| کد مطلب: ۲۲۲۳

فاصله ایران تا ژاپن اسلامی

فاصله ایران تا ژاپن اسلامی

رونمایی از کتاب تازه سیدعباس عراقچی سفیر پیشین ایران در توکیو

رونمایی از کتاب تازه سیدعباس عراقچی سفیر پیشین ایران در توکیو

روز گذشته در موسسه اطلاعات از کتاب «ایران تایشی»، خاطرات سیدعباس عراقچی در دوران سفارتش در ژاپن رونمایی شد. به گفته عراقچی این کتاب یک کتاب خاطرات دیپلماتیک نیست و با هدف انتقال بخشی از شناخت، تجربیات و برداشت‌های عراقچی از مردم و دولت ژاپن در قریب به چهار سال ماموریتش در این کشور در کسوت سفیر به رشته تحریر درآمده است. آنچه می‌خوانید گزارش نشست رونمایی این کتاب است که با حضور سیدعباس عراقچی، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی و علی‌ گل‌محمدی، استادیار مطالعات ژاپن در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد.

عباس عراقچی: این کتاب به عنوان خاطرات منتشر شده اما من سعی کردم به صورت روزنگاری نباشد. سعی کردم که خودم را در این کتاب عرضه نکنم. سعی کردم که دو هدف را محقق کنم. نخست اینکه این کتاب یک ژاپن‌شناسی باشد و به معرفی ژاپن بپردازد ولی از زاویه دید من. به این ترتیب سعی کردم خصوصیات عقلانی و فرهنگی و منش‌های اجتماعی ژاپن را در قالب حوادث و وقایعی که پیش آمده تشریح کنم تا جنبه عینی و ملموس داشته باشد. برای همین در اصل شاید همه کارهایی که من در ژاپن انجام ‌داده‌ام، در این کتاب نیامده و دلیلی هم نداشته که بیاید. فقط بخش‌هایی در این کتاب آمده است که به شناخت ژاپن کمک می‌‌کند. هدف دوم هم این بود که قصد داشتم به همکاران جوان‌ترم در وزارت خارجه که مشغول کار دیپلماتیک هستند یا خواهند شد، تجربیاتم را منتقل کنم. بنابراین در خلال صحبت‌ها و خاطرات، سعی کرده‌ام بگویم که در رفتار دیپلماتیک چطور باید عمل کرد، شبکه‌سازی چطور است و نمونه‌هایی که انجام داده بودم را بگویم یا درباره آداب و نزاکت دیپلماتیک با ذکر نمونه توضیحاتی را مطرح کنم. در این قسمت بحث بعضا به خاطرات سفارت قبلی خودم در فنلاند هم اشاره کرده و تجربیات کاری‌ام در وزارت خارجه را هم آورده‌ام. به این ترتیب سعی کرده‌ام کسی که کار دیپلماتیک می‌کند با یکسری از ظرایف کار دیپلماسی هم آشنا بشود.

سعی کرده‌ام که کتاب جذابیت خواندن هم داشته باشد و در لحن و بیان سعی کرده‌ام روان باشد. اسم کتاب را هم با همین هدف انتخاب کردم تا هر کسی بار اول با آن مواجه شود، کنجکاو شود و برود به دنبال خواندن کتاب. «ایران تایشی» به زبان ژاپنی یعنی «سفیر ایران».

در هر صورت این هم ثمرات بیکاری یک سال گذشته بوده است که باعث شد روی این کتاب کار کنم. در مورد ژاپن کتاب‌هایی چاپ شده، اما زیاد نیستند. کارهایی انجام شده است، اما جا دارد که بیشتر از اینها کار شود. باید ژاپن را به صورت واقعی بشناسیم. از ژاپن خیلی چیزها می‌شود یاد گرفت. البته اینطور نیست که هر چه در ژاپن هست، مثبت باشد. ولی ژاپن تجربیات خوبی را می‌تواند به ما بدهد. راه و روش‌های خوبی را می‌تواند در مقابل ما قرار بدهد. به‌خصوص در حوزه نظم اجتماعی. در اذهان طوری جا افتاده است که خیلی‌ها از ایران انتظار دارند به یک ژاپن اسلامی تبدیل شود. در این خصوص حرف زیاد زده شده است. امیدوارم که بتوان از این تجربیات استفاده کرد. البته در این جا بگذارید یک لطیفه هم بگویم. اما شما خیلی جدی‌اش نگیرید. می‌گویند که ژاپنی‌ها گفته بودند که ایران ظرفیت و استعداد زیادی دارد و اگر ایران را به ما بدهید، ما ظرف 20سال از ایران یک ژاپن می‌سازیم. ایرانی‌ها هم جواب داده بودند که 20سال خیلی زمان زیادی است. شما ژاپن را به ما بدهید و ما دو ساله آن را به ایران تبدیل خواهیم کرد!

علی گل‌محمدی: من تجربه زیست 10ساله را در ژاپن داشتم. هفت سالی که در ژاپن مشغول به تحصیل بودم، مصادف بود با دوره سفارت آقای عراقچی و از نزدیک مجرب بودن ایشان را در عرصه دیپلماتیک شاهد بودم. در مقدمه باید بگویم که روایتی که آقای عراقچی در کتاب ارائه کرده، برای من خیلی دلچسب و جذاب بود. این کتاب دو خط موازی را دنبال می‌کند. بخش دیپلماتیک کار و فنون دیپلماسی یک بخش این کتاب است و آقای عراقچی چنان جذاب اینها را روایت کرده که نکات دیپلماتیک مرا به یاد آداب کنسولی و فنون دیپلماسی که آقای دکتر باوند تدریس می‌کردند، می‌اندازد. در این کتاب آن آداب را به صورت تصویری می‌توان در ذهن تداعی نمود. روایت کتاب ساده، روان و جذاب است. آقای عراقچی در زبان دیپلماتیک خیلی دقیق و سخت صحبت می‌کنند اما در کتاب روایت بسیار روانی دارند. مسئولان و دیپلمات‌های ما که متاسفانه در نوشتن کاهل هستند. در این خصوص ژاپنی‌ها با ما خیلی متفاوت هستند. متون نوشتاری برای ژاپنی‌ها بسیار مهم است و هنوز هم بسیاری از کارها در ژاپن از طریق پست انجام می‌شود. هر خانواده‌ای هر روز باید صندوق پستی‌اش را چک کند. از نظر من این کتاب نکاتی دارد که می‌تواند سرنخ پژوهش‌هایی برای دانشجویان ما باشد. مستندسازی کار بسیار مهمی است. همانطور که اسناد برای ژاپنی‌ها بسیار قداست دارد. در ژاپن این مسئله را از کودکی به بچه‌ها می‌آموزند. اساسا نوشتن و مستند کردن از همان کودکی به بچه‌ها آموزش داده می‌شود. ژاپنی‌ها عموما خاطرات خود را روزانه می‌نویسند. یادم هست که یک بار در ژاپن متهمی را دستگیر کرده بودند. علت دستگیری‌اش هم این بود که آن فرد در دفترچه خاطرات‌اش جرم‌اش را نوشته بود.

کتاب آقای دکتر عراقچی به لحاظ شکلی، طرح روی جلد با مسما و جذابی دارد. عکسی از خورشید و چوب خیزران که نمادهای ژاپن محسوب می‌شوند. در بخش شکلی هم باید به سادگی و بی‌تکلف بودن قلم آقای عراقچی اشاره کنم. پانوشت‌های کتاب هم بسیار کمک‌کننده است، اما فکر می‌کنم هنوز جا داشت که موارد بیشتری را می‌افزودند.

عباس عراقچی: در مورد خودم باید بگویم که من کسی هستم که از در وارد وزارت خارجه شدم. نه از پنجره رفتم داخل و نه از پشت بام به داخل پریدم. در دانشکده وزارت خارجه درس خواندم و وارد وزارت خارجه شدم. از کارشناسی شروع کردم. اوایل کار در وزارت خارجه حتی میز هم نداشتم و فقط یک صندلی داشتم و بعضا گزارش‌هایم را روی پایم می‌نوشتم. بعد به تدریج معاون و رئیس اداره شدم. معاون مدیرکل، مدیرکل و بعد هم معاون وزیر شدم. در همه بخش‌های وزارت خارجه هم کار کرده‌ام؛ از بخش بین‌الملل بگیرید تا بخش روابط دوجانبه تا بخش مطالعاتی. اموری هم که در آنها مشغول بوده‌ام کم‌وبیش اهمیت خودش را داشته است. بنابراین احساسم این است که این تجربیات باید منتقل شود و اگر از فنون دیپلماتیک و مذاکره تجربیات و نکاتی هست، باید منتقل کرد. کتاب دیگری هم در خصوص آداب مذاکره در دست تالیف دارم که در آینده منتشر خواهد شد. در رابطه با ژاپن، من در کتاب هم نوشته‌ام که روز اولی که قرار شد به ژاپن بروم با بی‌میلی رفتم، ولی روز آخری که از ماموریت برمی‌گشتم بسیار از دوره کاری‌ام در ژاپن راضی بودم. در ژاپن زمینه‌های زیادی برای کار کردن فراهم است. اگر بخواهید در هر عرصه‌ای، چه سیاسی، چه اقتصادی و چه فرهنگی کار کنید، شرایط فراهم است. البته در بخش‌های خصوصا اقتصادی با موانع و مشکلاتی مواجه هستید که مربوط به تحریم‌ها می‌شود. اما باید بگویم که هیچ مانع و اراده‌ای در روابط ایران و ژاپن وجود ندارد، الا یک طرف سوم که مانع ایجاد می‌کند. ایران و ژاپن نه سابقه سو در روابط‌شان دارند و نه مشکلات مرزی. هم ژاپنی‌ها به لحاظ اعتباری و کیفیت کالاهایشان و اخلاق و تواضع‌شان در ایران خوشنام هستند و هم ایرانی‌ها در ژاپن خوشنام بوده‌اند و هنوز هم بانک‌های ایرانی و شرکت‌های نفت ایرانی بسیار در ژاپن خوشنام هستند. زمانی که من در ژاپن بودم زمان اوج تحریم‌ها و قبل از مذاکرات برجام بود و فضایی که آن موقع احساس می‌کردم می‌تواند به روابط سیاسی دو کشور کمک کند، فضای فرهنگی بود و من سعی کردم در حوزه فرهنگی و دیپلماسی عمومی فعال باشم. با این هدف که کانال‌های ارتباطی بین دو کشور باز بماند. فعالیت‌های فرهنگی باعث می‌شود که روابط، نشاط و سرزندگی خود را حفظ کند. همین باعث شد که در حوزه اقتصادی، اگرچه فعالیت‌ها کاهش یافته بود، اما تماس‌ها برقرار بود و همه شرکت‌های ژاپنی دفاتر خود را در ایران حفظ کرده بودند. یادم هست که یکی از صاحبان شرکت‌های ژاپنی به من گفت که هنوز دفترم را در تهران باز نگه داشته‌ام و مامورم در دفتر تهران به من شکایت می‌کند که اینجا بیکارم، اما به او گفته‌‌ام هر روز چراغ را روشن کند و بیکار همان‌جا بنشیند و حقوق‌اش را بگیرد. چون احساس می‌کرد که روابط هنوز زنده است و یک روزی موانع مرتفع می‌شود. وقتی هم که در مذاکرات برجام به توافق اولیه ژنو رسیدیم، تنها کشوری که بلافاصله جلو آمد و آن کانال مالی که برای توافق ژنو نیاز بود را باز کرد، ژاپن بود. بعد از امضای برجام هم اولین وزیر خارجه‌ای که به ایران آمد، وزیرخارجه ژاپن بود. دلیل‌اش این بود که ما روابط را در حوزه‌های فرهنگی زنده نگه داشتیم. آقای گل‌محمدی به درستی فرمودند، ژاپنی‌ها اهل ثبت و ضبط همه چیز هستند. اگر الان از وزارت خارجه ژاپن بپرسید که بیش از 30سال پیش که مرحوم آقای هاشمی‌رفسنجانی به ژاپن رفته بودند، منوی ناهارشان چه بوده، به شما دقیق خواهند گفت. چون همه چیز را ثبت می‌کنند. هنوز هم اگر من اطلاعاتی بخواهم با منشی ژاپنی سفارت ایران در ژاپن تماس می‌گیرم و از او سوال می‌کنم چون می‌دانم که او همه چیز را در دفترش ثبت کرده است. چیزی در روابط با ژاپن فراموش نمی‌شود.

الان هم معتقد هستم که در شرایط فعلی کار فرهنگی و دیپلماسی یکی از الزامات روابط ایران و ژاپن است. در خارج از کشور فضای منفی‌ای علیه ما تصویر می‌کنند. متاسفانه همان کسانی که روی موج داخل سوار می‌شوند و از خارج روند را هدایت می‌کنند، همین‌ها در خارج هم سوار کار شده و سعی می‌کنند علیه ما فضاسازی منفی صورت دهند؛ هم در خصوص قضایای حقوق بشری و اعتراضات و هم بحث‌های مربوط به هسته‌ای و برجام و هم در بحث‌های مربوط به اوکراین و پهپادها مانور می‌دهند. امروز به نظر من بیش از هر زمان دیگری به دیپلماسی عمومی نیاز داریم تا بتوان بر این فضا غلبه کرد. ما در ژاپن تجریبات خوبی در این زمینه داریم. همه اینها باعث می‌شود که نه‌تنها روابط زنده و بانشاط بماند، بلکه فضاهایی ایجاد شود که بخش‌های اقتصادی و سیاسی در آن فعال شوند.

به عنوان کلام پایانی اگر بخواهم دو خصیصه ویژه از ژاپن را بگویم که اگر ما هم دنبال کنیم حتما نتایج درخشانی خواهد داشت، یکی نظم است و یکی آموزش. یادم هست که همان روزهای اول که به ژاپن رفتم، رسم بود که سفرا بروند با بقیه سفرای خارجی ملاقات ‌کنند. یکی از سفرای غربی را ملاقات کردم و از او پرسیدم که ژاپن را چطور توصیف می‌کنی؟ در سه کلمه گفت: «هارمونی، هارمونی، هارمونی». نظم برای ژاپنی‌ها خیلی مهم است و همه چیز منظم است. گاهی اوقات این نظم حتی اعصاب آدم را ناراحت می‌کند. مطلب طنزی در سفارت ایران بود که اگر از وزارت خارجه ژاپن چیزی بخواهید، از دربان تا شخص وزیر باید با هم هماهنگ شوند تا یک درخواستی اجابت و موضعی اتخاذ شود. واقعیت هم همین بود. همه چیز مبتنی بر نظم بود. برای این نظم هم تلاش می‌کردند. اگر هیئتی قرار بود از ایران بیاید، سوالات زیادی را باید جواب می‌دادیم از قبیل اینکه چند نفر هستند؟ چه زمانی می‌رسند؟ در هر ماشین چند نفر می‌نشینند؟ ملاقات چه ساعتی شروع می‌شود و کی تمام می‌شود و غیره؟

یک بار به ملاقات وزیر اقتصاد ژاپن رفتم. قبل از اینکه وارد اتاق شوم منشی وزیر آمد و برگه‌ای به من نشان داد که نقشه اتاق وزیر بود و جای مبلمان‌ها در آن مشخص شده بود و به من گفت شما روی این مبل می‌نشینید و وزیر روی آن مبل. تا این حد منظم بودند. به همین دلیل است که اگر در آن میان یک مورد از کنترل خارج شود، دستپاچه می‌شوند. برعکس ما ایرانی‌ها که مردم دقیقه نود هستیم آنها اصلا اینطور نیستند. یکی از دلایل بروز فاجعه فوکوشیما هم همین بود، چون از قبل برایش پیش‌بینی نکرده بودند و در تصمیم‌گیری با تعلل مواجه شدند و تا هماهنگ شوند، زمان تلف شد. این نظم محصول آموزش است. از کودکی و از وقتی که به دنیا می‌آیند، آموزش می‌بینند. در ژاپن، آموزش از مهدکودک‌ها شروع می‌شود. سختکوشی ژاپنی‌ها هم بسیار حائز اهمیت است. حقیقتا کار می‌کنند. البته همین سختکوشی زیاد هم برایشان مشکلاتی به‌وجود آورده است که بعضی از ژاپنی‌ها دچار افسردگی می‌شوند. یکی از زیبایی‌های فرهنگ ژاپنی فرهنگ عذرخواهی است. هر کسی کاری کند که به دیگری صدمه بزند، باید عذرخواهی کند. هر چه قدر که شدت آن صدمه بیشتر باشد، عذرخواهی هم باید شدیدتر باشد. استعفا دادن و کنار رفتن در ژاپن عادی است. نماینده‌ مجلسی به خاطر هفت دقیقه دیر رسیدن به مجلس عذرخواهی می‌کند و اینها چیزهایی است که اصلا در ایران به آن توجه نمی‌شود.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی