| کد مطلب: ۳۱۱۹

یاران موافق همه از دست شدند

یاران موافق همه از دست شدند

چرا آلمان چنین مواضع تندی علیه ایران گرفته است؟

چرا آلمان چنین مواضع تندی علیه ایران گرفته است؟

لیلا فرهادی

گزارشگر هم‌میهن

اطلاق عنوان «جزیره ثبات منطقه» ایران این روزها دچار تغییر مفهومی شده است و اگر وضع به همین شکل پیش ‌برود، ایران تبدیل به یک جزیره خواهد شد که ممکن است عنصر ثبات را نیز از کف بدهد. امروز ایران بیش از هر زمان دیگری تنها شده است و این تنهایی کارکردهای یک جزیره را دارد. ایران در تنهایی خود در منطقه گیر کرده و منفعلانه شاهد تیره شدن روابط با دوستان سابقش است. آلمان یکی از کشورهایی است که اخیرا به چندین دهه روابط سیاسی و تجاری مثبت پشت پا زده و سخت‌ترین مواضع ضدایرانی را در پیش گرفته است. پس از مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، آلمان جزو اولین کشورهای اروپایی بود که واکنش نشان داد. آنالنا بائربوک، وزیر امور خارجه آلمان اواخر شهریورماه از مقامات ایران خواست به اعتراضات به مرگ «مهسا امینی» گوش دهند، چراکه زنان در ایران برای حقوق انسانی اولیه خود اعتراض می‌کنند. اوایل مهرماه اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، پرونده مهسا امینی را «وحشتناک» خواند و از ایران خواست که در این‌باره شفاف‌سازی کند. اشتفان هبرشترایت، سخنگوی دولت آلمان در گفت‌وگو با روزنامه اشپیگل آلمان از قول دولت این کشور وعده داد که در گفت‌وگو با شرکای اروپایی‌شان به اقدامات ایران واکنش نشان دهند؛ وعده‌ای که البته محقق شد. سیل تحریم‌های اتحادیه اروپا به سمت ایران جاری شد. آبان‌ماه اتحادیه اروپا 29 شخص و سه نهاد ایرانی را تحت تحریم قرار داد. آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان این خبر را اعلام و تاکید کرد تحریم‌ها بخشی از ابتکار عمل آلمان با همکاری فرانسه و انگلیس بوده است. دومین قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم در همین فاصله به درخواست سه کشور اروپایی و آمریکا علیه ایران صادر شد و رسما از ایران خواسته شد که برای اعلام محل اختفای اقلام و تجهیزات هسته‌ای مربوط به سه سایت هسته‌ای مشکوک اقدام کند. همزمان کشورهای اروپایی به سردمداری آلمان و فرانسه، پرونده ایران را به سازمان حقوق بشر کشاندند و موجبات تشکیل کمیته حقیقت‌یاب کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل را فراهم کردند. آنالنا بائربوک آبان‌ماه هشدار داد و گفت: «هیچ‌کسی در تهران، مشهد یا اصفهان نمی‌تواند باور کند که آنها می‌توانند بدون مواجهه به هیچ‌گونه عواقبی دست به این اقدامات بزنند. اروپا و جهان در حال نظاره هستند. ما گوش به زنگ خواهیم ماند و به فهرست‌گری ادامه خواهیم داد.» این وعده آلمانی هم عملی شد. بعد از قطع روابط دیپلماتیک پارلمان اروپا با ایران، این بار وزیر خارجه آلمان اعلام کرد: «تحریم‌های جدید اتحادیه اروپا علیه ایران، سپاه پاسداران را هدف قرار خواهد داد.» خبری که مورد تصدیق مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم قرار گفت. جوزف بورل، روز دوشنبه 21 آذر پیش از آغاز نشست شورای وزیران اروپا از تصمیم این نهاد اروپایی برای اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران خبر داد. اما آلمان به ابتکارعمل‌های جمعی اتحادیه اروپا علیه ایران بسنده نکرد. برلین میزبان بزرگترین اجتماع ایرانیان خارج از کشور علیه ایران و در اعتراض به مرگ مهسا امینی بود. شنبه ۳۰ مهرماه 50 هزار ایرانی در میدان پیروزی برلین جمع شدند. پلیس آلمان امنیت این تظاهرات را که به گفته یورونیوز «بزرگترین تظاهرات ایرانی‌ها در اروپا» بوده، تضمین کرد.
جدیدترین و شاید تندترین ابتکار عمل آلمان علیه ایران، پذیرش کفالت سیاسی چند تن از معترضان متهم به محاربه در ایران توسط نمایندگان پارلمان این کشور بوده است. سه تن از نمایندگان پارلمان آلمان کفالت سیاسی سه جوان به نام‌های توماج صالحی، سامان صیدی (یاسین) و محمد بروغنی را که در بازداشت به‌سر می‌برند برعهده گرفتند. مرگ محسن شکاری یکی از بازداشت‌شدگان اخیر که به اتهام محاربه اعدام شد هم واکنش تند وزیر خارجه آلمان را در پی داشت. آنالنا بائربوک در واکنش به اعدام شکاری در توئیتر خود نوشت: «محسن شکاری به‌دلیل مخالفت با دولت محکوم و اعدام شد.» فرانک والتر اشتاین مایر، رئیس‌جمهور آلمان هم با برخی از نمایندگان جامعه مدنی ایران در برلین دیدار کرد و خواستار پیگرد قانونی عاملان خشونت علیه معترضان در این کشور شد. وی با «شجاع» خواندن معترضان ایرانی تاکید کرد: «نمی‌توان اشتیاق و خواست مردم ایران برای آزادی را محدود کرد. آنان این را به همه جهانیان نشان دادند. ما باید آنچه را که در ایران می‌گذرد، از نزدیک زیرنظر داشته باشیم.»
وزارت خارجه ایران، پاسخ اظهارات و اقدامات آلمان در حمایت از معترضان را با احضار سفیر این کشور داد. بنا به اعلام وزارت امور خارجه، هانس اودو موتسل، سفیر آلمان در تهران در پی استمرار «اظهارات مداخله‌جویانه مقامات آلمانی» در قبال تحولات داخلی و «مواضع حمایت‌آمیز آنها از آشوب و اغتشاش و بی‌ثباتی» در ایران، احضار شد. در این دیدار مراتب اعتراض ایران به «تداوم دخالت‌های غیرقابل قبول» آلمان در امور داخلی به سفیر این کشور ابلاغ و تاکید شد: «آلمان در حالی مواضع ریاکارانه‌ای را علیه مقابله مشروع جمهوری اسلامی ایران بر ضد ترور و خشونت اتخاذ می‌کند که امنیت خود در قبال تحولات اخیر داخلی این کشور را خط قرمز می‌داند.» وزارت امور خارجه ایران همچنین برخوردهای گزینشی و دوگانه مقامات آلمانی، به‌نحوی که «اقدامات براندازانه» را برای دیگران خوب و برای خود بد می‌دانند، تاسف‌بار دانست. سوال اینجاست که رابطه سیاسی ایران با آلمان چه سابقه‌ای داشته و چرا کشوری با این سابقه روابط، تصمیم گرفته از هیچ اظهارنظر یا اقدام سیاسی و اقتصادی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی دریغ نکند؟
روابط ایران و آلمان در چهار دهه گذشته فراز و فرود زیادی داشته است. پس از انقلاب اسلامی، هانس ديتريش گنشر، وزير خارجه آلمان، اولين وزير اروپايي بود که به ایران سفر کرد. ماتیاس کونتزل، نویسنده کتاب «آلمانی‌ها و ایران» که سال 2009 در برلین منتشر شد، کاوشی در تاریخ روابط سیاسی آلمان با ایران کرده است. او معتقد است، دو کشور ایران و آلمان، به‌رغم تفاوت‌های عمیق و اختلافات اساسی، با گذار از جنگ‌ها و انقلاب‌ها و تحولات سیاسی در طول بیش از صد سال روابطی نزدیک داشته‌اند. نویسنده در این کتاب درصدد حل معمای «دوستی مصیبت‌بار ایران و آلمان» است. کونتزل در دیباچه‌ی کتاب یادآور می‌شود که ایران و آلمان با بندهای آشکار و پنهان، گاه معقول و اغلب نامعقول به هم پیوند خورده‌اند. دولتمردان آلمانی به‌طور سنتی به روابط نزدیک و دوستانه با ایران علاقه‌مند هستند. روابط ایران و آلمان در چهار دهه گذشته به‌رغم برخی ناملایمات از قبیل تسخیر سفارت آمریکا در ایران، حمایت‌های آلمان از صدام در جنگ تحمیلی، صدور فتوای ارتداد سلمان‌ رشدی و حتی ماجرای میکونوس، پایدار ماند، اما هر یک از این مقاطع به‌طور جداگانه بر سطح روابط دو کشور موثر بوده‌اند.
آلمان در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی، بزرگترین شریک تجاری ایران در اروپا بود. در سال ۱۳۷۳ که وضعیت اقتصادی ایران در پی افزایش بدهی‌های خارجی دچار بحران شده بود، آلمان اقدام به عقب‌انداختن بازپرداخت میلیاردها مارک بدهی ایران کرد که کمک بزرگی به ایران محسوب می‌شد. در زمان دولت اول و دوم خاتمی، آلمان در چندین پروژه مهم در ایران حضور داشت. وارنر مولر، وزیر اقتصاد آلمان در ۱۱ مهر ۱۳۷۹ به ایران سفر کرد و در جریان این سفر دو پروژه بزرگ اقتصادی در پتروشیمی بندر امام و پارس جنوبی به مبلغ ۸۵۰ میلیون پوند به شرکت آلمانی لینده واگذار شد. پروژه ساخت شش فروند کشتی اقیانوس‌پیما در سال ۱۳۸۱ به ارزش ۱۸۹ میلیون دلار بین شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و مجتمع کشتی‌سازی Aker MTWآلمان، انتقال تکنولوژی ساخت کشتی‌های کانتینربر و ساخت مجتمع پی‌وی‌سی توسط شرکت آلمانی UHDE به ارزش ۵۰۹ میلیون دلار در منطقه ویژه پتروشیمی امام خمینی از دیگر توافق‌های تجاری ایران و آلمان در سه دهه گذشته بوده است.
بانک تجارتی ایران و اروپا که در هامبورگ واقع شده، نقش مهمی در معاملات ایران در اروپا داشته است. گزارش رسانه‌های آمریکایی نشان می‌داد که با وجود تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران، دولت جمهوری اسلامی از طریق این بانک کوچک متعلق به ایرانیان در هامبورگ آلمان، این تحریم‌ها را دور زده و همچنان به معاملات خود ادامه داده است. این بانک در شهریورماه 1389 به اتهام دست داشتن در معاملاتی به ارزش ميلياردها دلار به نيابت از سازمان‌هاي مرتبط با برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ايران در فهرست سياه تحريم‌های آمریکا قرار گرفت. با این وجود سال 1399 دولت مرکل، به‌رغم تحریم‌های آمریکا به بانک‌های ایرانی از جمله بانک‌های ملی، سپه، صادرات، بانک تجارتی ایران و اروپا و بانک خاورمیانه که در آلمان شعبه داشتند، اجازه فعالیت در آلمان را داده بود. تا سال 2020 هم همچنان آلمان بزرگترین شریک تجاری ایران بود. درحالی‌که تجارت ایران با اروپا در پایان سال 2020 به پایین‌ترین سطح خود رسید، در همین سال، تجارت ایران با آلمان رشد داشت.
آلمان در حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران نقش سازنده‌ای بازی کرد. این کشور یکی از سه کشور اروپایی در مذاکرات سعدآباد و سپس مذاکرات برجامی بود. بعد از امضای برجام قرادادهای مهمی بین ایران و شرکت‌های بزرگ آلمانی از جمله دایملر و زیمنس امضا شد. هرچند این شرکت‌ها در کنار دیگر شرکت‌های اروپایی بعد از خروج ترامپ از برجام از ایران خارج شدند، اما آلمان در کنار دیگر کشورهای اروپایی برای ایجاد سازوکارهای جایگزین برجام برای حفظ روابط تجاری خود تلاش کرد. نقش محوری آنگلا مرکل در اروپا را در دوره مذاکرات هسته‌ای برجام نباید فراموش کرد.
بسیاری بر این عقیده‌اند که مرگ احتمالی برجام و نبود چشم‌اندازی برای احیای آن، نتیجه سیاست همکاری تسلیحاتی ایران با روسیه است. تا پیش از علنی شدن کمک‌های نظامی ایران به روسیه در جنگ اوکراین هنوز درِ احیای توافق هسته‌ای، دست‌کم از طرف اروپایی‌ها به‌طور کامل بسته نشده بود، هرچند دولت ابراهیم رئیسی در یک‌سال‌ونیم مذاکره خود نشان داده بود اراده‌ای جدی برای بازگشت به برجام ندارد. با مشخص شدن حضور پهپادهای ایرانی بر فراز آسمان اوکراین و سپس آغاز اعتراضات داخلی در ایران، ظاهرا اروپایی‌ها و به‌طبع آن آلمان به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر همکاری با ایران به‌عنوان کشوری که در بلوک روسیه قرار گرفته و با توجه به اینکه روسیه دشمن شماره یک اروپا است، امنیت‌ساز نیست و بلکه بالعکس، ادامه مذاکره و همکاری با ایران، خشم افکار عمومی این کشورها و متحدان آنها را به‌همراه خواهد داشت.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی