قفقاز آبستن جنگی جدید
در صورت وقوع درگیری جدید در قفقاز، آمریکا چه واکنشی نشان خواهد داد؟
در صورت وقوع درگیری جدید در قفقاز، آمریکا چه واکنشی نشان خواهد داد؟
اندیشکده کوئینسی*
مترجم: آریا صدیقی
ریشه درگیریها بین ارمنیها و آذریها در قرهباغ کوهستانی در دوران مدرن به قبل از اتحاد جماهیر شوروی برمیگردد. این درگیریها زمانی رخ دادند که قدرت کنترلی امپراتوری روسیه در جریان انقلاب 1905 تضعیف شد و دوباره پس از فروپاشی امپراتوری روسیه در سال 1917 این قدرت باز هم ضعیفتر شد. چارچوب اصلی این درگیری این است که بخش کوهستانی قرهباغ شامل یک جمعیت مسیحی-ارمنی باستانی است که از قرن یازدهم پس از میلاد، توسط سرزمینی که مسلمانان ترک آذری در آن غالب بودند، احاطه شد. این سرزمینهای آذری، دسترسی قرهباغ کوهستانی را از منطقهای که پس از سال 1920 ابتدا به جمهوری ارمنستان شوروی و سپس از سال 1991 به جمهوری مستقل ارمنستان تبدیل شد، قطع کرد. با این حال، تا جنگ 1994-1988، قرهباغ کوهستانی به نوبه خود دارای اقلیت آذری حدود یکسوم و شهر شوشا، مرکز سنت و فرهنگ مذهبی ارمنی و آذری بود.
پس از استقرار شوروی در جنوب قفقاز، قرهباغ کوهستانی در سال 1923 به یک منطقه خودمختار در جمهوری سوسیالیستی شوروی آذربایجان تبدیل شد که توسط نواری در خاک آذربایجان از ارمنستان جدا شد. این ترتیب هرگز بهطور واقعی توسط ارمنیهای قرهباغ یا ارمنستان پذیرفته نشد و پس از مرگ استالین تلاشهای متعددی از سوی رهبری کمونیست ارمنستان برای الحاق این سرزمین به ارمنستان صورت گرفت. این درخواستها همگی توسط دولت شوروی در مسکو رد شد، زیرا مسکو، به درستی، از درگیری قومی که میتوانست از این اقدام نشأت بگیرد، بیم داشت. هنگامی که میخائیل گورباچف، کنترل شوروی را در اواسط دهه 1980 کاهش داد، شکلگیری فشار جدید ارمنیها عملاً اجتنابناپذیر بود. در اوایل سال 1988 پارلمان منطقه خودمختار ناگورنو قرهباغ قطعنامهای را برای الحاق این استان به اتحاد جماهیر شوروی ارمنستان تصویب کرد و از مسکو درخواست کرد با این امر موافقت کند. در حمایت از این اقدام تظاهرات بزرگی در ارمنستان برگزار شد. دولت آذربایجان در واکنش به این قطعنامه وضعیت خودمختار ناگورنو قرهباغ را لغو کرد. دولت شوروی به نوبه خود هر دو اقدام را رد کرد و اصرار داشت که وضع موجود حفظ
شود. درگیری بین ارمنستان و آذربایجان تشدید شد و منجر به پاکسازی قومی جمعیتهای اقلیت در هر دو طرف شد. نیروهای امنیت داخلی شوروی هم اقدامات کافی را انجام ندادند و در نهایت این درگیریها منجر به حذف کامل اقلیت ارمنی از آذربایجان و اقلیت آذری از ارمنستان شد. در هر دو مورد، واحدهای پلیس ارمنستان و جمهوریآذربایجان بهشدت در این اقدامات مشارکت داشتند.
زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در پی کودتای اوت 1991 فروپاشید، ارمنستان و جمهوریآذربایجان هر دو اعلام استقلال کردند و این امر توسط جامعه جهانی و کشور جدید روسیه بهرسمیت شناخته شد. در دسامبر 1991، حتی اکثریت ارمنی در ناگورنو قرهباغ هم با حمایت از ارمنستان به استقلال این کشور از جمهوریآذربایجان رای دادند، اما مانند سایر موارد نظیر چچن، آبخازیا، اوستیای جنوبی و کریمه، این رای در سطح بینالمللی یا از سوی مسکو بهرسمیت شناخته نشد. چراکه اینطور تصویب شده بود که فقط 15جمهوری اتحاد جماهیر شوروی سابق از حق قانونی استقلال براساس قانون اساسی شوروی برخوردار هستند.
نتیجه این تحولات جنگی تمامعیار بود که در آن ارمنیها با کمک روسیه و تعداد زیادی از ارامنه در غرب، پیروزیهای کوبندهای بهدست آوردند. حدود 30000 نفر از هر دو طرف جان باختند و صدها هزار نفر آواره شدند. در ماه مه 1994، دولت روسیه میانجیگری آتشبس را برعهده گرفت و امضا کرد که طبق آن نیروهای ارمنی نهتنها ناگورنو قرهباغ را در اختیار گرفتند، بلکه چندین منطقه اطراف جمهوریآذربایجان تحت کنترل آنها قرار گرفت. با وجود درگیریهای مسلحانه گاهوبیگاه، این وضعیت اساساً تا سال 2020 بدون تغییر باقی ماند.
در ربع قرن گذشته، تلاشهایی مکرر برای حل این مناقشه، به رهبری «گروه مینسک»، شامل روسیه و کشورهای غربی، که توسط سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) ایجاد شده، انجام شد. همه این تلاشها ناشی از این مشکل اساسی بود که ارمنستان نمیتوانست هیچ راهحلی را بپذیرد که ارمنیهای ناگورنو قرهباغ را تحت کنترل نیروهای امنیتی جمهوریآذربایجان قرار دهد و جمهوریآذربایجان هم نمیتوانست هیچ راهحلی را بپذیرد که ارتش خود را از ناگورنو قرهباغ خارج کند؛ چراکه این کار بازگشت آوارگان آذری به منطقه را غیرممکن میکرد.
هم روسیه و هم غرب در واکنشهای خود به مناقشه ناگورنو قرهباغ مبهم عمل کردند. روابط روسیه بهنوعی با ارمنستان گره خورده است چراکه با بدتر شدن روابط روسیه و گرجستان، ارمنستان تنها متحد روسیه در جنوب قفقاز و یکی از معدود متحدان روسیه در کل اتحاد جماهیر شوروی سابق است. روسیه و ارمنستان یک پیمان دفاعی دارند (که البته ناگورنو قرهباغ را پوشش نمیدهد) و ارمنستان میزبان یک تیپ روسی، باتریهای ضدهوایی و چندین اسکادران نیروی هوایی روسیه است.
ارمنستان که ترسی قدیمی از همسایه بزرگ ترک خود در غرب و روابط نزدیک ترکیه و جمهوریآذربایجان دارد، بهشدت خواستار اتحاد با روسیه بوده است. از سوی دیگر، روسیه تمایلی بهدور شدن از جمهوریآذربایجان نداشته است، چراکه از این بیم دارد جمهوریآذربایجان به آمریکا نزدیک شود. با دور شدن ترکیه از اتحاد غربی، حفظ روابط خوب با استانبول به بخش مهمی از استراتژی روسیه تبدیل شده است. این استراتژی بهویژه پس از حمله به اوکراین و انزوای روسیه از غرب، اهمیت بیشتری یافته است. دو روز قبل از تهاجم گسترده روسیه به اوکراین در 24 فوریه 2022، روسیه و جمهوریآذربایجان توافقنامه جامع همکاری امضا کردند که توسط الهام علیاف، رئیسجمهور جمهوریآذربایجان بهعنوان یک «ائتلاف» توصیف شد. روسیه قصد داشت با این توافق تلاش کند که بیطرفی جمهوریآذربایجان در مناقشه اوکراین را تضمین کند، اما این توافق در هر صورت موجبات ناراحتی عمیق ارمنستان را فراهم کرد.
ایالاتمتحده به دلیل ذخایر قابل توجه نفت و گاز جمهوریآذربایجان در دریای خزر، علاقه آشکاری به روابط خوب با باکو داشته است. این روابط با واسطه کاهش عرضه گاز روسیه به اروپا در نتیجه جنگ اوکراین و تحریمهای غرب علیه این کشور، اهمیت بیشتری یافته است. همچنین بخشهایی از نهادهای امنیتی ایالاتمتحده، جمهوریآذربایجان را متحدی بالقوه علیه روسیه و ایران میدانند. روابط نزدیک جمهوریآذربایجان و اسرائیل نیز به هدف واشنگتن برای فشار بر تهران کمک میکند.
به همین دلیل ایران کمک قابل توجهی به ارمنستان صورت داده و این کمک بهویژه در بخش انرژی قابل توجه است. با این حال، حضور جوامع ارمنی در آمریکا و فرانسه که از اهرم سیاسی خود برای همراهی با ارمنستان استفاده میکردند، بهشدت مانع حرکت غرب به سمت همسویی با جمهوریآذربایجان شد. دیاسپورای بزرگ ارمنی در روسیه نیز از نفوذ خود برای این منظور استفاده کرده است.
در این سالها، درآمد جمهوریآذربایجان از نفت و گاز به این کشور اجازه داد تا تسلیحات زیادی را با کمک ترکیه و اسرائیل خریداری کند. در سپتامبر 2020، جمهوریآذربایجان حمله موفقیتآمیزی را آغاز کرد که بیشتر مناطق آذربایجانی در اطراف ناگورنو قرهباغ و بخش بزرگی از این منطقه را بازپس گرفت. جنگ با میانجیگری روسیه به پایان رسید. اما حالا این آتشبس متزلزل و تحمیلی روسیه، اکنون در نتیجه شکست روسیه در اوکراین و کاهش عمومی قدرت و اعتبار روسیه در خطر قرار گرفته است.
پس از جنگ دوم قرهباغ کوهستانی
از سال 2020، مذاکرات در مورد وضعیت بخشهای باقیمانده از ناگورنو قرهباغ در بنبست باقی مانده است. با این حال، روسیه بهدنبال جبران خسارت جمهوریآذربایجان از طریق ارتقای کریدور حملونقل است که جمهوریآذربایجان را به منطقه نخجوان و از طریق نخجوان به ترکیه و غرب متصل میکند. این طرح ثابت میکند که روسیه همچنان به حفظ روابط رو به رشد خود با ترکیه علاقه دارد. ارمنستان با وجود نگرانیهای فراوان در این زمینه، هم در ارمنستان و هم در ایران که روی گسترش قدرت جمهوریآذربایجان در امتداد مرز شمالی خود هراس دارد، با این پیشنهاد موافقت کرده است. ایران برای نشان دادن نگرانی خود در اکتبر 2021 و 2022 تمرینات نظامی در امتداد مرز خود با آذربایجان برگزار کرد.
البته حالا احتمال همکاری نزدیک روسیه و ایران در قفقاز، علیه نقش قویتر آمریکا در منطقه، با توجه به روابط نظامی نزدیکتر مسکو و تهران در خصوص جنگ اوکراین، افزایش یافته است. پس از تهاجم روسیه به اوکراین، فصل جدیدی در تحولات قفقاز جنوبی گشوده شد. باکو از جنگ اوکراین برای آزمایش عزم مسکو و ماموریت حفظ صلحاش در قرهباغ استفاده کرد. در اواخر تابستان 2022، جمهوریآذربایجان در اقدامی بیسابقه و بلافاصله بعد از شکست استراتژیک روسیه در خارکیف، چندین کیلومتر وارد خاک ارمنستان شد. ناکامی روسیه در پاسخ - بهرغم معاهده روسیه با ارمنستان و عضویت ایروان در سازمان پیمان امنیت جمعی - بهطور جدی اطمینان ارمنیها به اتحاد با روسیه را تضعیف کرد و موجب شد که ارمنیها به آمریکا پیشنهاد کمک بدهند. تشدید تنش در سپتامبر از طریق آتشبسی با میانجیگری ایالاتمتحده پایان یافت.
نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در سپتامبر 2022 با همراهی دو نماینده ارمنی-آمریکایی کنگره، پس از آخرین درگیریها میان باکو-ایروان، به ارمنستان سفر کرد. در این دیدار، پلوسی اظهاراتی بدون قید و شرط، در حمایت از ارمنستان و بر ضد جمهوریآذربایجان ایراد کرد که نشان از تفاوت محاسبات انتخاباتی کنگره آمریکا با محاسبات راهبردی تشکیلات امنیتی ایالاتمتحده دارد. واشنگتن و اتحادیه اروپا نیز تا حدودی دستشان برای حمایت از باکو بسته بود چراکه حاکمیت جمهوریآذربایجان بر پایه دیکتاتوری موروثی خاندان علیاف بنا شده، درحالیکه ارمنستان بر پایه دموکراسی است. اتحادیه اروپا نیز به وضعیت بین ارمنستان و جمهوریآذربایجان علاقه جدیدی نشان داده است. رئیس شورای اروپا، چارلز میشل، میزبان چندین دور مذاکرات بین پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان و علیاف، رئیسجمهور جمهوریآذربایجان با هدف ایجاد یک راهحل صلح پایدار بود.
با این حال، تحولات در اواخر نوامبر 2022 مشکلات شدیدی را در روند میانجیگری بازیگران بیرونی ایجاد کرد. از یکسو، در اجلاس سران سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه (CSTO) در ایروان در 24 نوامبر، پوتین مورد انتقاد شدید نیکول پاشینیان، رئیسجمهور ارمنستان و رسانههای ارمنستان قرار گرفت. منتقدان معتقد بودند که روسیه آنچنان که باید از ارمنستان در مقابل جمهوریآذربایجان دفاع نکرده است. در عوض، دولت ارمنستان از فرانسه (که دارای اقلیت ارمنی بزرگ و با نفوذ است) خواست تا در مناقشه ناگورنو قرهباغ میانجیگری کند.
البته پیشنهاد میانجیگری فرانسه بلافاصله توسط جمهوریآذربایجان رد شد. الهام علیاف، رئیسجمهور این کشور، مذاکراتی را که قرار بود در 7 دسامبر با ارمنستان در بروکسل و با میانجیگری فرانسه و اتحادیه اروپا برگزار شود، لغو و اعلام کرد که باکو هرگونه مشارکت بیشتر پاریس در مذاکرات را رد خواهد کرد و افزود که ابراز حمایت فرانسه از حاکمیت ارمنستان، توهین به جمهوریآذربایجان محسوب میشود و درحالیکه ارمنستان تلاش میکند تا حدودی حمایت فرانسه و اروپا را جایگزین حمایت روسیه کند، با یک مانع احتمالاً غیرقابل عبور مواجه است. فرانسه و اتحادیه اروپا نیز به ارمنستان «ضمانتهای ملموس» ارائه نمیکنند. روسیه با وجود تمام ضعفهای فزایندهاش، هنوز نیروهایی در ارمنستان دارد که مانع نهایی در برابر حمله آذریها یا ترکیه به ارمنستان هستند. به نظر میرسد در واقع شانس بسیار کمی وجود دارد که فرانسه - چه رسد به بقیه اتحادیه اروپا - بخواهد یا بتواند نیروهای خود را در قفقاز مستقر کند یا مانند روسیه، تضمین نظامی به ارمنستان بدهد. این میان نقش ایالاتمتحده پررنگ میشود. اما بدون استقرار نیروهای حافظ صلح ایالاتمتحده، هیچ امکانی وجود ندارد که
ایالاتمتحده نقش تعیینکنندهای در پایان دادن به جنگ قرهباغ کوهستانی و کنترل اوضاع در منطقه داشته باشد. با این حال، اعزام چنین نیرویی از نقطهنظر استراتژیک و نظامی یک حرکت بسیار خطرناک خواهد بود. روسیه و ایران بهشدت با این اقدام مخالفت خواهند کرد. با توجه به فراز و نشیبهای روابط ایالاتمتحده و ترکیه، بعید است که ترکیه نیز از این اقدام استقبال کند.
بنابراین، تنها راه آمریکا این است نیرویی که باید در برابر دشمنی هر سه قدرت بزرگ منطقه که هر کدام تا حدودی مرزهای زمینی جنوب قفقاز را کنترل میکنند، ایجاد و حفظ کند. اما در صورت وخامت بیشتر روابط آمریکا با روسیه یا ایران، چنین نیرویی بهشدت در خطر خواهد بود.
از سوی دیگر تعامل واشنگتن با ایروان و قانع کردن این کشور به دشمنی با ایران نیز برای ارمنستان خوشایند نخواهد بود. به نفع آمریکا نیست که خود را در معرض خطر مواجهه با چندین نیروی نظامی قرار دهد. در وهله اول، بهرغم سرخوردگی اخیر ارمنستان از روسیه، این واقعیت عمیقاً در حافظه تاریخی ارمنستانیها حک شده است که پس از جنگ جهانی اول، قدرتهای غربی، از جمله آمریکا، هیچ کاری برای عملی کردن حمایتهای شفاهی خود از ارمنیها انجام ندادند. اما این مداخله ارتش شوروی بود که از نابودی ارمنستان توسط ترکیه و جمهوریآذربایجان جلوگیری کرد. در وهله دوم، تلاش ایالاتمتحده برای گرفتن جای خالی روسیه، در روابط با ارمنستان، بدون شک با مقاومت شدید مسکو روبهرو خواهد شد. اگرچه قدرت نظامی روسیه از زمان شروع جنگ در اوکراین بهشدت کاهش یافته است، اما روسیه توانایی قابل توجهاش را برای بیثبات کردن سیاست داخلی ارمنستان حفظ کرده است. سوم اینکه، استقرار یک نیروی نظامی ایالاتمتحده در قفقاز به احتمال زیاد گرجستان را به انجام تلاشی تازه برای بازپسگیری سرزمینهای ازدسترفته خود یعنی آبخازیا و اوستیای جنوبی تشویق میکند.
نتیجهگیری
مناقشات قومیتی در جنوب قفقاز ماهیت بسیار پیچیدهای دارند و حل آنها بسیار دشوار است. این درگیریها را نمیتوان بهسادگی به موضوع تسلط روسیه در این منطقه تقلیل داد. ایالاتمتحده هیچ فرمول جادوییای برای حل این درگیریها ندارد. همانطور که توضیح داده شد، در مورد قرهباغ کوهستانی، استراتژی ایالاتمتحده بین تمایل برای روابط نزدیکتر با آذربایجان و نفوذ دیاسپورای ارمنی در کنگره ایالاتمتحده در رفت و آمد است. در مورد آبخازیا و اوستیای جنوبی، سیاست ایالاتمتحده بهطور کلی صرفاً حمایت از گرجستان بوده است. این سیاست موجب میشود که دخالت نظامی و سیاسی بیشتر ایالاتمتحده در منطقه بهمعنای دستور کار واشنگتن در اخراج روسیه از قفقاز تعبیر شود، اما اگر حتی این اتفاق رخ دهد هم بعید است آمریکا بتواند یک نظم منطقهای باثبات در قفقاز ایجاد کند. تاکنون، دولت گرجستان، برخلاف دولت آذربایجان، از مشکلات روسیه در اوکراین برای راهاندازی یا تهدید حملات نظامی جدید برای بازپسگیری مناطق ازدسترفته خود، استفاده نکرده است. دولت گرجستان تحت سلطه حزبی است که روابط تجاری نزدیکی با روسیه دارد. گرجستان همچنین تحریمهای اقتصادی علیه روسیه وضع نکرده است، اگرچه در سازمان ملل متحد به محکومیت حمله روسیه به اوکراین رأی داده است. بیشک احتیاط گرجستان نیز بهدلیل خاطره شکست فاجعهبار گرجستان در آخرین باری که این اقدام را انجام داد، شکل گرفته است. با این حال، این خویشتنداری به خشم قابل توجهی در افکار عمومی گرجستان منجر شده است و تعامل بیشتر ایالاتمتحده، بهویژه اگر با شکستهای تازه روسیه در اوکراین همراه شود، میتواند دولت گرجستان را به اقدام نظامی ترغیب کند. با این حال، خطر جدیای نیز وجود دارد که مانند سال 2008، چنین حرکتی از سوی گرجستان شکست بخورد. اگرچه نیروهای مسلح گرجستان بهشدت توسط ایالاتمتحده و ناتو شارژ تسلیحاتی و تامین مالی شدهاند. جمعیت گرجستان حدودا یکدهم جمعیت اوکراین است، درحالیکه روسیه از طریق بسیج خدمت اجباری در حال ایجاد ذخایر نیروی جدیدی است که میتواند در صورت لزوم از این ذخایر برای رویارویی با گرجستان استفاده کند. نه اخلاق و نه منافع ملی، ایالاتمتحده آمریکا را برای پذیرش زمینههای چنین خطری توجیه نمیکند.
* آنچه در این گزارش میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی و ترجمه است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.