| کد مطلب: ۲۹۱۶۳

قیاس گریه‌دار

خیلی تلخ است. تا چندی پیش آنهایی که قصد تحقیر و تخفیف ما را داشتند مدام با غربی‌ها مقایسه‌مان می‌کردند؛ آن هم به مبتذل‌ترین شکل ممکن.

قیاس گریه‌دار

خیلی تلخ است. تا چندی پیش آنهایی که قصد تحقیر و تخفیف ما را داشتند مدام با غربی‌ها مقایسه‌مان می‌کردند؛ آن هم به مبتذل‌ترین شکل ممکن. فی‌المثل فیلم دست‌افشانی و پایکوبی آن‌ها را کنار فیلمی از صحنه سوگواری ما می‌گذاشتند و می‌گفتند ببین ما کجاییم و آن‌ها کجا! یا اینکه عکسی از یک خیابان تمیز اروپایی و آمریکایی را در کنار عکسی از یک جاده پر از چاله‌وچوله شهرهای ما منتشر می‌کردند و زیرش هم کلی جمله حسرت‌آمیز می‌نوشتند تا بر شدت سرخوردگی ما بیافزایند.

اگرچه این خودتحقیری‌ها همیشه دردناک بود و هست اما تا وقتی قیاس کشورهای توسعه‌یافته و ما در میان بود، یک‌جورهایی خودمان را تسکین می‌دادیم و توجیه می‌کردیم. می‌گفتیم بالاخره هرچه باشد آن‌ها دوره‌هایی را از سر گذرانده‌اند که ما آن‌ها را تجربه نکرده‌ایم. ما تازه از مشروطه به این طرف خواسته‌ایم وارد بازی جهانی شویم و قبل از آن به‌قول شایگان، در تعطیلات تاریخ به‌سر می‌برده‌ایم. حالا هم باید تاوان آن تن‌پروری‌ها را بدهیم. به‌قول شاعر:

کفاره شراب خوری‌های بی‌حساب

هُشیار در میانه مستان نشستن است

آن زمان که آن بندگان خدا داشتند جان کُردی می‌کندند و برای اهمیت قانون، تفکیک قوا و آزادی‌های فردی پدر خودشان را درمی‌آوردند ما بام تا شام با وزن و قافیه ور می‌رفتیم و به جنبل و جادو دلخوش بودیم و همیشه هم منتظر بودیم مردی از خویش برون آید و کاری بکند. ما فکر می‌کردیم خداوند به آن‌ها عنایت خاصی کرده و آن عنایت را از ما دریغ داشته درحالی‌که نمی‌دانستیم:

شرط رها شدن خرد و عشق و همت است

این چیزها که ساده مهیا نمی‌شود

داشتیم اندک‌اندک به این وضعیت عادت می‌کردیم که نخستین تلنگر زده شد. کی؟ آن وقتی که جلوی ورزشگاه آزادی برای ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه کاری کردیم که طالبان به ما تذکر دادند و این رفتارها را دون شأن یک حکومت اسلامی دانستند. طالبان؟ بله. همان‌هایی که ما آن‌ها را به‌عنوان نماد که چه عرض کنم بلکه به‌عنوان مظهر تام و تمام تحجر می‌دانستیم و هروقت می‌خواستیم کسی را به خوارج تشبیه کنیم آن‌ها را مثال می‌زدیم که داشتند به ما می‌گفتند این رفتار نه‌تنها اسلامی نیست که مایه شرمساری است.

حق با آن‌ها بود. هرچند حکومتی که حق تحصیل را از زنان گرفته است صلاحیت سرزنش دیگران را ندارد اما در این مورد خاص حق با او بود. خوردیم و دم نزدیم اما آن‌هایی که کاری جز همین قیاس‌ها ندارند، زمزمه‌هایشان داشت بلند می‌شد که: «بفرمایید! این هم از طالبان! ‌ای‌کاش به‌ قدر طالبان به زنان کشورمان احترام می‌گذاشتیم». گذشت. تا اینکه در همین روزهای اخیر عده‌ای ناآگاه یا به‌شدت آگاه، قانونی به‌نام حجاب و عفاف را علم کردند؛ قانونی که هیچ‌کس با آن موافق نیست. روزنامه‌نگاران و اهل فرهنگ به کنار. رئیس‌جمهور، اصلاح‌طلبان و اصولگرایان هم به کنار. مراجع تقلید هم. حتی رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و محسن رفیق‌دوست هم با آن موافق نیستند.

هیچ آدمی هم آن را گردن نمی‌گیرد. گویی از آسمان نازل شده است. اما چیزی که این قانون به‌شدت ضدملی و ضددینی را فاجعه‌آمیزتر کرد، بیانیه گروهی بود که به‌تازگی در سوریه به قدرت رسیده‌اند. گروهی که جمهوری اسلامی سال‌هاست دارد آن‌ها را به‌عنوان خطرناک‌ترین گروه‌های تروریستی و تکفیری به مردم معرفی می‌کند. این گروه که ما مدعی بودیم به‌مراتب از طالبان بدترند، بلافاصله پس از به قدرت رسیدن بیانیه داده‌اند که سوریه متعلق به هیچ حزب و گروه خاصی نیست و زنان هم می‌توانند پوشش اختیاری داشته باشند.

ما که می‌دانیم پشت این حرمله‌بازی‌ها چه کسانی هستند و کسانی که تا همین چند وقت پیش سر بریدن برایشان با فوتبال دستی بازی کردن هیچ فرقی نداشت، نمی‌توانند این همه روشنفکر شوند اما با اهل قیاس چه می‌توانیم کرد؟ با آن‌ها که می‌گویند جولانی هرچه باشد از بعضی سیاستمداران ما که متحجرتر نیست، چه می‌توانیم کرد؟ بله، اول من قاس ابلیس.

مفسران می‌گویند، منظور از قیاس در اینجا به احکام دینی برمی‌گردد اما اهل تأمل می‌دانند که قیاس سطحی‌ترین شکل استدلال است و در اغلب موارد رهزن فکر و اندیشه. اما همان‌ها که فرمودند اول من قاس ابلیس، به‌صراحت فرموده‌اند: اتقوا من مواضع التهم. و از آن صریح‌تر خطاب به ما مدعیان فرموده‌اند: مایه زینت ما باشید، نه مایه شرمساری ما. آن‌ها که زمینه‌ساز چنین قیاس‌هایی هستند و ما را در مقابل اهل قیاس سرافکنده می‌کنند، مایه زینت آن بزرگان هستند یا مایه شرمساری‌شان.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
پربازدیدترین
آخرین اخبار