اندیشکدهها
بحران واقعی برای حزب کمونیست
بحران واقعی برای حزب کمونیست
اندیشکده شورای آتلانتیک نوشت، سیاستهای محدودکننده حزب کمونیست چین برای محدود کردن کووید-۱۹ موجی از اعتراضها را در سراسر چین برانگیخته است؛ از پکن تا شانگهای؛ اعتراضهایی که مانند آتشی، گسترده میشود و معترضان بهدنبال چیزی فراتر از پایان دادن به قرنطینههای شدید هستند. برخی نیز بر کنارهگیری شیجینپینگ و توقف سانسور مخالفان از سوی حزب، فشار میآورند. چگونه حزب کمونیست چین برای حفظ چهرهاش تلاش میکند؟ و آیا تلاشهای این حزب کارگر میافتد؟ حزب کمونیست چین با سیاست کوویدصفر خود در تنگنا قرار گرفته است. این حزب، زیرساختهای بهداشتی برای انجام آن کاری را که دولت ایالاتمتحده یا برخی از دولتهای اروپایی انجام دادند را ندارد. چین در بسیاری از اقدامات بهداشت عمومی شکست خورده است. تنها راه عملی حزب کمونیست برای خروج از این وضعیت، واردات یا دادن مجوز ساخت واکسنهای mRNA غربی و اجبار یا تشویق به واکسیناسیون، بهویژه برای افراد مسن است. اما حتی اگر امروز تصمیم بگیرند که این کار را انجام دهند، این راهحل برای ماهها یا حتی یک سال دیگر نتیجه خواهد داد و حزب کمونیست باید بپذیرد که سیاستهای این حزب و اتکا به واکسنهای داخلی، شکست خورده است؛ حزب کمونیست از پذیرش این شکست بیزار است. از نظر سیاسی، این اعتراضها، شدیدتر، پیچیدهتر، چندلایهتر و فراگیرتر از اعتراضات میدان تیانآنمن در سال 1989 هستند. شی و سلفش این دولت و حزب را برای چنین روزی آماده کرده بودند. اما آنها نمیتوانند از تظاهرات گسترده و مداوم در همهجای کشور، جان سالم بهدر ببرند. جمعیتی که تابهحال دیده میشود، اندک هستند - صدها تا هزار نفر - اما با توجه به عواقبی که معترضان با آن روبهرو هستند، این افراد شجاع، فقط نوک کوه یخ هستند. بنابراین، حزب کمونیست چین باید جلوی اعتراضها، بهویژه اعتراضهای پکن و شانگهای را بگیرد، اما به مردم امید بدهد؛ مانند اینکه بیشتر به ماسکها تکیه کند، بیماران را قرنطینه کند و حتی بر واکسنهای کمتأثیر چینی تکیه کند، برنامههای خود را برای واردات یا اعطای مجوز به جدیدترین درمانهای غربی اعلام کند و با کاهش محدودیتها از بحران عبور کند. این اعتراضها در زمان جالبی روی داده است؛ پس از پیروزی شیجینپینگ بهعنوان رئیسجمهور برای سومین دوره متوالی و پیش از اعلام نخستوزیر جدید و شورای دولتی در ماه مارس. این بحران تاکنون برای تشکیل جناحها در میان نخبگان کافی نیست، بهویژه اینکه شی در ماه اکتبر به پیروزی کاملی دست پیدا کرد. اما پتانسیل یک طوفان کامل وجود دارد که در آن رژیم به زور متوسل خواهد شد و چشمانداز امیدوارانه یا برنامهای برای خروج از جهنم کوویدصفر ارائه نمیدهد و بنابراین اعتراضات گسترش مییابد، تشدید میشود و ادامه مییابد. با این حال اگر قرار است یک بحران سیاسی بزرگ در مقیاس سال 1989 رخ دهد، باید از بالا شروع شود، نه از مردم. اگر رویدادهای مردمی نشان دهند که فرصتی وجود دارد، آن زمان است که بحران واقعی برای شی و حزب کمونیست آغاز میشود. وقتی پلیس مسلح خلق (PAP) را در پکن، شانگهای یا سایر شهرهای بزرگ میبینیم، نشاندهنده بحرانی تشدیدشونده است. این پلیس، یک نیروی بزرگ ضدشورش است، اما ضدشورش نباید راهحل ترجیحی رژیم باشد، همانطور که ارتش آزادیبخش خلق (PLA) در سال 1989 فهمید، آنها نمیتوانند همهجا حضور یابند. ارتش، نیرویی کاملا تابع حزب است که بیش از 10 سال پیش هویتاش بهعنوان یک بازیگر مستقل سیاسی، از بین رفته است. بنابراین امروز، هیچ چشماندازی برای چین مانند آنچه در مصر و بر سر حسنی مبارک روی داد، وجود ندارد. اگر میبینید که ارتش آزادیبخش خلق در شهرها میچرخد، برای کشتن مردم و حفظ نظام است؛ اما فعلا با سرکوب. چراکه هیچ حکومتی ارتش خود را به رویارویی مکرر با مردم سوق نمیدهد، چون نمیتوان با این کارت، زیاد بازی کرد.