهانی در دانشگاه تافتس در بوستون، ارتش سودان را حداقل در کوتاه‌مدت دارای مزیت برتری می‌داند. اما خطر دیگری نیز در پیش است. او می‌گوید: «من فکر می‌کنم آنها سعی خواهند کرد برای کسب منافع بیشتر فشار بیاورند و به مبارزه ادامه دهند و اگر اینطور شود، پنجره فرصت برای مذاکره از بین خواهد رفت.» اما دی‌وال معتقد است که پیروز شدن در این جنگ، آن‌هم در کل کشور، کاری است که ارتش نمی‌تواند انجام دهد.

او استدلال می‌کند که مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به‌عنوان کشورهایی که میزان نفوذ زیادی در سودان دارند، باید به سرعت برای اعمال فشار بر دو طرف ماجرا اقدام کنند. او می‌گوید:«هر روزی که می‌گذرد و این قدرت‌ها دست به کاری نمی‌زنند، خطرات تشدید می‌شود زیرا درگیری پیچیده‌تر می‌شود. سپس ممکن است این درگیری به یک جنگ داخلی طولانی و پیچیده و چندجانبه تبدیل شود.» شادین الفاضل در روزهای بعد نیز در آپارتمان خود حبس شد زیرا تیراندازی در بیرون ادامه داشت و توپخانه و هواپیماهای جنگنده ساختمان‌ها را به تلی از آوار تبدیل کردند. داستان زندگی که او باید تعریف کند، داستانی است که با تاریخ اخیر کشورش گره خورده است. در مکالمات تلفنی، او در مورد امیدهای خود برای تغییر، شکست‌های بی‌شمار و اعتقاد راسخ خود به اینکه هرگز تسلیم نشود، صحبت کرد.

یک انقلاب پیروزمندانه

الفاضل در دسامبر سال 2018، در اوایل 30سالگی، یکی از هزاران نفری بود که برای اعتراض علیه البشیر به خیابان‌ها رفت. او نمی‌خواست تمام زندگی خود را در کشوری استبدادی با هنجارهای اخلاقی سفت و سخت و تحت ستم یک رهبر خشن بگذراند. او می‌گوید: «ما می‌خواستیم برای آزادی بجنگیم.» اعتراضات به مدت چهار ماه ادامه داشت. سرانجام، در 11 آوریل سال 2019، هنگامی که ارتش به محل اقامت البشیر رفت و او را دستگیر کرد، فعالان در خیابان‌ها یکدیگر را در آغوش گرفتند. شادین می‌گوید: «آن لحظه پر از امیدواری بود. در آن لحظه به داشتن سودانی بهتر امیدوار شده بودم.» اما این سرخوشی و خوشحالی زیاد طول نکشید. ارتش هیچ علاقه‌ای به واگذاری قدرت نشان نداد.

اکنون دو ژنرال سرنوشت کشور را تعیین می‌کنند: برهان و حمتی. اما جنگ قدرت که در حال حاضر کشور را در هرج و مرج فرو برده، مدتی پیش در پشت صحنه شکل گرفته بود. بسیاری از ناظران در سال 2019 حمتی را به‌عنوان چهره قدرتمند سودان می‌دیدند که قدرت واقعی را در اختیار دارد. کار او به‌عنوان یک فرمانده بی‌رحم شورشی در سال 2003 و در جریان شورش در دارفور آغاز شد. شورشی که قیام گروه‌های آفریقایی‌تبار سودان را علیه دولت تحت سلطه عرب‌ها در خارطوم نمایندگی می‌کرد. عمر البشیر دیکتاتور، جوانان عرب را برای سرکوب این قیام بسیج کرد و این کار او به ظهور شبه‌نظامیان بدنامی به نام «جنجوید» منجر شد. حمتی یکی از مهم‌ترین فرماندهان این گروه شبه‌نظامی بود.

در طول سال‌های اول جنگ دارفور، که مملو از وحشت و خون و خونریزی بود، چندصد هزار غیرنظامی کشته و بیش از دو میلیون نفر آواره شدند. گروه شبه‌نظامی جنجوید به فرماندهی حمتی به روستاها یورش می‌بردند و روستائیان را سلاخی کرده، به زنان روستا تجاوز کرده و اموال آنها را غارت می‌کردند. دادگاه کیفری بین‌المللی بعدها حکم بازداشت البشیر را در ارتباط با این جنایات از جمله نسل‌کشی صادر کرد.

غارت، قتل و تجاوز دسته‌جمعی

حمتی با قساوت تمام عمل می‌کرد اما بیش از همه به البشیر وفادار بود. در سال 2013، البشیر به دلیل همین وفاداری او را به سمت فرماندهی نیروهای تازه‌تاسیس واکنش سریع سودان منصوب کرد و حمتی نیز بسیاری از جنگجویان قدیمی را با خود به این یگان تازه‌تاسیس برد. نیروهای واکنش سریع به غارت، قتل و تجاوز دسته‌جمعی در برخی از مناطق سودان ادامه دادند. البشیر، هیولای غیرقابل کنترلی ساخته بود. عمر البشیر، این نیروها را به نوعی به‌محافظ خود تبدیل کرد تا از او در برابر اعتراضات مردمی و مهمتر از آن در برابر تهدید کودتای ارتش، محافظت کنند. در کنار ارتش و سرویس اطلاعاتی سودان، نیروهای واکنش سریع، به قدرت سوم در دستگاه امنیتی سودان تبدیل شدند. زمانی که انقلاب سودان در سال 2018 کشور را فرا گرفت، حمتی از آن به نفع خود استفاده کرد و وفاداری خود به دیکتاتور سودان را رها کرده و سناریوی برکناری البشیر را طراحی کرد. هنگامی که اعتراضات حتی پس از سرنگونی البشیر ادامه یافت، برهان و حمتی در نهایت به سازش رضایت دادند و یک شورای انتقالی ایجاد کردند. آنها قول تغییر دادند، اما شادین و هم‌قطاران مبارزش به آنها اعتماد نکردند. معترضان بار دیگر به خیابان‌ها ریختند. اینجا بود که حمتی به سرعت چهره واقعی خود را نشان داد. در سوم ژوئن سال 2019، یگان‌های نیروهای واکنش سریع سودان، چادرهای معترضان را آتش زدند، بی‌رویه به سمت جمعیت معترض شلیک کردند و شرکت‌کنندگان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. بیش از 100 نفر جان باختند و اجساد بسیاری به‌سادگی به رودخانه نیل انداخته شد. الفاضل می‌گوید: «من نیز مورد حمله قرار گرفتم. اما ما تسلیم نشدیم. ما باید انقلاب را به پیروزی می‌رساندیم.» پس از ماه‌ها مذاکره، مجدداً شورایی تشکیل شد که این بار شورای حاکمیتی نامیده شد و نیمی از کارکنان آن غیرنظامی و نیمی از نیروها، نظامی بودند. سرانجام قرار شد در پایان این دوران گذار، انتخابات آزاد برگزار شود.

دولت در درون یک دولت

با این حال، از همان ابتدا، بخش نظامی دولت انتقالی تازه‌ایجاد‌شده، علاقه چندانی به دنبال کردن اصلاحات نشان نداد. ژنرال‌ها نسبت به از دست دادن قدرت و دسترسی‌شان به پول هراس داشتند. زیرا در سودان، ارتش اساساً یک دولت در درون یک دولت است. افسران عالی‌رتبه نظامی اغلب در دنیای تجارت مشغول فعالیت هستند و به لطف فساد گسترده، مبالغ هنگفتی سود به جیب می‌زنند. به‌عنوان مثال، یکی از فعالیت‌های تجاری حمتی این است که با مزدوران گروه واگنر روسیه در معادن طلای خود همکاری کند. نتیجه این وضعیت، فرازونشیب‌ها و کشمکش برای قدرت بود. تا اینکه در 25 اکتبر سال 2021، ارتش و نیروهای واکنش سریع، کودتای دیگری انجام دادند و دولت موقت را منحل کردند. این دو در آن زمان هنوز با هم همکاری می‌کردند. در این مقطع بار دیگر همان الگوی آشنای قدیمی به سرعت خود را بازسازی کرد؛ شادین الفاضل و هم‌قطاران معترضش بار دیگر به خیابان‌ها آمدند و دوباره این مردم بودند که در جریان اعتراضات جان‌شان را از دست دادند. در نهایت، ژنرال‌ها دوباره وعده گذار به حکومت غیرنظامی را مطرح کردند.

اما در ماه‌های اول سال جاری تنش بین این دو ژنرال افزایش یافت. حمتی سعی کرد خود را به‌عنوان حامی واقعی دموکراسی و رهبر احتمالی بعدی سودان معرفی کند و با گروهی از احزاب سیاسی غیرنظامی ائتلاف کرد. اما برهان از قدرت فزاینده حمتی می‌ترسید. هنگامی که نیروهای واکنش سریع هفته گذشته واحدهای بیشتری را به خارطوم منتقل کرد، ارتش سودان واکنش نشان داد.

یک فاجعه انسانی

روز سه‌شنبه، در چهارمین روز جنگ، اوضاع شادین الفاضل به‌طور فزاینده‌ای ناگوار شد. او تنها زندگی می‌کند و نگرانی‌هایش بیشتر و بیشتر شده‌اند؛ «اگر دستگیرم کنند، چه کار کنم؟ اگر گلوله بخورم چی؟ چقدر طول می‌کشد تا کسی مرا پیدا کند؟» برق برای چندین ساعت قطع شد. هر ساعت که می‌گذشت بیشتر مشخص می‌شد که یک فاجعه انسانی در حال وقوع است. برنامه جهانی غذا پس از کشته شدن سه تن از کارکنانش، فعالیت خود در سودان را به حالت تعلیق درآورده است. انبارهای دیگر سازمان‌های بشردوستانه غارت شده‌اند. حتی قبل از جنگ، بیش از یک‌سوم جمعیت سودان به کمک موجود در این انبارها وابسته بودند. عصر سه‌شنبه، با وجود اینکه اشپیگل از قبل برای صحبت تلفنی با شادین هماهنگ کرده بود، موفق به تماس با شادین نشد. ظاهراً آتش‌بسی برقرار بود تا مردم بتوانند فرار کنند یا مایحتاج اولیه را به‌دست آورند، اما درگیری همچنان ادامه داشت و در برخی مناطق شهر شدت بیشتری گرفت. شاهدان عینی گزارش‌هایی از رهاشدن اجساد در خیابان‌ها مخابره کرده‌اند. اجسادی که چند روز است جمع‌آوری نشده‌اند و بوی تعفن می‌دهند. گزارش‌هایی هم از غارت‌های واحدهای واکنش سریع سودان منتشر شده است.

نگه داشتن پزشکان برخلاف میل آنها

سازمان‌های مختلف پزشکی گزارش داده‌اند که اکثر بیمارستان‌ها دیگر فعال نیستند و سیستم مراقبت‌های بهداشتی در خارطوم در آستانه فروپاشی است. دکتر سارا محمد گزارش می‌دهد که برخی از بیمارستان‌ها بمباران شده‌اند و برخی دیگر فاقد کادر پزشکی هستند. علاوه بر این کمیته پزشکان سودان مرتکب اشتباهی فاحش شد و اسامی بیمارستان‌هایی را که هنوز فعال بودند را منتشر کرد. محمد می‌گوید: «در مدت کوتاهی پس از انتشار اسامی بیمارستان‌ها، نیروهای واکنش سریع آنها را اشغال کردند، چون نمی‌دانستند چگونه از مجروحان خود مراقبت کنند.» او می‌گوید یکی از دوستان پزشک به‌تازگی موفق به فرار شده، اما دیگران هنوز در بازداشت نیروهای واکنش سریع هستند. او می‌گوید:«وضعیت وحشتناک است. هیچ کلمه‌ای نمی‌تواند وضعیت را آنگونه که هست توصیف کند. نمی‌دانم که آیا هرگز دوباره خانواده‌ام را خواهم دید یا نه.» او می‌گوید که دچار اختلال روانی شده است. دو ساعت بعد، تماس تلفنی برقرار کردیم، اما فقط دو دقیقه و 20 ثانیه طول کشید. صدای او متفاوت از روزهای قبل به نظر می‌رسید. صدایش مملو از ترس بود. می‌گفت: «فقط می‌توانم برای یک ثانیه دوام بیاورم. باید فرار کنیم.» می‌گفت یک گلوله در حیاط خانه‌اش فرود آمده و منفجر شده و بلافاصله باغبان، نگهبان و یکی از دوستانش کشته شدند. شادین می‌گوید: «گلوله‌ها به‌طور تصادفی شلیک می‌شوند. اینجا هیچ هدف‌گیری دقیقی وجود ندارد.»

فرار از خارطوم

شادین خواهر و مادرشوهر خواهرش را با خود می‌برد و دو ساعت از خارطوم به سمت جنوب رانندگی می‌کنند و از منطقه درگیری‌ها خارج می‌شوند. اما در همان حال که آنها از ترس جان خود و برای حفظ امنیت‌شان دست به فرار می‌زنند، دیگر فعالان معترض شروع به سازماندهی مجدد می‌کنند. آنها گروه‌های واتس‌آپی را ایجاد می‌‌کنند. در این گروه‌ها، افرادی که به کمک نیاز دارند می‌توانند درخواست‌شان را مطرح کرده و سپس کمک برای آنها ارسال شود. ویدئوهایی در فیس‌بوک در حال پخش است که نشان می‌دهد فعالان معترض دیوارها را با گرافیتی‌های ضدجنگ نقاشی می‌کنند. صدای درگیری در پس زمینه شهر شنیده می‌شود. مردانی هم دیده می‌شوند که علیه حکومت نظامی سرود می‌خوانند. مقاومت غیرنظامی دوباره وارد عمل شده است. شادین‌الفاضل مطمئن است که او نیز دوباره به اعتراضات خیابانی خواهد پیوست. او می‌گوید: «هرکسی که در این جنگ پیروز شود، تهدید خواهد کرد که دیکتاتور جدید سودان خواهد شد. یک چیز برای ما روشن است: ما دیگر هرگز دیکتاتوری را نمی‌پذیریم. هرگز!» اما کارشناسان در این خصوص تردید دارند. آلن بوسول، مسئول شاخ آفریقا در اندیشکده گروه بحران می‌گوید: «این سناریو مملو از کابوس برای گذار به دموکراسی است.» بوسول می‌گوید که قصد دو طرف در حال حاضر روشن است: «آنها می‌خواهند مناقشه را از طریق نظامی حل کنند.» اما بوسول معتقد است که بعید است هر یک از طرفین در این جنگ پیروز شوند. با این حال، به همان اندازه هم بعید به نظر می‌رسد که آنها بتوانند مصالحه کنند. دو طرف همچنین در منطقه بحران‌زده دارفور با یکدیگر می‌جنگند. کارشناسان با نگرانی زیاد تشدید تنش در دارفور را تحت نظارت دارند. بوسول می‌گوید: «دارفور به جهانی پر از فاجعه تبدیل خواهد شد. ما احتمالاً یک ویرانی عظیم و حجمی واقعاً ترسناک از قتل‌عام احتمالی را در آنجا خواهیم دید. دارفور سنگر حمتی است. احتمال خونریزی وحشتناک زیاد است.» الفاضل سرانجام چهارشنبه‌شب سوار بر خودرو و با گذر از مناطق درگیری، به جنوب سودان می‌رسد. صبح روز پنجشنبه، او دو پیام کوتاه در واتس‌آپ ارسال کرد: «فوق‌العاده خسته‌ام.» به دنبال آن «اینجا کاملا امن است. نه تیراندازی و نه بمباران. این همان آرامشی است که پس از توافق بر سر سومین آتش‌بس باید در سراسر کشور حاکم باشد، اما در خارطوم، بار دیگر این آتش‌بس برقرار نشد.» شادین خسته است. نمی‌داند که در مرحله بعد چه کاری باید انجام دهد. اما یک چیز را خوب می‌داند و آن اینکه «انتخابش تسلیم شدن نیست.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی