| کد مطلب: ۲۴۶۶

غفلت استراتژیک داشته‌ایم

غفلت استراتژیک  داشته‌ایم

منصور حقیقت‌پور در واکنش به ایجاد سفارت باکو در تل‌آویو؛

منصور حقیقت‌پور در واکنش به ایجاد سفارت باکو در تل‌آویو؛

تصویب ایجاد سفارت جمهوری آذربایجان در تل‌آویو در مجلس این کشور عمق تیرگی روابط تهران و باکو پس از دوسال فراز و نشیب را نشان می‌دهد. منصور حقیقت‌پور نایب‌رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی دوره نهم مجلس شورای اسلامی و معاون سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتگو با هم‌میهن به تحلیل این موضوع پرداخته است. حقیقت‌پور که در نخستین جنگ قراباغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان به‌عنوان مشاور نظامی حیدرعلی‌اف در این کشور حاضر شده و به آموزش نیروهای نظامی باکو پرداخته است اکنون معتقد است ایران باید با شدت عمل با باکو برخورد کند.

تعمیق و گسترش روابط باکو و تل‌آویو چه زمینه‌ها و بسترهای تاریخی و فرهنگی داشته است؟

در دربند و حاشیه دریای خزر منطقه‌ای وجود دارد که اسرائیلی‌ها آن را وادی مقدس برای یهودی‌ها معرفی می‌کنند و این منطقه را قبلاً یهودی‌نشین می‌دانستند. این حضور تاریخی دین یهود یک علایق جدی‌ای در اسرائیلی‌ها نسبت به منطقه به‌وجود آورده است. در واقع یک تئوری نیل تا خزر به‌جای نیل تا فرات در میان اسرائیلی‌ها شکل گرفته است. در شهر قوبا جمهوری آذربایجان هم یهودی‌ها ساکن هستند. پس از فروپاشی شوروی یک جریانی از یهودیت آذربایجان به اسرائیل مهاجرت کردند و بعضاً هم در آنجا دارای سمت‌های مدیریتی و اجرایی شدند و اینها یک سرپلی هستند که دولت آذربایجان را به اسرائیل متصل می‌کنند.

خودم زمانی که در سال‌های 72 و 73 به عنوان رئیس گروه نظامیان ایرانی در باکو مستقر بودم شاهد حضور این افراد در ساختار اداری باکو بودم. اسرائیلی‌ها در زمینه‌های مختلف اقتصادی و نظامی و سیاسی و فرهنگی و نظامی امنیتی تردد داشتند و شخصاً شاهد دیدار و ارتباط آنها با فرماندهی نیروی هوایی آذربایجان بودم. سلاح‌های اهدایی اسرائیلی را هم در دست آذری‌ها می‌دیدیم. یکی از سیاست‌های دیگر آنها خرید زمین در آذربایجان بود و برای این کار هم بحث انقلاب سبز در بحث کشاورزی را مطرح کردند و مشغول به کار شدند.

ساختار سیاسی باکو چه برخورد و مواجهه‌ای با آنها داشت؟

مراودات خیلی خوبی با دولت و مقامات و نمایندگان داشتند. به نظر می‌رسد که خود سطوح میانی و سطوح مدیریتی آذربایجان هم مروج این نوع ارتباط بود چون از طریق اسرائیل اینها می‌توانستند با آمریکا و اروپا هم ارتباط برقرار کنند و با توجه به علایق اسرائیلی‌ها به منطقه می‌توانستند از ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری‌های آنها و ظرفیت‌های فنی و علمی آنها هم استفاده کنند.

اسرائیلی‌ها چقدر برای این رابطه مشتاق بودند و آنها چه نگاهی به باکو دارند؟

قبل از اینکه توسعه ارتباط بین آذربایجان و اسرائیل برای آذربایجان مهم باشد برای اسرائیل مهم است. بالاخره اسرائیل به دنبال این بود که بالای سر ما یک لانه فسادی داشته باشد و اکنون بادکوبه این لانه شده و آمدند و آنجا مستقر شدند. شیطنت‌های امنیتی و شیطنت‌های نظامی و کارهای دیگر را شروع کردند.

آیا روابط در دوره حیدر علی‌اف محدودتر نبود؟

از همان زمان وجود داشت ولی الان وسیع‌تر شده. هم عمیق‌تر شد و هم وسیع‌تر شد.

در حوزه‌های نظامی و امنیتی اسرائیل چه اقداماتی از طریق باکو انجام داده است؟

اسرائیلی‌ها هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین خودشان به نام هرمیس را بالای سر ما روی نطنز فرستادند که ما در نطنز زدیم و در کمیسیون امنیت ملی پیگیری کردم که باید پاسخ این کار داده بشود. به ناچار شمخانی مجوزی گرفت که دهقان، وزیر دفاع برود و با باکو اتمام حجت کند که خیلی سفر خوبی بود. دهقان می‌گفت الهام علی‌اف در جلسه دستش می‌لرزید و به فرمانده نیروی هوایی‌شان گفت شما این کار را کردید؟ فرمانده نیروی هوایی‌شان گفت ما که نکردیم ولی شاید مهمان‌های ما انجام داده باشند. در ملاقاتی با شهید ابومهدی المهندس ایشان می‌دانست که قبلاً در این منطقه کار کردم و آشنا بود. گفت یکی از پایگاه‌های حشدالشعبی بمباران هوایی شد و هرچه تحقیق کردیم دیدیم این پهپاد از آذربایجان آمده این نقطه را در عراق زده و رفته است. این اقدامات امنیتی و نظامی است که اسرائیلی‌ها در باکو انجام می‌دهند و دولت آذربایجان را هم آدم حساب نمی‌کنند که خبر بدهند. در ترور دانشمندان هسته‌ای هم بعضاً فضایشان از کانال باکو است و اخیراً حادثه تروریستی شاهچراغ شیراز هم مشخص شده که فرماندهی و طراحی این عملیات کثیف تروریستی را یک آذری وهابی انجام داده که قطعاً نشان‌دهنده ارتباطات تنگاتنگ باکو با داعش است و حتماً بازجوها و محققان این مطالب را از این تروریست‌ بیرون خواهند آورد. ضمن اینکه اطلاع داریم باکو با کمک اسرائیل و عربستان سعودی یکی از تأمین‌کنندگان سلاح‌های سبک داعش بوده است و ما خطوط انتقال اینها را که سلاح‌های سبک را از پاکستان و بلغارستان و از یک کشور افریقایی چطور تهیه کرده‌اند و چگونه و به چه کسانی تحویل دادند تا به‌دست داعش برسد می‌دانیم. باکو از ظرفیت جریان تروریستی در طی جنگ قرا‌باغ بهره‌برداری کرد.

علت اینکه روابط اسرائیل و آذربایجان تا این حد تعمیق شده و ما تا قبل از رزمایش فاتحان خیبر هیچ واکنش و اقدامی در زمینه برخورد با باکو نداشته‌ایم چیست؟ آیا متوجه اتفاقی که در همسایگی ما در حال وقوع بود نشدیم؟

دو سه تا دلیل می‌تواند داشته باشد که من در گذشته در مصاحبه‌هایم گفته‌ام. نکته اول، غفلت استراتژیک مدیران ماست. مدیران امنیتی و سیاسی ما یک غفلت استراتژیک کردند و به نظرم باید به تاریخ و مردم ایران پاسخگو باشند.

دوم، یک اشتباهی در بین مقامات ما صورت گرفته است و آن اینکه اقدامی در جهت مخاطب‌شناسی در آذربایجان نکردند. ما دو مخاطب در جمهوری آذربایجان داریم. یک‌جایی مخاطب مردم است. مردم آذری خیلی آدم‌های خوب و باصفایی هستند. ریشه ایرانی دارند. من با این مردم کار کرده‌ام. واقعاً از سر صدق و صفا و برادری با ما رابطه دارند. یعنی ما رویکردمان با مردم آذربایجان را می‌شود با مسئولین هم داشته باشیم؟ من فکر می‌کنم مقامات ما این دو موضوع را با هم خلط کردند. یعنی فکر کردند خوبی و صفای مردم آذربایجان را باید با حاکمیت باکو هم داشت. ما در مواجهه با جمهوری آذربایجان یک سیاست ارتباط با مردم نجیب این کشور داریم و یک انسان‌های نانجیب در رأس و در سطوح میانی داریم که باید با آنها به شکل دیگری ارتباط برقرار کنیم. در سطوح میانی و در سطوح رأس حاکمیت پس از فروپاشی شوروی قصد جدی همکاری با جمهوری اسلامی وجود نداشت. ما دست‌مان را پر از عسل کردیم، دهان این نامردها گذاشتیم و دست‌مان را گاز گرفتند. ما دو نوع گفتمان با آذربایجان باید داشته باشیم. مردم را به آغوش می‌کشیم ولی اخم‌مان باید نسبت به مقامات آذربایجان باشد؛ ضمن اینکه در روان‌شناسی مقامات آذربایجان رفتار ما باید توام با اقتدار و از موضع قدرت باشد.

کدام نهادها کوتاهی کردند؟

من اولین انتقادم به نیروی نظامی و امنیتی خودمان است که چرا سیستم را هوشیار نمی‌کند؟ چرا مردم را هوشیار نمی‌کند؟ چرا این سیستم در کردستان کار می‌کند و جواب می‌دهد و می‌رود لانه فساد صهیونیست‌ها را در آنجا بمباران می‌کند ولی در رابطه با آذربایجان و قفقاز بی‌خیال است؟ علی‌رغم اینکه همه این هشدارها از روز اول گفته شده است. من نقشه‌ای را که اسرائیل چاپ کرده بود و ادعا کرده بود این منطقه در حاشیه خزر وادی مقدس ماست به نیروی‌های نظامی دادم. چرا فرماندهان موضوع را درک نکردند و کار نکردند و چرا در آنجا ما بازی خوردیم؟ چه کسی در قصه قرا‌باغ ائمه جمعه مناطق آذری ما را با یک بیانیه حمایت از علی‌اف سکه یک پول کرد؟ الان باید آقایان جواب بدهند. ما گفتیم قراباغ خاک اسلام است ولی نه برای تروریست‌ها. قرا‌باغ اسلامی در دست تروریست‌ها و صهیونیست‌ها فرقی نمی‌کند با منطقه‌ای که داعش در آن مستقر است. این آقایان رفتند تبریک گفتند و احساس وجد و خوشحالی کردند و از علی‌اف و اردوغان پهلوان‌پنبه ساختند. الان باید جبران کرد. باید کاری کنیم علی‌اف از کرده خودش پشیمان بشود.

پیشنهاد شما چیست؟

باید سبدی از اقدامات از جنس‌های مختلف را طراحی کنیم و به اقتضای زمان هر کدام از اینها لازم است استفاده بکنیم. حتی از نوع کاری که در شمال عراق هم انجام دادیم اگر لازم باشد باید بکنیم.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی