| کد مطلب: ۲۴۷۴

بن‌بست یـا روزنـه؟

بن‌بست یـا روزنـه؟

بررسی سرنوشت احیای برجام با وجود تداوم اعتراضات در ایران

بررسی سرنوشت احیای برجام با وجود تداوم اعتراضات در ایران

مذاکرات هسته‌ای ایران از یک‌سال‌ونیم پیش با چالش‌های زیادی مواجه شده و در حال حاضر عملا تعطیل شده است. با روی کار آمدن رئیسی یک بار این مذاکرات متوقف شد و به‌رغم از سرگیری آن ظاهرا اراده‌ای برای به نتیجه رساندن آن وجود نداشت و هر دور مذاکره به فرصتی برای تعیین زمان و مکان مذاکره بعدی تقلیل پیدا کرد. با آغاز اعتراضات در ایران، شوک دوم به مذاکرات وارد شد. مقامات آمریکایی و اروپایی رسما اعلام کرده‌اند که مذاکرات از دستور کارشان خارج شده و بر اعتراضات ایران متمرکزند. سوال اینجاست که در شرایط کنونی سرنوشت برجام چه خواهد شد؟ آیا برای از سرگیری مذاکرات باید اعتراضات تمام شود؟

سابقه گفت‌وگو در خلال اعتراضات

مذاکرات ایران و غرب بر سر پرونده هسته‌ای به 20سالگی خود نزدیک می‌شود. مهر 1382 برابر با اکتبر 2003 و همزمان با دولت خاتمی، اولین مذاکرات هسته‌ای ایران با هدف ابهام‌زدایی و کاهش نگرانی جامعه بین‌الملل آغاز شد. این مذاکرات صرفا با سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان موسوم به گروه EU-3 انجام شد و در نهایت به بیانیه سعدآباد و پذیرش تعلیق برنامه هسته‌ای در تاریخ 21 اکتبر 2003، توافق بروکسل در تاریخ 23 فوریه 2004 و توافقنامه پاریس در نوامبر 2004 منجر شد که به موجب آن ایران به عنوان اقدامی داوطلبانه در جهت اعتمادسازی -و نه به‌عنوان یک تعهد قانونی - پذیرفت که کلیه فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهم‌بندی و راه‌اندازی سانتریفیوژهای گازی و فعالیت‌های مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند و در عوض اتحادیه اروپا سعی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی نماید. توافقنامه پاریس در واپسین ماه‌های دولت خاتمی توسط تیم مذاکره‌کننده ایران به رهبری سیروس ناصری به همراه سفیران وقت ایران در پاریس، لندن و برلین امضا شده بود، اما دیری نپایید که برنامه هسته‌ای ایران در دولت احمدی‌نژاد از سر گرفته شد و باب مذاکره با غرب هم بسته شد. گفت‌وگوها بین ایران و غرب در دولت اول احمدی‌نژاد به لفاظی‌های رئیس‌جمهور وقت درباره توان هسته‌ای ایران و قطعنامه‌های پی‌درپی شورای امنیت علیه ایران و مذاکرات تقلیل‌یافته سعید جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت احمدی‌نژاد تبدیل شد.
سعید جلیلی چندین دوره در شهرهای ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماتی با گروه 1+5 گفت‌وگو کرد، اما هیچ‌یک از این گفت‌وگو‌ها ثمربخش نبود.
با روی کار آمدن اوباما در سال 2008 اما شرایط تغییر کرد. سختگیری‌های رئیس‌جمهور مبدع گفتمان «محور شرارت» کناره رفته بود و دولت جدید آمریکا قصد تنش‌زدایی با ایران داشت. اوباما در مراسم تحلیفش خطاب به ایران گفت: «اگر شما مایل باشید مشت خود را باز کنید ما حاضریم دست‌مان را به سوی شما دراز کنیم». ماه مارس 2009 اوباما در پیام تبریک ویدئوی نوروزی خود که هرساله برای ایرانی‌ها ارسال می‌شود، از نام رسمی ایران یعنی «جمهوری اسلامی ایران» استفاده کرد و به این ترتیب این سیگنال را نشان داد که آمریکا تمایلی برای تغییر رژیم در ایران ندارد. اوباما در این پیام نوروزی تاکید کرد: «ایالات متحده آمریکا به رویکرد مذاکره با ایران براساس صداقت و احترام دوطرفه پایبند است.» ویلیام برنز معاون وزیر خارجه وقت آمریکا و رئیس کنونی سازمان سیا در کتاب خاطراتش که در ایران با عنوان «گفت‌وگوهای پشت‌پرده» منتشر شده به اشتیاق دولت اوباما برای از سرگیری مذاکرات با ایران اشاره کرده است. او گفته ما همه ملاحظات از جمله نگرانی‌های اعراب و اسرائیل را در نظر گرفتیم و هیلاری کلینتون با مهارت خاصی روند اجرای پیشنهاد از سرگیری مذاکرات را آغاز کرد. به گفته برنز «اوایل ماه می‌2009 اوباما نامه طولانی محرمانه‌ای خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای ارسال کرد. او سعی داشت با این نامه راهی برای مذاکره باز کند. اوباما در این نامه بار دیگر بر اظهاراتش در پیام نوروزی تاکید کرده بود و حمایتش را از مواضع گروه 1+5 برای وادار کردن ایران به دنبال کردن برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای اعلام کرد.» برنز می‌گوید در نامه اول اوباما درخواست مذاکره مستقیم با ایران را هم مطرح کرده بود. براساس گفته‌های برنز رهبر ایران به این نامه پاسخ مبهمی دادند که حداقل براساس استانداردهای «انقلابیون در ایران» تند و ارعاب‌آمیز نبوده و این برداشت در آمریکایی‌ها ایجاد شده که آیت‌الله خامنه‌ای برای گفت‌وگو تمایل جدی دارند. با همین تفسیر اوباما نامه دوم را خطاب به رهبری نوشت و درخواست آغاز مذاکرات مخفیانه را داد.
اما این درخواست مصادف شد با انتخابات سال 88. هرچند در آن سال واکنش علنی کاخ سفید ملایم بود و بارها اعلام کرد، اعتراضات در ایران داخلی است و ربطی به سایر کشورها ندارد، اما این اعتراضات عملا مانع پیگیری نامه‌نگاری‌های آمریکا با رهبر شد. در نهایت مذاکرات با همان کیفیت سابق توسط سعید جلیلی ادامه پیدا کرد و در آستانه دولت روحانی و با فروکش کردن آتش اعتراضات، مذاکرات مخفیانه مجید تخت روانچی و عباس عراقچی در مسقط با ویلیام برنز و جیک سالیوان مدیرکل وقت وزارت خارجه آمریکا و مشاور امنیت ملی کنونی ایالات متحده در دولت بایدن آغاز شد و در نهایت در سال 2015 به توافق هسته‌ای برجام منتهی شد.
در جریان اعتراضات دی‌ماه و آبان‌ماه 96 و 98 که همزمان بود با دولت ترامپ، عملا هیچ چشم اندازی برای مذاکره هسته‌ای وجود نداشت. ترامپ سال 2018 از برجام خارج شد و در جریان اعتراضات سال 96 بر مواضع ضدایرانی خود همزمان با تلاش برای اجبار کردن جمهوری اسلامی ایران به پذیرش درخواست‌های دوازده‌گانه اصرار داشت. اعتراضات سال 98 که با خشم مردم از افزایش ناگهانی بنزین آغاز شده بود در ادامه به ترور قاسم سلیمانی و انتقام سخت ایران و سپس ماجرای هواپیمای اوکراینی در دی‌ماه منتهی شد. در این دوره از اعتراضات هم با توجه به افزایش شدید تنش‌ها، روزنه‌ای برای مذاکره ایران و آمریکا وجود نداشت و فرسنگ‌ها از دستور کار دو کشور خارج بود.
مذاکرات هسته‌ای عملا با روی کار آمدن بایدن آغاز شد و هرچند در پایان دولت روحانی می‌توانست به نتیجه برسد اما به بهانه انتخابات ریاست‌جمهوری خرداد 1400 متوقف شد. مذاکرات نیم‌بند هسته‌ای در دولت رئیسی هرچند با تاخیر، در جریان بود که به حوادث و اعتراضات بعد از مرگ مهسا امینی برخورد کرد. دولت‌های غربی در ابتدا سیاست کج‌دار و مریز را در پیش گرفتند و با وجود آغاز اعتراضات در ایران، از ابراهیم رئیسی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل استقبال کردند، اما دیری نپایید که رویکردشان تغییر کرد. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن رسما اعلام کرد، دولت بایدن از رویکرد اوباما در قبال جنبش سبز درس گرفته و قرار نیست پاسخ ملایمی نظیر آنچه در سال 2009 داده بودند، به اعتراضات 2021 نشان دهد. طی روزهای بعد مواضع آمریکا روشن‌تر شد. جو بایدن در سخنرانی انتخاباتی پیش از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره اعلام کرد: « نگران نباشید. ما ایران را آزاد می‌کنیم. آنها به‌زودی خود را آزاد می‌کنند». ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده اعلام کرد که در حال حاضر احیای برجام اولویت ندارد و آمریکا بر حمایت از خواسته‌های معترضان تمرکز کرده است. جیک سالیوان یک بار دیگر در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان تاکید کرد که مذاکرات هسته‌ای اصلا دیگر در دستورکار هم نیست، هر چند دیپلماسی راهی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است.
طرف‌های دیگر برجام هم مواضع بهتری در قبال توافق هسته‌ای ندارند. اتحادیه اروپا گفته، مذاکرات برجام به بن‌بست رسیده است. اتحایه اروپا چند بسته تحریمی جدید علیه ایران تصویب کرده است. اما ایران در دنیای خودش ارتباطی میان اعتراضات داخلی و مذاکرات هسته‌ای قائل نیست و هنوز بر پیش‌شرط بسته شدن پرونده هسته‌ای‌اش در آژانس پافشاری می‌کند. از زمان آغاز اعتراضات و توقف مذاکرات، دستگاه سیاست خارجی ایران بارها از پیغام و پسغام‌های محرمانه آمریکا از طریق واسطه‌ها خبر داده است. اواخر مهرماه امیرعبداللهیان در واکنش به اظهارات آمریکایی‌ها درباره به بن‌بست رسیدن مذاکرات گفته بود: «سه روز پیش آمریکا پیامی در خصوص توافق هسته‌ای از طریق واسطه‌ها به تهران ارسال کرده است.» پس از آن یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، سخنان وزیر امور خارجه ایران را تکذیب کرد و گفت: «ایالات متحده دیگر پیامی برای احیای برجام به تهران نمی‌فرستد.»
25 آبان‌ماه وزیر خارجه ایران بار دیگر این ادعا را مطرح کرد و گفت، به صورت مستمر پیام‌هایی با طرف آمریکایی تبادل می‌شود و آخرین تبادل پیام، کمتر از ۷۲ساعت گذشته انجام شده است.
در همین اثنا شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم دومین پیش‌نویس اروپایی قطعنامه علیه ایران را تصویب کرد. در متن، درخواست مهمی از ایران شده است. شورای حکام آژانس از ایران خواسته درباره وجود ذرات اورانیوم در سه سایت هسته‌ای اعلام‌نشده توضیح دهد و تشریح کند که در حال حاضر مواد هسته‌ای و تجهیزات مورد استفاده در این سایت‌ها کجا انبار شده‌اند.
این قطعنامه در حالی صادرشده که به‌تازگی محمد اسلامی برای توضیح درباره این سایت‌ها به وین رفته بود، اما به گفته رافائل گروسی، جمهوری اسلامی هیچ حرف تازه‌ای برای گفتن نداشته است. ظاهرا ایران قصد پاسخگویی به آژانس را ندارد و به پیشنهاد اروپایی‌ها مبنی بر بسته شدن پرونده آژانس در صورت بازگشت ایران به برجام دل بسته است. براساس گزارش نشریه پولیتیکو از مفاد پیش‌نویس اروپایی احیای برجام، اتحادیه اروپا قول داده، در صورت رسیدن به یک توافق، زمینه را برای تهران مهیا ‌کند تا به‌سرعت پرونده اختلافی خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را حل‌وفصل کند.

آیا اعتراضات به سد غیرقابل نفوذی در برابر برجام تبدیل شده است؟

برنز و سالیوان که همواره از مقامات موثر ایالات متحده آمریکا در موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران بوده‌اند، در جریان اعتراضات دی‌ماه 96 سرمقاله‌ای در واشنگتن‌پست منتشر کردند و به دولت ترامپ پیشنهاد کردند که از فرصت اعتراضات در ایران استفاده کند، چراکه در این مدت واشنگتن دست بالا را دارد و تهران در موضع دفاعی قرار گرفته است. این دو مقام آمریکایی در یادداشت خود اعتراضات در ایران را فرصتی خواندند که ذیل آن آمریکا می‌تواند اجماع جهانی مدنظرش علیه ایران که با خروج ترامپ از برجام از بین رفته بود را احیا کند. پیشنهاد برنز و ویلیام این بود که تلاش کنند صدای مردم ایران از طریق تکنولوژی‌های ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی به جهان برسد و در همین راستا دولت آمریکا باید ممنوعیت ورود ایرانیان به خاک این کشور را هم به‌عنوان نشان حسن‌نیت‌اش بردارد.
براساس این یادداشت، دو مقام عالی‌رتبه دولت بایدن دست‌کم در سال 2018 (دی‌ماه 96) بر این باور بودند که قدرت برخورد حکومت ایران با معترضان به اندازه‌ای هست که مانع از تغییرات سیاسی قابل توجه شود. آنها به دولت ترامپ توصیه کردند که دست از اغراق درباره ظرفیت‌های آمریکا برای ایجاد تغییرات در ایران بردارد و حمایت هوشمند از اعتراضات ایران را در پیش بگیرد.
ظاهرا این رویکرد همچنان در دولت بایدن وجود دارد، هرچند به دلیل فشار افکار عمومی جهان، دست‌کم در ابعاد رسانه‌ای کمرنگ شده است. چندین نظرسنجی TIPP در آمریکا از ماه جولای تا اکتبر نشان داده رویکرد آمریکایی‌ها از اولویت دادن به احیای برجام به سمت حمایت از حقوق بشر در ایران سوق پیدا کرده است. نظرسنجی‌های انجام‌شده در تابستان حاکی از حمایت 55درصدی آمریکایی‌ها از بازگشت به برجام توسط دولت بایدن بود، اما همین نظرسنجی در ماه اکتبر نتایج متفاوتی نشان داده است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد، 44 درصد از آمریکایی‌ها حمایت دولت بایدن از حقوق زنان در ایران را مهمترین اولویت سیاست‌های ایالات‌متحده در قبال ایران می‌دانند.
با این وجود رابرت مالی، نماینده ویژه دولت ایالات متحده در امور ایران، در یکی از آخرین اظهارنظرهایش در 23 آبان، با اشاره به اعتراضات سراسری در ایران گفته، دیپلماسی با تهران بر دو موضوع تاکید دارد؛ «نخست، آزاد کردن گروگان‌های ما، از جمله گروگان‌های فرانسوی و دیگری، یافتن راهی برای برنامه هسته‌ای ایران.»
رابرت مالی گفته که راه دیپلماتیک برای حل مسئله هسته‌ای ایران باز است، اما تلاش دیپلماتیک، مانع فشار آوردن بر ایران به دلیل رفتارش در خشونت علیه معترضان در داخل ایران، یا رفتارش در صحنه بین‌المللی، نیست.
نشریه اسرائیلی اورشلیم‌پست هم در یادداشتی پیش‌بینی کرده بعد از انتحابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا و حفظ اکثریت دموکرات در مجلس سنا و به‌رغم شدت گرفتن اعتراضات در ایران، مذاکرات از سر گرفته خواهد شد. مارک دوبویتز رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها که یک بنیاد ضدایرانی است در گفت‌وگو با اورشلیم‌پست پیش‌بینی کرده و گفته: «دقیقا در همین موقعیت‌هاست که رژیم ایران می تواند به یک توافق با دولت بایدن برسد و طی آن طبق برآوردها یک هزار میلیارد دلار در ازای رفع تحریم‌ها به دست بیاورد.»
او مدعی شده، هرچند وضعیت سیاسی ایده‌آل نیست و ایران با زنان و دختران برخورد می‌کند و در جنگ با اوکراین به روس‌ها کمک کرده است، اما دولت بایدن عاجزانه به دنبال یک توافق است تا به اصطلاح مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای شود. اما هیچ‌کدام از اینها مانع از رد توافق توسط کنگره نخواهد شد.

نگاه کارشناس

احمد زیدآبادی تحلیلگر مسائل بین‌ا لملل:

با ادامه اعتراضات، ایران به توافق جدید تن می‌دهد

ادامه اعتراضات و به بن‌بست رسیدن مذاکرات برجام این نگرانی را ایجاد کرده که دیگر هیچ راهی برای بازگشت به توافق هسته‌ای 2015 وجود نداشته باشد. احمد زیدآبادی، فعال سیاسی معتقد است برجام به شکل قبلی از دستور کار خارج شده، اما با فرسایشی شدن اعتراضات، طرف غربی بسته‌ای از تعهدات را پیش روی ایران خواهد گذاشت و از آنجایی که برجام از دستور کار خارج شده، ایران با توجه به سخت‌تر شدن شرایط اقتصادی کشور ناچار است به این توافق جدید تن بدهد.

آیا اعتراضات، فاتحه برجام را خوانده است؟

بستگی به این دارد که اعتراضات تا چه اندازه تداوم داشته باشد؛ اگر اعتراضات قطع شود، مذاکرات شروع می‌شود اما نه با چارچوب دورهای قبلی، چون به هر حال ایران در این اعتراضات یکسری اهرم‌های قدرتش را از دست داده است. بنابراین طرف مقابل ایران ممکن است پکیج جدیدی روی میز مذاکره بگذارد. اگر هم اعتراضات به‌صورت فرسایشی ادامه داشته باشد، به‌گونه‌ای که منجر به اتفاق خاصی نشود، بعد از مدتی ممکن است طرف مقابل ایران طرحی را ارائه کند که به نظر من متفاوت از برجام قبلی خواهد بود. در مجموع تلقی من این است که برجام به صورت قبلی از دستور کار خارج شده، اما اصل توافق همچنان مدنظر طرف‌های برجام است.

با توجه به لحن تند قطعنامه اخیر آژانس و عدم همکاری ایران با آژانس، واکنش ایران در برابر چنین بسته‌ای چه خواهد بود؟

پیش‌شرط‌های ایران دیگر پیش‌شرط حساب نمی‌شود و ما وارد دوره دیگری شده‌ایم و توازن قدرت به‌هم‌خورده است. آنها از ایران خواسته‌اند که با آژانس همکاری کند، اما ایران این همکاری را نکرده است. همزمان روس‌ها از قول ایران گفته‌اند که در دو هفته آینده مذاکرات صورت می‌گیرد. ظاهرا منظور روس‌ها این بوده که ایران باید این را بپذیرد. الان موقعیت ایران به‌گونه‌ای نیست که در همه جبهه‌ها خودش را درگیر کند. بنابراین احتمالا مذاکره با آژانس را انجام می‌دهد. ایران علاقه‌مند است که مذاکره احیای برجام هم زودتر انجام شود، منتها طرف مقابل فکر می‌کند بازگشت به برجام دیگر ضرورتی ندارد و توافق باید به حوزه‌های دیگری توسعه پیدا کند.

آیا این دو درخواست با هم در تناقض نیست؟ ایران می‌گوید تا پیش‌شرط‌هایش اجرا نشود پای میز مذاکره نمی‌نشیند و آن طرف می‌گوید خواستار مذاکرات برای توافق وسیع‌تر است.

در حال حاضر ایران بی‌میل به بازگشت به اصل توافق به شکلی است که قبلا آماده امضا بود، اما این طرف مقابل است که چند گام جلو آمده است. ادعای طرف غربی این است که هم‌پیمانی ایران و روس‌ها که به فروش پهپاد و موشک و استقرار نیروهای ایرانی در خاک روسیه برای آموزش به نیروهای روس ختم شده، و این تصور نظر اروپایی‌ها را نسبت به ایران عوض کرده است. آنها ایران را قبلا یک تهدید منطقه‌ای علیه متحدان‌شان می‌دیدند، الان فکر می‌کنند به اروپا نزدیک شده و می‌خواهد بر توازن قوای جهانی اثر بگذارد. بنابراین از همه جهت به ایران فشار می‌آورند که روی خیلی از مسائل تجدیدنظر کند. یکی نوع روابط با روس‌هاست. در حوزه منطقه‌ای هم فشار می‌آورند که ایران نرمش بیشتری نشان دهد. تلقی غربی‌ها این است که اعتراضات در ایران موضع جمهوری اسلامی را تضعیف کرده است.

آیا تضعیف کرده است؟ چون ظاهرا ایران با آژانس حاضر نشده همکاری کند.

اگر روند را نگاه کنیم، طرف غربی فکر می‌کند مشکلات در ایران انقدر زیاد شده که ایران مجبور خواهد شد به یک توافق تن دهد. شاید ایران فکر می‌کند اگر ناآرامی‌ها بخوابد، می‌تواند با موضع قبلی به مذاکرات برگردد، اما طرف‌های مقابل اینطور نگاه نمی‌کنند و فکر می‌کنند داستان به‌طور کلی تغییر کرده است و ایران دچار تهدیدهایی شده که برای رفع تهدید‌های بزرگتر مجبور است توافق جدید را بپذیرد.
پیغام و پسغام‌ها قطع نشده، اما صورت مسئله تغییر کرده است. طرف مقابل فکر می‌کند ایران نمی‌تواند روی پیش‌شرط‌هایش اصرار بورزد. بنابراین مسائل جدیدی را در توافق می‌گنجانند و یک پکیچ بزرگی را احتمالا در آینده پیش روی ایران خواهند گذاشت.

آیا ایران به پکیج جدید تن می‌دهد؟

فشارها از همه طرف بر ایران زیاد است. اعتراضات از یک طرف و وضعیت اقتصادی رو به وخامت از سوی دیگر. از طرفی همسایگان فشارهایی را از پشت صحنه وارد می‌کنند؛ دولت نتانیاهو فعال شده و به جمهوری آذربایجان نزدیک‌تر شده است. طرف مقابل می‌گوید، اگر ایران توافق را نپذیرد می‌خواهد چه کند؟ چطور می‌خواهد با این وضعیت کنار بیاید؟
من فکر می‌کنم طرف مقابل دنبال یک توافق جامع است و اگر این اتفاق بیفتد خیلی چیزها تغییر خواهد کرد. طرف غربی گمان می‌کند ایران تا وقتی فکر می‌کرده توان دارد، به چیزی تن نداده، اما همیشه وقتی به نقطه بحران رسیده، به توافق تن داده است. گمان طرف غربی این است که هم در مسئله گروگان‌ها، هم قطعنامه 598، هم ماجرای سلمان رشدی، هم توافق سعدآباد، هم مذاکره هسته‌ای و همگی نشان می‌دهند که ایران تن می‌دهد. من نمی‌گویم صددرصد، ولی محتمل است که ایران به توافق جدید تن بدهد.

zeidabadi

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی